نشریه ژورنال شماره ۱۰۷۹ – فایل پی دی اف – ویژه تلفن همراه
عباس عراقچی، وزیر خارجه رژیم اسلامی، در گفتوگو با شبکه سیبیاس با چنان آب و تاب از غنیسازی اورانیوم حرف زد که انگار در ایران هیچ درد و مشکل دیگری وجود ندارد و تمام “غرور ملی” ما فقط با همین یک قلم جنس تأمین میشود! ایشان با افتخار میگوید جمهوری اسلامی برای غنیسازی جنگیده و این مایه افتخار است.
البته او به خود زحمت نداد که توضیح دهد که دقیقاً این افتخار را قرار است کجا خرج کنیم؟ شاید بشود با آن کمی هوای تمیز خرید، یا با آن، خوشبختی، آزادی و رفاه وارد کشور کرد! یا شاید هم منظورشان این است که این افتخار خرج بقای رژیم اسلامی و پروژههای اتمیاش بشود، پروژههایی که نهتنها مردم ایران، بلکه دنیا را هم هر روز بیشتر تهدید میکنند.
جالب اینجاست که وقتی صحبت از “غرور ملی” میشود، کسی کاری به این ندارد که در ایران به جای اکسیژن، مخلوطی از دود، سرب و ذرات معلق را نفس میکشیم و خیلیها سالانه بابت همین هوای “غرورآفرین” جان میدهند.
“غرور ملی” هیچ ربطی به شادی و خوشبختی مردم ندارد، اگر قرار بود با شادکامی تعریف شود، جمهوری اسلامی با رتبههای درخشانش در جدول غمگینترین مردم دنیا حسابی خرابش کرده است.
از دموکراسی و آزادی هم نگو که اینجا آنقدر “غرور ملی” داریم که معترضین را هم در خیابان و هم در زندان، با افتخار سرکوب میکنیم! سیستم آموزشی و خدمات رفاهی هم طوری است که آدم به یاد فیلمهای آخرالزمانی میافتد.
و در نهایت، حفاظت از محیط زیست؟ طبیعتاً اینیکی هم قربانی همین غرور ملی شده است. درختان قطع، تالابها خشک و جنگلها دود شدهاند تا ما غنیسازی کرده و با خیال راحت احساس افتخار کنیم.
باید به ای جناب گفت این “غرور ملی” ارزانی خودتان! ما نخواستیم! نه غنیسازی، نه انرژی هستهای، نه موشک بالستیک. اینها فقط نکبت، بدبختی و ویرانی آورده است. غرور ما در آزادی و برابری زنان است، نه زندان و تحقیر. سربلندی ما وقتی است که مردم در محیطی امن زندگی کنند، نه قتلگاه. غرور ما زمانی است که شهروندان در آزادی و رفاه زندگی کنند و نه در جهنم اسلامی. افتخار ما زمانی است که ویرانگری شما تمام شود و مردم بتوانند با دستان خود آیندهای بهتر برای خود و فرزندانشان بسازند. شادی ما انقلاب ما و جشن سرنگونی شماست! این غرور واقعی ما است.