فراخوان مجمع عمومی سندیکای واحد، گامی به جلو

جا انداختن و مطرح کردن سنت مجمع عمومی بعنوان ظرف ابراز وجود و دخالت مستقیم توده کارگران برای جنبش کارگری بسیار مهم و حیاتی است. ما همیشه تاکید کرده ایم که هرچه جنبش کارگری بتواند به این سمت برود و به این اهرم متوسل شود، پایه محکمتر و قدرت بیشتری پیدا میکند.
روز ٦ آبان ٩٧ “هیات برگزاری مجمع عمومی سندیکای واحد” در پنجمین بیانیه اش ضمن اعلام عزم راسخ خود برای برپایی مجمع عمومی سندیکا، در ابتکاری جالب هشت تشکل کارگری و همچنین دو فدراسیون اتحادیه ای بین المللی را برای نظارت بر سلامت برگزاری مجمع عمومی و همیاری با برگزار کنندگان دعوت کرد و این کار جالب و مثبتی است. هیئت سندیکای واحد در این رابطه از تشکلهایی مثل سنديكاي كارگران نيشكر هفت تپه، سندیکای فلزکار و مکانیک، سندیکای نقاشان البرز، کانون مدافعان حقوق کارگر، اتحادیه آزاد کارگران ایران، انجمن صنفی برق و فلز کار کرمانشاه، کمیته هماهنگی برای ایجاد تشکل های کارگری و کمیته پی گیری برای ایجاد تشکل های کارگری و همچنین کنفدراسیون ببن المللی کارگران ITUC و فدراسین بین المللی کارگران حمل و نقل ITF برای شرکت در مجمع عمومی شرکت واحد دعوت بعمل آورد. هیات برگزاری در این بیانیه هیات مدیره قبلی این سندیکا را به شرکت در این مجمع و در انتخابات برای هیات مدیره آتی آن فراخوانده و از اعضای بازنشسته شرکت واحد از جمله يعقوب سليمي، علی زاد حسين، غلام رضا میرزایی، کیومرث الفتی، منصور حیات غیبی، ابراهیم مددی، ابراهیم گوهری، سلطان علی شکاری حسین شهسواری، داود رضوی ، محمود هژبری و نیز از افراد اخراجی شرکت واحد رضا شهابی و حسن سعیدی برای شرکت در مجمع عمومی دعوت به شرکت کرده است.
این چنین است که برگزار کنندگان مجمع عمومی در تدارک دومین مجمع عمومی سندیکای واحد هستند. رجوع هیات برگزاری مجمع عمومی سندیکای واحد، به مجمع عمومی به عنوان محلی برای اعمال اراده خود کارگران و دعوت از تشکلهای مختلف کارگری و دو اتحادیه کارگری بین المللی برای نظارت بر عملکرد این مجمع یک اقدام بسیار هوشیارانه در جهت حفط اتحاد و همبستگی کارگری است. اما اجازه بدهید کمی از نزدیکتر به این کشاکش ها و بحث های اصلی ای که پشت مباحث حول این موضوع نهفته است نگاه کنیم.
مساله اینست که اخیرا اختلافاتی در سندیکای واحد بروز کرد و بر سر تشکیل یا عدم تشکیل مجمع عمومی این سندیکا بحث ها داغ شد و گره خورد. ادامه این مباحث به بحثهای بسیاری بر سر موافقت و مخالفت با مجمع عمومی خودرا بروز داد و دامنه اش از سندیکای واحد فراتر رفت و به موضوعی در میان فعالین و رهبران جنبش کارگری تبدیل شد. البته مساله این نبود که یک طرف واقعا با مجمع عمومی مخالف باشد، بلکه کشاکشها و اختلافات دیگری این موافقت و مخالفت ها را دامن زد. در این جدال یک طرف ماجرا با نام بردن از اشخاص و منتسب کردن آنها به وزارت کار و نهادهای امنیتی و دولت، دامنه مباحث را به سابقه افراد و موضعگیری هایشان در اینجا و آنجا کشاندند و با این کار تحت عنوان مقابله با طرح سندیکا سازی حکومتی، در مقابل بحث بر پایی مجمع عمومی صف آرایی کرد. طرف مقابل نیز با استناد به اساسنامه سندیکای واحد و اینکه مجمع عمومی باید ٦ ماه یکبار تشکیل شود و نشده است، بی اعتباری هیات مدیره کنونی را نتیجه گیری کرده و ضمن اینکه فراخوانش به تشکیل مجمع عمومی است، باز در بحث هایش به نوعی پای افراد معینی را به میان کشید. نمونه بارزی از برخوردهایی این چنینی، بیانیه ای با امضای “سندیکای کارگران شرکت واحد” در ٢٨ مرداد تحت عنوان “محکومت پروژه سندیکا سازی دولتی در تقابل با سندیکای کارگران شرکت واحد” و خطاب به کارگران شرکت واحد و تشکلات مستقل کارگری و صنفی، فعالین و نهادهای کارگری است. که بنظرم کل لحن و نکات آن هشدار دهنده است.
بهرحال روشن است که در این فضای مسمومی که شکل گرفته است، بیش از هر کس دست حکومت باز میشود که بتواند بذر خود را بکارد و با ایجاد تفرقه کل سندیکا و تشکل کارگری را زیر ضرب و انشقاق قرار دهد. اولین سوالی که این بیانیه بطور طبیعی در ذهن ایجاد میکرد این بود که چگونه است که رجوع به مجمع عمومی یعنی دخالت عموم کارگران میتواند، سندیکا را دولتی و حکومتی کند؟ چگونه است که حکومتی که از سایه خودش هم وحشت دارد، در اندیشه به راه انداختن مجمع عمومی یعنی جمع کردن کارگران و تصمیم گیری توده کارگران از طریق “عناصر معلوم الحال” خود است؟ و همین سوالات واقعی باعث شد که برخی رهبران شناخته شده و رادیکال کارگری بدرست از موضع سومی وارد این ماجرا شوند. یعنی در کنار هیچکدام از این مجادلات مسموم قرار نگیرند و اجازه ندهند که در این مناقشه یا سر مجمع عمومی این ابزار مهم کارگری بریده شود یا علیه برخی رهبران شناخته شده سندیکا موضع بگیرند و به روند شقه شقه کردن سندیکای واحد که یک دستاورد مهم مبارزه کارگران است کمک کنند.
با این موضع گیری هوشیارانه بود که بحث ها به درست بسوی مباحث اصلی جنبش کارگری سوق پیدا کرد و صف بندی های واقعی خود را به نمایش گذاشت. در این بحثها یک سری سمپاشی ها را هم شاهد بودیم که برای مثال میگفتند “کار، کار جنبش شورایی هاست”. “کار، کار کمونیست کارگری هاست” که از اول “مخالف” سندیکا بودند و هدفشان زدن سندیکاست و همان پرونده سازیهای قدیمی به جلو کشیده شد. اما کشیده شدن بحث ها به اینجا تصادفی نیست. دلیلش به روشنی جلو آمدن جنبش کارگری با گفتمان شوراها به عنوان ظرف اعمال قدرت کارگر و عمل مستقیم کارگری است. از جمله در نیشکر هفت تپه و گروه ملی فولاد اهواز این شورانگیز است که گفتمان بر سر ایجاد شوراهای مستقل کارگری داغ است. و بطور مثال اسماعیل بخشی یکی از رهبران کارگران نیشکر هفت تپه و میثم آل مهدی یکی از رهبران کارگران گروه ملی، با جسارت پرچم این جنبش را بدست گرفتند. در هفت تپه حتی گامهای عملی اولیه ای نیز برای آن برداشته شده است. واقعیت اینست که جلو آمدن این گفتمان ها برای گرایشی که میکوشد اوضاع را در چهارچوب قوانین موجود رام نگاهدارد، یک خط قرمز است و طبیعی است که دست به فضا سازی و شانتاژ و سمپاشی بزند.
بحث شورا و مجمع عمومی در شرایط کنونی معنای جدی ای دارد و بی دلیل نیست که داغ شده است. در دوره ای که یک محور مهم اعتراضات کارگران و کل مردم، اعتراض علیه تبعیض، نابرابری، فقر ، حقوق های نجومی و علیه فاصله عظیم طبقاتی موجود و کل این بساط دزدسالاری سرمایه داری حاکم است، روشن است که باید شاهد خیز برداشتن کارگران پیشرو به سوی شورا و مجمع عمومی باشیم. و در چنین شرایطی است که عده ای آن نوع تبلیغات علیه مجمع عمومی و شورا را پیش میکشند تا زیر لوای آن جنبش شورایی را بزنند. اما نفس جلو آمدن بحث برپایی مجمع عمومی سندیکای واحد و مباحثی که حول آن در گرفته است، بیش از بیش کارآیی مجمع عمومی را بعنوان ابزار ابراز وجود کارگر و اعمال اراده اش به نمایش گذاشته است و بار دیگر بر این نکته تاکید میگذارد که شورا و مجمع عمومی بسیار مهم و حیاتی است و حتی در جاهایی ممکن است شکل درست سازمانیابی ایجاد سندیکا باشد، اما در همان جا ها نیز وقتی سندیکا میتواند از بوروکراسی معمول فاصله بگیرد و اراده توده و خواست توده کارگری را نمایندگی کند و به ظرف واقعی اعتراض کارگران تبدیل شود که بر مجمع عمومی کارگران متکی باشد. بنابراین بحث صرفا بر سر شکل تشکل و اینکه شورا باشد یا سندیکا نیست. بلکه اساسا بحث بر سر دو قطبی بوروکراسی سنتی یا اراده توده کارگران است.
به این اعتبار مباحث درون سندیکای واحد و بحث حول مجمع عمومی کارگری نه فقط برای سندیکای واحد بلکه برای کل جنبش کارگری مهم است. همچنین این اتفاقات نقش برجسته رهبران شناخته شده و رادیکال کارگری در به جلو بردن این مباحث و کوبیدن مهر مجمع عمومی در جنبش کارگری را به روشنی به نمایش میگذارد.
ا زجمله میتوان به نوشته هایی از محمود صالحی و واله زمانی دو تن از فعالین شناخته شده جنبش کارگری در این رابطه اشاره کرد. بحث این دوستان دیگر نه بر سر این جناح و آن جناح سندیکا بلکه بر سر دفاع از مجمع عمومی به عنوان ظرف اعمال اراده مستقیم کارگران و بعنوان ظرفی برای اتحاد و قدرت عمل کارگری بود. از جمله محمود صالحی در پاسخ به سوال دوستی در همین رابطه میگوید:” مجمع عمومی بالاترین ارکان هر تشکلی است. هیئت مدیره و بازرسان در مجمع عمومی مشروعیت خود را کسب می کنند. در غیر اینصورت هیئت مدیره و بازرسانی که بعد از سالها اقدام به برگزاری مجمع عمومی نکرده اند مشروعیت ندارند و در ادامه چنین مینویسد:” دوستان کارگر : مبارزه ما کارگران برای به دست آوردن خواست و مطالبات تعطیل ناپذیر است. هر کارگر و یا دلسوز طبقه کارگر می تواند به این امر هم جامه عمل بپوشاند. بنابراین در راه رسیدن به اهدافمان گرایشات مختلف فعال هستند. ما نباید اصل را رها کنیم و خود را با حاشیه مشغول کنم. توهین کردن به دیگران و یا اتهام زدن به دیگران ادبیات ما کارگران نیست. ما با تمام قدرت در مقابل هر گونه گرایش ضد کارگری و کسانی که می خواهند مبارزات طبقه کارگر را به ناکجا آباد هدایت کنند خواهیم ایستاد و با آنان مبارزه خواهیم کرد. لطفا” از توهین، تخریب و اتهام بدون سند خودداری کنید. دشمنان ما در کمین هستند که ما را مشغول به خود کنند. من ( محمود صالحی ) با تمام نیرو از برگزاری مجمع عمومی حمایت می کنم و از همه تشکل ها ، کمیته ها می خواهم به این اصل پایبند باشند و گزارش عملکرد خود را به اعضاء ارائه دهند.”. در همین راستا واله زمانی یکی دیگر از فعالین کارگری در نوشته ای تحت عنوان “من مدافع اتحاد کارگران هستم”، بر تشکیل مجمع عمومی به عنوان راهکاری برای حفظ اتحاد کارگران و محلی برای اعمال اراده کارگران شرکت واحد که عضو این سندیکا هستند، تاکید میکند. در بخشی از نوشته او چنین آمده است:” من بعنوان مدافع مجمع عمومی وطرفداری از رای کارگران موضع سومی دارم. من طرفدار برگزاری مجمع عمومی هستم و اتفاقا در این کشاکش ها راه حل را هم همین می بینم. بگذارید کارگران بیایند و انتخاب کنند، آنوقت فکر میکنید بازنده کیست؟ دوستان ما که طرفدار رای کارگران هستیم باید جلو بیفتیم. از تشکیل آن استقبال کنیم و با بسیج بیشترین توده کارگر شرکت واحد کاری کنیم که نقطه عطفی در حیات سندیکا باشد. باور کنید از این طریق است که میتوانیم هر توطئه ای را خنثی کنیم و جلوی هر انحرافی را هم بگیریم.”.
بدین ترتیب این مباحث بطور واقعی بر موضوع اصلی جدال در درون سندیکای واحد روشنایی بخشیده و مکان واقعی مجمع عمومی را به عنوان مرجع تصمیم گیرنده در مورد هر اختلاف نظری و نیز بعنوان مکانی برای متحد نگاهداشتن کارگران بر سر خواستها و مبارزاتشان جلو چشم میگذارند.
این مباحث نشان میدهند که حتی برای اینکه سلامت یک تشکیلات حفظ شود و نیز برای اینکه جلوی توطئه گری ها و تفرقه افکنی های اطلاعاتی های حکومتی و هر گونه تلاشی از جانب آنان برای به بیراهه بردن تشکلهایمان گرفته شود، راهش رجوع به مجمع عمومی و رای مستقیم کارگران است.
این مباحث مهر مجمع عمومی را به عنوان مرجع اعمال اراده کارگری بر کل جنبش کارگری به درجات بسیاری کوبید. و همه این مباحث بیش از بیش بر صحت نوشته ای که حمید تقوایی اخیرا در همین رابطه انتشار داد و تاکید او بر مجمع عمومی به عنوان راه نجاتی برای برون رفت از وضع موجود در سندیکای واحد تاکید میگذارد.
تصمیم گیری رو به جلوی هیات برگزاری مجمع عمومی در سندیکای واحد، از جمله دعوت از نهادهای بین المللی کارگری و نیز هشت تشکل کارگری دیگر که آنها نیز خود دستاوردهای جنبش کارگری هستند در مجمع عمومی بعنوان ناظر بر روند برگزاری آن، راه عملی برگزاری مجمع عمومی سندیکای واحد را نشان میدهد. تلاش برای شرکت هر چه بیشتر کارگران شرکت واحد در مجمع عمومی سندیکای واحد و دخالتگری آنان در تصمیم گیری ها یک قدم عملی مهم در جهت جلو تر بردن این پیشروی هااست.

اینرا هم بخوانید

افزایش دستمزد یا حمله معیشتی گفتگو با شهلا دانشفر در برنامه خط رفاه در تلویزیون کانال جدید

کارگر کمونیست ۸۲۴ حسن صالحی: در برنامه این هفته در مورد تعیین میزان حداقل دستمزد …