شهروند:نقدی بر “طرح ضربتی” جمع‌آوری کودکان کار و خیابان

شهروند:نقدی بر “طرح ضربتی جمع‌آوری کودکان کار و خیابان” همه دردهای کودکان کار

این هدیه شهردار جدید به کودکان کار است. از زمانی که بحث کودکان کار و خیابان در کشور برجسته شد، یعنی حداقل از ‌سال ٧٩ تا الان مسئولان در دوره‌های مختلف طرح ساماندهی این کودکان را با نام‌های گوناگون- مثل ساماندهی کودکان خیابانی یا ساماندهی کودکان کار و خیابان- اجرا کرده‌اند. طرحی که از نگاه منتقدان و فعالان حوزه کودک یک چرخه ناقص است. این چرخه شامل جمع‌آوری کودکان از سطح خیابان‌های شهر همراه با ارعاب، تحقیر، توهین و انتقال آنها به مراکز نگهداری کودکان دخترانه و پسرانه بود. این مراکز زیر نظر بهزیستی و شهرداری اداره می‌شوند. پس از جمع‌آوری فرم‌های آماری به منظور بودجه‌سازی پر می‌کنند و بعد از یک هفته تا یک‌ماه خانواده‌ها به دنبال بچه‌ها می‌روند و آنها را برمی‌گردانند.
امسال عرصه تنگ‌تر و فشار بیشتری به این بچه‌ها آورده شد که ناشی از نگاه امنیتی است. قرار است آنها را با زور و اجبار به مراکز نگهداری ببرند و حتی اعلام کردند که اگر کودکی بیشتر از سه‌بار دستگیر شود، از خانواده‌اش جدا می‌شود. راهی که نه‌تنها از نظر انسانی غلط است بلکه به نظر می‌رسد حتی عملی هم نباشد. این رویکرد موجب فروپاشی ساختار خانواده می‌شود، فقط به این دلیل که خانواده فقیر است و کودکش مجبور به کار است.
کودکان دو نوع اشتغال دارند، اشتغال آشکار و اشتغال پنهان. اشتغال آشکار آن کودکانی هستند که در خیابان‌ها کار می‌کنند و بخش کوچکی از کودکان کار را تشکیل می‌دهند. کودکانی که در کارگاه‌ها، مزارع و بخش‌های تفکیک دستی زباله کار می‌کنند، بخش پنهان اشتغال کودکان هستند. تمام طرح‌هایی که برای اشتغال کودکان در نظر گرفته می‌شوند، کودکان کار را در کودکانی که در خیابان‌ها کار می‌کنند، خلاصه کرد‌ه‌ا‌ند و تمام طرح‌های ضربتی و توانمندسازی در این جهت است که با حضور کودکان در خیابان مقابله شود و این مسأله چند دلیل دارد. این کودکان در انظار عمومی هستند و عواطف انسانی را جریحه‌دار می‌کنند و همچنین می‌توانند عامل روشنی برای توسعه‌نیافتگی جامعه باشند. این دلایل و بسیاری دیگر، باعث شده همیشه با این کودکان به صورت ضربتی مقابله کنند، درصورتی که اشکال پنهان کار کودکان که وزارت رفاه و تأمین اجتماعی مسئولیت آن را برعهده دارد، همواره فراموش شده‌اند. شاید به این دلیل که کار پنهان کودکان سود زیادی به سود‌اندوزان و کسانی که از کار کودکان نفع می‌برند، می‌رساند.
صدای کارگران خردسال به جایی نمی‌رسد، آنها ضعیفند و قدرت سخن‌گویی ندارند، در نتیجه همواره بخش پنهان کار کودکان به فراموشی سپرده می‌شود. درصورتی که وزیر رفاه هر ‌سال در اجلاس جهانی بشارت اجرای مقاوله‌نامه ١٨٢ سازمان جهانی کار را می‌دهد که عنوانش «شناسایی و محو بدترین اشکال کار کودکان» است. به جای این‌که به اصل اجرای این مقاوله‌نامه پرداخته شود و برای مثال از کشوری مانند برزیل الگوبرداری کنند که در یک دوره هشت‌ساله موفق شد اشتغال کودکان را کاهش دهند، به مجامع جهانی گزارش‌های غیرواقع می‌دهند و کودکان در این روند، استثمار می‌شوند.
این یک تناقض آشکار است. چطور با اشتغال کودکان مخالف هستند اما به اشکال پنهان آن توجه نمی‌کنند و هیچ برنامه‌ای برای رفاه و تأمین و اجتماعی و بهبود شرایط دستمزد و حقوق آنها ندارند؟ در مجلس ششم قانون خارج‌کردن کارگاه‌های زیر ١٠نفر از شمول قانون کار وضع شد و از آنجایی که بیشتر کودکان در کارگاه‌های کوچک اشتغال دارند، دستشان باز شد که هرگونه قانونی وضع کنند که در جهت استثمار آنها بود. همه اینها دردهای کودکان کار است. در این بین، طرح ضربتی جمع‌کردن کودکان کار از سطح خیابان‌ها همان نگاه زیباسازی و مبلمان شهری به پدیده اشتغال کودکان است. این کودکان در خیابان نباشند، هر کجا که می‌خواهند باشند.

اینرا هم بخوانید

دویچه وله:بیانیه تشکل‌های دانشجویی به مناسبت دومین سالگرد خیزش سراسری

تعدادی از تشکل‌های دانشجویی ایران به مناسبت دومین سالگرد خیزش سراسری پس از کشته شدن …