از روز چهارشنبه، ۳۱ ژوئیه که اسماعیل هنیه رئیس دفتر سیاسی گروه تروریستی حماس در تهران کشته شد، خامنهای و سران و مقامات ریزودرشت حکومت وعده انتقام گرفتن از اسرائیل را داده و کلی تبلیغات در دفاع از اقدام تلافیجویانه به راه انداختند. خامنهای در واکنش به این موضوع در سخنرانیاش صحبت از “خونخواهی هنیه” کرد و کل نظام روی این موج سوار شد. گروههای نیابتی رژیم همراه و پشت این صحبت خامنهای به خط شدند، تا در فرصت مناسبت پروژه خونخواهیشان را بهپیش ببرند.
کشته شدن هنیه فرصتی برای جمهوری اسلامی و کوبیدن بر طبل تبلیغات جنگی “محور مقاومت” علیه اسرائیل شد که هنوز ادامه دارد. حکومت جلسات متعددی با گروههای نیابتیاش برای هماهنگی در حمله به اسرائیل برگزار کرده و مشغول سازماندهی اقدام برای “خونخواهی هنیه” است. متقابلاً آمریکا و متحدانش و کشورهای منطقه خاورمیانه هم تلاشهایی برای اعمال فشار به ایران به بهانه جلوگیری از خطر گسترش جنگ، در دستور خود دارند، تا شاید رژیم را مجاب کرده تا از حمله به اسرائیل منصرف شود. در این میان اسرائیل هم مدام تهدید به پاسخ کوبنده علیه رژیم میکند.
در تحولی دیگر گروههای نیابتی رژیم از حزبالله لبنان و حماس گرفته تا حوثیها و تمام دار و دستههای تروریستی مورد حمایت رژیم، فعلاً دست به اقدامات نظامی چندان مهمی علیه اسرائیل نزدهاند. موشکپرانیهای اینها در لبنان علیه اسرائیل ادامه دارد و همین و بس. در این میان حسن نصرالله روز پنجشنبه این هفته تأکید کرد که جریان وی جدا از ایران اقداماتی را در دستور خواهد گذاشت.
آنچه مشخص است فشارهای جهانی به رژیم و متعاقب آن “توصیههای” رژیم به دار و دستههای تروریست نیابتیاش از دستنزدن به اقدام نسنجیده موردنظر خامنهای، در طول این ده روز گذشته، نتیجهاش این شده که حکومت ترسیده و تا همینجا از دستزدن به اقدام نظامی وعدهدادهشده و عربدهکشیهای خونخواهی برای هنیه، فعلاً نتوانسته کاری بکند. این خود نشان از نگرانیهای رژیم و شخص خامنهای، ترس و وحشت از گسترش جنگ و حمله گسترده اسرائیل بر علیه رژیم است که میتواند عواقب بسیار خطرناکی برای رژیم داشته باشد.
سیاست جمهوری اسلامی در ده روز گذشته توجیه و تهدید همراه با خرید فرصت برای پاسخگویی به کشتن هنیه و حمله به اسرائیل بوده است. سیاستی که حدود یک هفته پیش به نظر میرسید حکومت در صدد عملیکردن تهدید خونخواهی هنیه باشد، الان مشمول مرور زمان شده است. در این میان موشکپرانیهای حزبالله و حماس و دارودستههای مورد حمایت رژیم کماکان علیه اهداف اسرائیلی در مرز لبنان و غزه ادامه دارد.
خونخواهی هنیه وبال گردن رژیم شده است و تا به امروز به هر دلیلی نتوانسته است دست به اقدام نظامی مستقیم علیه اسرائیل بزند. دلایل و زمینههای این سیاست انتظاری که رژیم در مورد عملیکردن تهدید خونخواهی هنیه در پیش گرفته کاملاً معلوم است. اما در کنار این وضعیتی که در منطقه وجود دارد و بهویژه نگرانیهای رژیم از عواقب و نتایج حمله اسرائیل، در داخل خود حکومت هم اختلافاتی پیرامون نحوه و چندوچون پاسخ رژیم به اسرائیل شکلگرفته که نشان میدهد این بار خامنهای خیلی ترسیده و باتوجهبه وضعیت صفوف حکومت، و موقعیت بسیار شکنندهاش در برابر مردم، دستبهعصا شده و وانمود میکند که دارد “نظرات همه سران نظام” را پیرامون پاسخ مقتضی رژیم به اسرائیل را میشنود تا تصمیمی با اجماع عمومی سران نظام بگیرد! نفس درپیشگرفتن چنین سیاستی از طرف خامنهای گویای ترس و وحشت و حالوروز زار رژیم است که عملاً تا همین امروز از دستزدن به هر اقدام ماجراجویانه برای خونخواهی هنیه، خودداری بکند. خامنهای عملاً و فعلاً سیاست “صبر و انتظار” را در دستزدن به اقدام نظامی علیه اسرائیل در پیش گرفته است. اینکه در روزهای آینده اوضاع به چه طرفی خواهد رفت، پاسخ خونخواهی موردنظر خامنهای چه شکلی و در چه ابعادی خواهد بود، هنوز معلوم نیست. اما نگاهی به برخی اظهارنظرهای مقامات حکومت که تصویری از نگرانیها، ترس و وحشت رژیم از حمله اسرائیل به ایران و عواقب ویرانکننده آن برای جمهوری اسلامی به دست میدهد، بیندازیم که گویای وضعیت سردرگمی و درهمریختگی صفوف حکومت است:
- پزشکیان در دیدار با دبیر شورای امنیت ملی روسیه گفته است: “ایران به دنبال جنگ نیست؛ اما رژیم صهیونیستی پاسخ جنایات خود را دریافت خواهد کرد”.
*علی سعیدی، رئیسدفتر عقیدتی – سیاسی فرماندهی کل قوای جمهوری اسلامی گفته است: ” جنگیدن مصلحت ما نیست. در برابر جبهه کفر سه راه داریم؛ بجنگیم، تسلیم شویم یا مقاومت کنیم. راهبرد مقاومت فعال راه ما برای مقابله با جبهه کفر است، راهبرد خامنهای برای جهان اسلام و ملتهای مسلمان هم همین است.
*ایرنا: سفیر و نمایندگی دائم جمهوری اسلامی در سازمان ملل روز چهارشنبه هفته گذشته در پاسخ به سوالاتی درباره اینکه حماس اعلام کرده که اگر به آتشبس برسند، آیا ایران از پاسخ علیه رژیم منصرف میشود، اعلام کرد: «ما بهصورت همزمان دو اولویت را دنبال کردهایم: اول، برقراری آتشبس پایدار در غزه و خروج اشغالگران از این سرزمین؛ دوم، مجازات متجاوز بهخاطر ترور هنیه، پیشگیری از تکرار تجاوزات تروریستی رژیم صهیونیستی و پشیمان کردن صهیونیستها از ورود به چنین مسیری!
*روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: در اینکه ترور اسماعیل هنیه، اهانت بزرگی به ایران بود تردیدی نیست و در اینکه باید انتقام این جنایت گرفته شود نیز تردیدی وجود ندارد، اما مهمتر از اینها این است که چگونه این انتقام گرفته شود که اولاً واقعاً انتقام باشد و ثانیاً در دامی که برای ما پهن کردهاند نیفتیم.
- بر اساس خبر شبکه تلویزیونی ایران اینترنشنال پزشکیان در دیداری با علی خامنهای از او خواسته از حمله مستقیم به اسرائیل ممانعت کند تا از تشدید درگیری به جنگی ناخواسته که میتواند ریاستجمهوری پزشکیان را دچار مشکلات جدی کند و به شروعی بسیار منفی بینجامد، جلوگیری شود. وی هشدار داده احتمال تلافی شدید اسرائیل علیه زیرساختهای ایران و منابع انرژی کشور وجود دارد که میتواند اقتصاد ایران را فلج کند و باعث فروپاشی شود!
- شبکه سیانان گزارش داد که احتمالاً حزبالله لبنان خود به طور مستقل و پیش از حمله ایران به اسرائیل حمله خواهد کرد.
- آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه ایالات متحده، گفته است کشورش پیامی را با این مضمون به ایران و اسرائیل انتقال داده است که منازعه در خاورمیانه، نباید تشدید شود. وی روز ۱۶ مرداد گفت توافق آتشبس در غزه به مرحله نهایی رسیده و فقط تنشهای موجود میان اسرائیل و جمهوری اسلامی این توافق را تهدید میکند.
- در جریان سفر شویگو دبیر شورای امنیت کنونی این کشور به ایران، پوتین در نامهای به خامنهای خواستار “پاسخ محتاطانه” ایران شده است.
لازم به یادآوری است خامنهای در طول هفته گذشته در مورد خونخواهی هنیه سکوت کرده و به دنبال پیدا کردن راهی برای توجیه شکست تبلیغات جنگیاش و بیعملی تا کنونیاش است. آن تصویر مخابره شده از نگاههای خامنهای به آسمان در جریان مراسم نمازخوانیاش برای هنیه، تصویر واقعی ترس و وحشت وی بود که نشان داد که وی و به عبارتی کل نظامش در چه وضعیتی است.
این اظهارنظرهای متفاوت و بخشاً متناقض مقامات حکومت در کنار سیاست انتظار که خامنهای در پیش گرفته است، شواهدی دال بر ترس و نگرانی خامنهای و به عقب انداختن وعده خونخواهی هنیه حداقل در این ده روز گذشته بوده است. اینکه حکومت دست به اقدام نظامی محدود و مهار شده و ترجیحاً توسط گروههای نیابتیاش در لبنان و غزه و عراق و یمن خواهد زد، محتملترین سناریو است. در صورت عملیشدن این سناریوی محتمل، بدین ترتیب خامنهای هم از آغاز و گسترش جنگ و حمله مستقیم اسرائیل به ایران و عواقب آن برای حکومتش بهدور میماند و هم با سیلی صورتش را سرخ نگه میدارد. آنطرفتر گروههای نیابتی را هم راضی نگه میدارد که مثل دهههای گذشته “در محور مقاومت” مشغول موشکپرانی علیه اسرائیل شوند. در همین حال با بالا گرفتن احتمال برقراری آتشبس در غزه که الان دیگر خواست رسمی خامنهای هم هست، ادعای “قدرقدرتی” و تحمیل پایان جنگ به اسرائیل در غزه را بهعنوان پیروزی “جبهه مقاومت و فلسطین و حماس”، به اسم خودش کرده و صفوف گروههای نیابتیاش در منطقه را سروسامان داده، حماس و دار و دستههای تروریستی را در ادامه جنگشان بر علیه اسرائیل در جبهههای همیشگیاش به خط نماید.
در کنار موضوع خونخواهی هنیه، و خطرات ناشی از اثرات و تبعات کشنده جنگ و حمله اسرائیل به ایران که میتواند برای کل نظام خطرآفرین باشد، یک مسئله مهم و مبرم خامنهای وضعیت بحرانی صفوف حکومت است که هر روز سر هر مسئلهای دچار تشتت و چنددستگیهای جدید میشود. مهندسی پایاندادن به اختلافات باندهای حکومتی حول محور خامنهای، سپاه و پزشکیان، تلاش برای حذف و تصفیه صفوف حکومت از ناراضیان سیاستهای خامنهای، دادن تصویر حکومتی مقتدر در برابر مردم معترض، فوریترین امر نظام و خامنهای در این برهه حساس از حیات حکومت است.
اینکه روند اوضاع آتی، طرح، نقشه و احتمالات خونخواهی خامنهای برای هنیه چه زمانی و به کدام مسیر خواهد رفت، میزان و شکل پاسخ نظامی رژیم در حمله به اسرائیل چه ابعادی خواهد داشت، واکنش اسرائیل و متحدانش به این موضوع به چه شکل خواهد بود، هنوز مسئلهای باز است.
روند فعلی اوضاع به هر طرفی که برود، پاسخ نظامی محدود و کنترل شده رژیم به اسرائیل اتفاق بیفتد یا نه فرقی در این موضوع نخواهد کرد که خامنهای و کل نظام تا همینجا سر عملیکردن تهدیدات جنگیشان علیه اسرائیل حسابی ترسیده، اقتدار پوشالی حکومت درهمریخته و در یک کلام شکستخوردهاند. در این میان دمیدن در بوق و کرنای انتقام و خونخواهی خامنهای برای هنیه، بهانهای شده در دست حکومت با هدف تشدید فضا و جو امنیتی در داخل برای گسترش سرکوب مبارزات مردم و افزایش اعدامها. نباید اجازه داد حکومت آدمکشان اسلامی در این وضعیت درهمریخته و شکنندهای که گرفتار آمده، خودش را جمعوجور کرده و جرات کند سرکوب اعتراضات مردم را بهپیش ببرد. حربه سرکوب به بهانه شرایط جنگی را باید از دست حکومت گرفت و مبارزه بر علیه حکومت و برای به زیر کشیدنش را سازمان داد. با سرنگونی جمهوری اسلامی نهتنها مردم ایران، بلکه منطقه و جهان از شر تروریسم اسلامی و جنگ و جنایت رها خواهند شد. پایاندادن به خطر جنگ و تروریسم اسلامی در دستور انقلاب آتی مردم است.
۸ اوت ۲۰۲۴