جنبش کارگری درایران: انقلاب مشروطه نقطه شروع

عضو شورای شهر تهران:نگاهی‌گذرا به جنبش کارگری درایران/ قسمت دوم: انقلاب مشروطه نقطه شروع

«افشین حبیب‌زاده» عضو علی‌البدل‌نخست چهارمین شورای اسلامی شهر تهران و عضو شورای مرکزی حزب اسلامی کار در قسمت دوم از سلسله یادداشت‌ «نگاهی گذرا به جنبش کارگری درایران» با بازخوانی نقش جریان‌های کارگری ایران معاصر در شکل‌گیری انقلاب مشروطه می‌پردازد.

ایلنا، «افشین حبیب‌زاده» عضو علی‌البدل‌نخست چهارمین شورای اسلامی شهر تهران و عضو شورای مرکزی حزب اسلامی کار در قسمت دوم از سلسله یادداشت‌ «نگاهی گذرا به جنبش کارگری درایران» با بازخوانی نقش جریان‌های کارگری ایران معاصر در شکل‌گیری انقلاب مشروطه می‌پردازد.

قرار است در این یادداشت دنباله‌دار که انتشار آن از هفته گذشته در بخش کارگری ایلنا آغاز شده‌است، عملکرد جنبش کارگری ایران از آغاز شکل گیری تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی مورد بررسی قرار بگیرد.

متن کامل قسمت دوم این یادداشت که «انقلاب مشروطه سرآغازمشارکت جویی کارگران» نام دارد، به شرح ذیل است:

در طول دوران مورد بحث مشارکت کارگران در زندگی سیاسی دستخوش تحولات گوناگونی شد. آنجا که حکومت‌ها از افزایش قدرت تشکلات کارگری احساس خطر می‌کردند سعی می‌نمودند فعالیت آنان را درچارچوب اهداف صنفی محدود نمایند و آنجا که احساس می‌نمودند اعمال محدودیت بیش از حد می‌تواند زمینه نفوذ کمونیسم را فراهم آورد گشایشی هرچند محدود در فعالیت آنان بوجود می‌آمد. اساساً مشارکت کارگران در زندگی سیاسی در آن دوران از طریق نفوذ بر سیاستمداران و تشکیل گروه‌های نفوذ و احزاب سیاسی اعمال می‌گردید. امّا عمده ترین آن را شاید بتوان از طریق ارتباط با احزاب سیاسی مشاهده نمود. ریشه‌های مشارکت جویی مردم را می‌توانیم در انقلاب مشروطه جستجو نمائیم. مشروطیت خاستگاه فرهنگ دموکراسی خواهی‌ایرانیان است و‌این امر از دید طبقه کارگر نیز پنهان نبود.

مشروطیت‌ ایران نخستین نقطه عطف تاریخ تحول فکری در‌ایران به‌شمار می‌رود که در آن نظام جدید سیاسی پایه ریزی شد و حقوق اساسی ملت به ثبت رسید. انقلاب مشروطه موجب آن شد که‌ایرانیان به‌تدریج با پاره‌ای از مفاهیم دموکراسی هرچند به طور ناقص آشنا شوند و بدین‌ترتیب توقع مشارکت مردم در تعیین سرنوشت خود افزایش یافت.

اصل ۲۱ متمم قانون اساسی مشروطه مقرر می‌داشت انجمنها و اجتماعاتی که مولّد فتنه دینی و دنیوی و مخل به نظم نباشد در تمام مملکت آزاد است. بدین ترتیب با‌اینکه ‌این نهضت دستاورد ویژه‌ای درخصوص حقوق اساسی کار به‌همراه نداشت، امّا مشروعیت اجتماعات کارگری را به نوعی رقم زد. تشکیل سندیکاهای کارگران چاپخانه‌های تهران در سال ۱۳۳۵ قمری و سپس سندیکای کارگران آهنگری تهران و کارگران قالیبافی کرمان را می‌توان متأثّر از‌این مقررات قانونی دانست. قانون اساسی با تضمین حق تشکل و اجتماع زمینه سیاسی لازم را برای نشو و نمای اتحادیه کارگری فراهم آورد.

تقارن آغاز جنبش کارگری در‌ایران با انقلاب مشروطه موضوعی قابل تأمّل است و به نظر می‌رسد اندیشه‌هایی که توانست پایه‌های انقلابی براساس افزایش نقش مردم در تعیین سرنوشت آنان را بنا نهد، از سوی دیگر بیداری طبقه کارگر را در پی داشت. طبقه کارگر احساس می‌کرد با افزایش نقش خود در تصمیم گیریها و سیاست گذاریها خواهد توانست منافع خود را تأمین نماید. لذا به دنبال یافتن راهکارهای مشارکت در زندگی سیاسی بود. انقلاب مشروطه توانست‌این توانایی را به طبقه کارگر بدهد که به خودآگاهی برسند. این نتیجه منطقی اندیشیدن درخصوص رهایی از مشکلات طبقه کارگر و یا هر گروه و قشر دیگر است. مشارکت در زندگی سیاسی می‌توانست منافع اقتصادی و اجتماعی طبقه کارگر را تأمین نماید.

با اینحال مشارکت سیاسی طبقه کارگر در طول سال‌های قبل از انقلاب اسلامی همواره دستخوش تحولات متعددی بوده‌است و کمتر‌این طبقه توانسته بود از طریق مشارکت سیاسی منافع خود را تأمین و آن را حفظ نماید. شاید بتوان علّت‌این امر را در عوامل زیر جستجو نمود:

•    طمع بیگانگان در بهره گیری از قدرت طبقه کارگر

•    بی ثباتی سیاسی در‌ایران

•    عدم اعتقاد دولت‌‌ها به ترویج و توسعه تشکل ها ی کارگری

•    وابستگی سران اتحادیه‌‌ها به احزاب بیگانه

•    نفوذ دولت در اتحادیه‌‌ها و تشکل های کارگری بعد از ۱۳۲۰

•    عدم آگاهی کافی طبقه کارگر در اهمیت حفظ استقلال و انسجام تشکیلاتی

•    عدم آشنایی طبقه کارگر نسبت به تأثیرات مشارکت سیاسی در تأمین منافع صنفی (عدم بلوغ سیاسی)

•    نفوذ ناپذیری حکومت و قدرت سیاسی نسبت به احزاب و اتحادیه‌‌های کارگریایلنا

اینرا هم بخوانید

سولیوان: جمهوری اسلامی تضعیف شده می‌تواند به دنبال سلاح هسته‌ای باشد

جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی کاخ سفید، می‌گوید آمریکا نگران است که تضعیف جمهوری اسلامی …