مندرج در ژورنال شماره ۷۲۸ (لینک به فایل پی دی اف نشریه ژورنال برای پیاده کردن روی تلفن همراه)
یاشار سلطانی، روزنامهنگار، در پی ادعای علیرضا زاکانی، شهردار تهران، درباره پرداخت وام بانکی با بهره متداول به مدیران زیرمجموعهاش، اسناد مربوط به سود “رؤیایی” این وامهای میلیاردی را منتشر کرد و اظهار داشت: “زاکانی اخیراً دهها میلیارد وام اجاره مسکن از بانک شهر به مدیران خود با سود ۶ درصد پرداخته است.” به نوشته او، این سود “برای مردم عادی و حتی کارمندان خود شهرداری هم یک رؤیاست و این وام تنها وام پرداختی به مدیرانش نیست! ”
وعدههای توخالی برای مردم و رانتخواریهای افسانهای برای دار رو دستهها و باندهای رژیمی نه امر جدیدی است و نه منحصراً به دوره رئیسی مربوط است. از آغاز کار رژیم اسلامی و با ادامه حکمرانی این جماعت، ما هر شب باخبر یک اختلاس بهخوابرفتهایم و باخبر دزدی حکومتی دیگری چشم گشودهایم.
رابطه فساد و دیکتاتوری رابطهای است چندوجهی اما به طور ویژه میتوان دید که هر چه انتظار حاکمان برای ماندن در قدرت کمتر و محدودتر باشد، میزان و ابعاد فساد بالاتر است. ماهیت و ترکیب هیئت حاکمه نیز از فاکتورهای دیگر تشکیلدهنده گستردگی فسادها مالی و اداری بهحساب میاید.
اما در مورد فساد گسترده و نهادینه شده در رژیم اسلامی ما با یک پدیده جدید مواجه هستیم. مهمترین ویژگی رژیم اسلامی عدم تثبیت سیاسی آن از بدو استقرار آن است. به یک معنا این رژیم هرگز موفق نشد که از خود در میان تودههای مردم تصویر ماندگار بودن ارائه دهد. سیاست از این ستون به آن ستون و ناپایداری حکومت حتی در رفتارهای سیاسی جناحها و باندهای مختلف نیز کاملاً قابل رویت است. رسیدن به قدرت برای هر باندی فقط در یک بازه زمانی دریچه کوتاهی است برای اختلاس و رسیدن به ثروتهای نجومی.
بدون تردید در سیستم حاکمیتی که نظارت مردم بر امور دولتی و اداری به شکل مستقیم و مشارکتی اعمال شود، چنین معضلاتی کمتر فرجه و محمل بروز برای خود پیدا میکند. از سوی دیگر فساد مالی گسترده و سطح رفاه مردم رابطه بسیار مستقیم دارند. به عبارت بهتر وامهای “رؤیایی” دزدی آشکار شهرداری از جیب مردم است. هرچه این اختلاسها و رانتخواریها “رؤیاییتر” میشود سفره مردم و کارمندان همان شهرداری تهران خالیتر و سختیهای زندگیشان مهیبتر.