آلایندگی پتروشیمی‌ها و مصائب کارگران

انصاف نیوز: صالحی‌پور باورصاد دبیر اتحادیه کارگران قراردادی و پیمانی ماهشهر و بندر امام خمینی، در گفت‌وگو با انصاف نیوز ضمن تشریح مشکلات کارگران در این منطقه به آلودگی‌هایی که پتروشیمی‌ها برای آن خطه ایجاد کرده‌اند پرداخته است. او می‌گوید تعداد بیماری‌های ژنتیکی و نوزادانی با مشکلات اینچنینی در آن منطقه چندین برابر شده است.

متن کامل گفت‌وگو با این فعال کارگری را در ادامه بخوانید:

او با گلایه از اینکه خوزستان تنها زمانیکه دچار فاجعه‌ای می‌شود در اخبار به آن پرداخته می‌شود و پس از چندی فراموش می‌شود و مشکلات هم حل نمی‌شوند می‌گوید: مشکلات نه تنها می‌ماند، بلکه آن افرادی که مشکلات را بیان کردند تحت فشار زیادی هم قرار می‌گیرند. یعنی آن فشار روی مردم مدام بیشتر و بیشتر می‌شود.

من ۷-۸ سال است فعال کارگری هستم و دبیر اتحادیه‌ی کارگری هم هستم. فعالین کارگری بعد از ۱۰-۲۰ سال تلاش و پیگیری دیدند که بصورت فردی هرچه جلو می‌روند تحت فشار قرار می‌گیرند؛ بنابراین اتحادیه را تشکیل دادند. متاسفانه مسئولین از جمله نماینده‌ی مجلس، اداره‌ی کار، فرماندار و… هیچ‌یک تمکین و توجهی به اتحادیه نمی‌کنند. این اتحادیه مجوز دارد، ثبت شده و زیر مجموعه‌ی خانه‌ی کارگر است؛ اما اصلا توجه نمی‌کنند.

صالحی پور در شرح مشکلات، نخست به مسائل در منطقه‌آزاد تجاری اشاره می‌کند: یکی از مشکلاتی که ما با آن مواجهیم این است که در مناطق آزاد تجاری، زیربناهایی که دولت برای جذاب کردن مناطق آزاد تجاری باید وارد می‌شد و فراهم می‌کرد، تمام بارش بر گرده‌ی کارگر گذاشته شده است. یعنی مثلا شرکت‌ها در مناطق آزاد تجاری می‌توانند براحتی با پرداخت جریمه‌ای کارگر را -ولو با ۱۵-۲۰ سال سابقه- بدون هیچ دلیلی اخراج کنند. این تازه در شرایطی است که کارگر برود اداره کار شکایت کند، اداره کاری که اصلا در منطقه به «اداره‌ی کارفرما» مشهور است، اگر به نفع کارگر رای دهد بازهم کارفرما می‌تواند به استناد قوانین مناطق آزاد تجاری از ادامه‌ی کار با کارگر خودداری کند.

این باعث شده خیلی از فعالین کارگری و خود کارگرها، اصلا به فکر پیگیری از مجاری قانونی نیافتند؛ چون دیده‌اند مجاری قانونی بعد از چندین ماه و ولو سال‌ها پیگیری، به هیچ‌جا نخواهد رسید و فقط اینها -نه بعنوان یک مجموعه- بلکه به عنوان یک شخص تحت فشار و انواع و اقسام تهمت‌ها قرار می‌گیرند.

ما در قانون کار، به صراحت داریم که جابجایی کارگر بدون جلب رضایت او غیرقانونی است. اما این شده یکی از ابزارهای فشار کارفرماها؛ مثلا کارگری در قسمتی با ۱۵ سال سابقه بالاخره جایگاه و مهارتی کسب کرده است و پله پله بالا آمده است، اما یکدفعه می‌آیند چنین شخصی را که بعد از ۱۵ سال به سرپرستی رسیده به کارهای ابتدایی چون جاروکشی و… می‌گمارند و تحت فشار می‌گذارند.

این فعال کارگری در ادامه به بحث بومی‌گیزینی در این مناطق می‌پردازد: بحث بی‌توجهی به بومی‌گزینی هم بسیار چشمگیر شده و بالاخره مردم می‌بینند. ما یکسال است داریم به نماینده‌ی مجلس -حبیب آقاجری- نامه می‌دهیم و حتی رسید هم می‌گیریم. نامه‌ی ثبتی داده‌ایم اما هیچ خبری نشده است.

باتوجه به اینکه ماهشهر شهرستان ویژه است، اما مردم ماهشهر از این ویژه بودن غیر از مباحث آلایندگی -مربوط به همین پتروشیمی‌ها- چیز دیگری عایدشان نشده است. هجوم نیروی کار از سرار کشور هم هزینه‌ی زندگی را در ماهشهر به شدت بالا برده است. اینجا کارگر بجای اینکه چرخ اقتصاد شهر را کمافی‌السابق -چون ماهشهر از زمان شاه که پتروشیمی رازی و ایران، ژاپن در حال احداث بود- کارگرها چرخ اقصاد شهر را می‌گرداندند، اما الان چنین نیست. آلودگی‌های شیمیایی و شدت آلودگی باعث شده کار صید از بین برود.

۷۰ درصد ولو بیشتر، گارگرانی که اینجا هستند، کارگران پیمانی هستند که حتی قوانین کار کشوری هم شاملشان نمی‌شود. حتی خیلی وقت‌ها کارفرمایان از قوانین کار مناطق آزاد هم فرار می‌کنند.

او با اشاره به ماده ۲۸ قانون کار مناطق آزاد می‌گوید: برای کار ثابت در یک کارگاه، مرد یا زن شاغل باید حقوق یکسان دریافت کنند؛ اما اینجا همین مسئله هم رعایت نمی‌‎شود. مثلا خود من به استناد این بند با کارفرما صحبت کردم؛ راجع به کارگرانی که با صورت‌های دیگر قراردادی هستند -۷ نمونه قرارداد در همین منطقه داشتیم- نیرویی هست که ۱۵ سال است کار می‌کند و زیر نظر پیمانکار است؛ مجموعه و شرکت برای اینکه بصورت مستقیم مسئول کارگر قرار نگیرد از یک حربه‌ای به نام پیمانکار استفاده کرده است.

این مجموعه‌ها به شدت کمبود کارگر دارند. طبق چارت سازمانی این شرکت‌ها، مثلا شرکت خود ما حداقل نیم است. شاید تعداد افراد نسبت به ۱۵ سال پیش یک-سوم و نسبت به ده سال پیش یک-دوم هستند، درحالیکه حجم کار کم نشده است. از طرف دیگر بخاطر اینکه این خلا قانونی را پر کنند، می‌آیند بعد از ۵-۶ سال چارت را اصلاح می‌کنند. یعنی برای واحدی که براساس اصول مهندسی که لایسنس لهستانی یا ایتالیایی داده است، در این واحد مثلا باید در چهار شیفت صدنفر کار کنند، اینها به مرور تعداد را به ۴۰ نفر رساندند و بعد از ۵ سال گفته‌اند که در چارت حرفی از ۱۰۰ نفر نبوده و ۴۰ نفر بوده است. حال آن ۴۰ نفر هم شده‌اند ۲۵ نفر؛ افراد یا فوت شده‌اند، یا بازنشست شده‌اند و یا به هرعلت رفته‌اند، اما کسی جایگزین‌شان نشده است.

مدیریت بخاطر منافع شخصی کوتاه‌مدت خود و اینکه بیلان مالی را مثبت کنند از هزینه‌های کارگر کم می‌کنند که در بلندمدت آسیب‌های فراوانی دارد. پتروشیمی بندر امام را نگاه کنید یا باقی شرکت‌ها، در بلندمدت نسبت به تناژ تولیدشان با اینکه طرح‌های توسعه و… زدند، اما باز هم صورت جالبی ندارند.

او با اشاره به پتروشیمی خوزستان که تنها تولیدکننده‌ی پلی‌کربنات کشور و رذین است و گفته می‌شود که کاهش تولید داشته است گفت: هرزمان کارگر آمده گفته حقوقش پایین است و به اعتصاب و اعتراض منجر شده، در نهایت به تعلیق و اخراج و دردسرهایی ختم شده که برای فعالین شاخص ایجاد کردند. غیر از این آمده‌اند بصورت پاداش یا اضافه‌کار به کارگر کمک کردند که هردو در ید کارفرماست که هرزمان صلاح دید آن را قطع کند. چون در قانون چیزی به اسم پاداش یا اضافه‌کار برای کارگر دیده نشده است.

آمدند گفتند «پایه‌ی حقوق»؛ اما برای پایه‌ی حقوق هم یک طرح طبقه‌بندی مشاغل اجرا کردند و متاسفانه الان در کل منطقه‌ی ویژه‌ی ماهشهر تمام نمایندگان کارگری نسبت به این طرح طبقه بندی معترضند. کمااینکه وقتی ما رفتیم با نمایندگان کارگران در چادرملو یا پتروشیمی تبریز و جاهایی که این طرح بطور صحیح برایشان اجرا شده بود مقایسه کردیم، دیدیم آن آیتم‌هایی که در طرح هست اصلا برای ما دیده نشده است. صرفا چند آیتم مثل بدی آب و هوا و صعوبت محل زندگی دیده شده است که آنها هم بسیار تبعیض آمیز است.

صالحی پور درمورد مطالبات خود نیز توضیح داد: من هم جزو کارگران مطالبه‌گر هستم و الان شش ماه است که تعلیقم. بعنوان دبیر اتحادیه هم که انتخاب شدم بیشتر تحت فشار قرار گرفتم.

او با اشاره به مشکلات بهداشتی که پتروشیمی‌ها در منطقه ایجاد کرده‌اند گفت: بحث بهداشت کار بشدت اینجا ضعیف است، بطوری که به عمد هیچوقت تحقیقی صورت نگرفت که چرا نوزادان و بچه‌های ناقص‌الخلقه در این خطه اینقدر تعدادشان زیاد شده است. بیماری‌های زیادی شایع شده که بچه‌ها با مشکلات ژنتیک به دنیا می‌آیند. امروز دیگر حتی غیر از بحث‌های علمی بصورت آماری هم می‌توانید دریابید که بعد از سال ۷۵ که این پتروشیمی‌ها راه‌اندازی شدند -البته پتروشیمی جزو صنایع هایتک است و می‌تواند صنعت پاکی باشد- ولی متاسفانه بحث محیط زیست رعایت نشده و باعث شده که در منطقه‌ی آبادان، ماهشهر و خرمشهر اینقدر بیماری‌های نادر زیاد شده است.

صالحی پور در پاسخ به اینکه آیا آماری دارد یا خیر گفت: ما در دانشگاه ماهشهر که تحصیل می‌کردیم استادی داشتیم که آنموقع می‌گفت از سال ۷۵ تا ۸۵ آمار بچه‌های ناقص‌الخلقه بیش از ۱۰ برابر شده است. ما در شرکت خودمان که نگاه می‌کنیم بین ۲۰۰-۳۰۰ کارگر فقط ۱۰-۲۰ نفر را شخصا می‌شناسم که دچار مشکلند، یا خودشان یا خانواده‌شان؛ با شکاف کام، یک همکار با دو بچه‌ی پروانه‌ای و دیگری با مشکل ژنتیکی و…

صالحی پور درمورد دلیل تعلیق خود گفت: بحث نظارت استصوابی در انتخاب نماینده‌ی کارگر هم وجود دارد و کارگران حتی در این مورد هم آزادی ندارند. افرادی که تمایل دارند نمایندگی کارگران را به عهده بگیرند، باید اسامی را به حراست دهند و حراست هم نگاه می‌کند به شخصیت اینها ببیند چه کسی حریت بیشتری دارد و اینها را رد صلاحیت می‌کند. ما این بحث را داشتیم که من اصلا ردصلاحیت شدم .

بعد از اینکه آقای زنگنه و معاونشان گفتند که تمامی زیرمجموعه‌های نفت -که شرکت صنایع پتروشیمی هم یکی از آنهاست- باید از بیمه‌ی تکمیلی -به این صورت که ۸۰ درصد به عهده‌ی کارفرما و ۲۰ درصد برعهده‌ی کارگر است- استفاده کنند؛ ما هرچقدر پیگیری کردیم به جایی نرسیدیم. در بحث پاداش‌ها و اختلاف حقوق‌ها هم شکایت داشتیم. حتی ما در صنایع پتروشیمی بعضی اوقات با مسائل اولیه‌ای مثل تجهیز کارگاه -که جزو وظابف شرکت است که باید وسایل کار را برای کارگر فراهم کند- ماحتی در خیلی از این شرکت‌ها در این مسائل هم مشکل داریم؛ حتی ماسک صورت گاه یک روز درمیان به افراد داده می‌شود، درحالیکه بعضی روزها اینجا دما بالای ۵۰ درجه و رطوبت بالای ۸۰ درصد است و یک ماسک در بهترین شرایط بعد از ۱۵ دقیقه کار در محیط آزاد کاملا خیس عرق می‌شود و غیرقابل استفاده است.

بدتر از همه این است که کارگر بعد از پیگیری مطالباتش از طریق قانونی به هیچ جا نمی‌رسد. فرمانداری، اداره‌ی کار شهرستان، اداره‌ی کار استان، نماینده‌ی مجلس و… همه را پیگیری می‌کنند اما به جایی نمی‌رسند.

من برای مسئله‌ی خودم نامه‌ی معاون وزیر را دارم و الان ۴-۵ ماه از آن نامه می‌گذرد و هنوز خانه هستم. رسیدگی نمی‌شود بطوریکه شما حس می‌کنید تعمدی کارگر و مردم را به سمت فعالیت‌های غیرقانونی مثل اعتراضات و بستن جاده می‌کشانند، چون کارگر می‌بیند که از طریق مجاری قانونی به نتیجه نمی‌رسد. من فرمانداری رفته‌ام، می‌گوید که تا بالای ۷۰ نفر از کارگران نیایند و درب فرمانداری اعتراض کنند ما امکان رسیدگی نداریم. شما دارید مردم را تشویق می‌کنید که به خیابان بریزند، وقتی آنها از راه‌های قانونی پیگیری می‌کنند و توجهی به مطالباتشان نمی‌شود.

شاید باورتان نشود؛ من حتی به یکی از سازمان‌های امنیتی هم رفتم و گفتم «آقا! من مطالبات و مشکلاتم را اگر به کانال معاند بگویم می‌گویید که چرا آنجا گفته‌ای؟! الان دارم به شما می‌گویم، از زمانی که ما مشکلاتمان را به مسئولین گفته‌ایم تا به الان اتفاقی نیافتاده!». نماینده مجلس از یک شهرستانی که ۶۰-۶۵ درصدش بصورت مستقیم کارگرند و ۳۰ درصد بقیه معیشتشان وابسته به کارگران است، این آقا حتی حاضر نیست با نمایندگان کارگران جلسه بگذارد بگوید درد و مشکلتان چیست؛ اصلا یک وقت‌هایی مثلا ما ۴ مشکل عمده داریم، می‌آیند ۶ مشکل دیگر هم برایمان درست می‌کنند و می‌گویند حالا از ۱۰ مشکلتان بیایید ۵ تایش را حل کنیم؛ یعنی ۴ مشکل قبلی‌مان که حل نمی‌شد هیج، یک مشکل دیگر هم به آن اضافه می‌شود.

در بحث بومی گزینی فکر می‌کنم اگر شرکت‌ها ملزم شوند که همین تعداد نیرویی را که برایشان مصوب بوده است استفاده کنند، و بصورت غیرانسانی و غیرکارشناسی از کارگرها بیشتر از حد استفاده نکنند، برخی مشکلات حل می‌شود. همین مسئله باعث بروز بسیاری از سوانح و حوادث شده است؛ پتروشیمی بوعلی یکسال و نیم یا دوسال پیش دچار آتش سوزی شد که چند روزی تیتر نخست در کشور بود و همان آتش سوزی می‌گفتند ۱۵۰۰ میلیارد تومان آسیب رسانده؛ وقتی بررسی کردند دیدند کمبود نیرو باعث این اتفاق شده است؛ یک نیرویی را بعد از ۸ ساعت کار روزانه‌اش اضافه‌ نگه داشته‌اند و فرد خسته و با ضریب خطای بالا کار انجام داده است، نیرویی که باید می‌آمده و بر او نظارت می‌کرده بخاطر کمبود نیرو رفته است جای دیگری را چک کند و ایشان تنهایی کار خطایی را انجام داده و اتفاقی افتاده که ۱۵۰۰ میلیارد آسیب زده است؛ آسیبش هم در نهایت به خود کارگر می‌رسد. پس به تعدادی که باید نیرو بگیرند از نیروی کار بومی هم استفاده کنند.

این فعال کارگری درباره‌ی آلودگی کار اضافه کرد: بحث دیگر هم آلودگی کار است؛ خیلی از همکاران ما هستند که بعد از ۲۰ سال کار که باید بروند و بازنشسته و آسوده شوند همگی دنبال مشکلات پزشکی‌شان هستند. بحث سوم هم که بیشتر با مدیران و مسئولین بود که بارها به آنها گفته شده اما گوش شنوایی نیست چون در راستای منافع کوتاه مدت آنها نیست. من همیشه به آنها گفته‌ام که در شرایط فعلی اقتصادی و باوجود تحریم، سازمان بر سه رکن رشد می‌کند؛ پول یا سرمایه، علم یا تکنولوژی و نیروی انسانی؛ ما در این شرایط تحریم از آن دو رکن نخست محرومیم، و باید بر این رکن سوم تمرکز کنیم که براساس تمام اصول مدیریت و آن مکاتب رشد سازمانی بزرگ‌ترین قسمت هم هست، چرا باید اینگونه نادیده گرفته شود.

باید یک مقام مسئول و یا یک نهاد بازرسی باشد که این مشکلات و مسائل نیروی انسانی را حل کند. یک زمانی گفتند که نیروی انسانی تشریف ببرد خودش علم کسب کند و مدرک تحصیلی مرتبط با کارش بگیرد و بیاید تا ما رتبه‌اش را بالا ببریم. متاسفانه در همین بحث طبقه‌بندی مشاغل بسیاری از نیروهای پیمانکار که در مقوله‌ی کار خودشان تحصیل کرده بودند مدارکشان دیده نشده و با گروه شغلی پایینی مشغول به کار هستند؛ در حالیکه خود من هم با لیسانس مکانیک گروه شغلی‌ام ۷ بود، یعنی کمترین گروه ممکن. ۶ کف رتبه بندی است و بعد از آن ۷ است.

اینرا هم بخوانید

سازمان ملل ۶۱۳ مورد مرگ هنگام توزیع کمک‌های بشردوستانه در غزه در بازه زمانی ۲۷ مه تا ۲۷ ژوئن

سازمان ملل متحد اعلام کرد که در جریان توزیع کمک‌های بشردوستانه در نوار غزه، ۶۱۳ …