قاتلان ١٨ تیر ١٣٧٨ و قاتلان امروز- سینا پدرام

١٨ تیر، سالگرد یکی از روزهای جنبس دانشجویی در تاریخ معاصر ایران است. چه اتفاقی افتاد؟

٢٥ سال پیش سوت آغاز تلاش جامعه برای خلاصی از دست رژیم اسلامی توسط دانشجویان تهران زده شد. در مقابل تمامی حاکمیت از خامنه‌ای تا رییس جمهور “اصلاح طلب”وقت محمد خاتمی تمامی نیروهای سیاسی و نظامی خود را برای سرکوب دانشجویان بسیج کردند.

در پی تعطیلی روزنامه سلام دانشجویان کوی دانشگاه تهران در ١٨ تیر ١٣٧٨ دست به تجمع اعتراضی زدند که ۶ روز به طول کشید و با حمله نیروهای سرکوبگر رژیم چندین دانشجو به قتل رسیدند و صدها نفر مجروح یا دستگیر شدند.

این اعتراضات چه اهمیتی در تاریخ سیاسی معاصر ما دارد؟

اعتراض دانشجویی ١٨ تیر در تهران و چند شهر دیگر در روزهایبعدتر و متعاقب آن تایید این واقعیت بود که مردم ایران دیگر حاضر نبودند که زندگی زیر سلطه رژیم إسلامی را بپذیرند. این آغاز جنبش سرنگونی و اعلام موجودیت نیروی سوم در سپهر سیاسی ایران بود. نیروی سومیکه بعد از این قرار بود تمامی فاکتورها و شرایط سیاسی ایران واز جمله تلاش”دوخردادیها” و “انحصار طلبان”برای نجات جمهوری اسلامی را زیر سنگینی حضور خود خرد و متلاشیکند. اعلام این واقعیت بود که مردم نه “اصلاح” رژیم اسلامی بلکه سرنگونی آن را می‌خواستند. اعتراضات دانشجویی ١٣٧٨ تایید کرد که رای دو سال قبل‌تر مردم برای رویکار آوردن خاتمی، نه برای تایید “اصلاح طلبان” و تثبیت آنان بلکه رای به رفتن حکومت اسلامی و اعلام حضور آتی مردمدر تمامی تحولات سیاسی ایران بود.

دوره‌هایی در تاریخ سیاسی هر کشوریمی‌توانیافت که سایه و سنگینی مردم در تحولات دیده نمی‌شود. ملموس نیست و حس نمی‌شود. جنبش دانشجویی ١٣٧٨ نقطه پایان این دوره و سوت آغاز حضور نیروی سوم و مردم درتغییر و تحولات آتی ایران بود.بعد از این حرکت اعتراضی ٦ روزه دانشجویی ادبیات سیاسی و حتیآیکون‌های و گفتمان‌های سیاسی تغییر کردند. “براندازی” جایگزین “اصلاحات” شد، خامنه‌ای با مردرندی آخوندی برای دانشجویان اشک ریخت و خاتمی نقاب “آخوند خندان” را از چهره خود برداشت و به دانشجویان اعلام جنگ داد.

آنچه این اعتراضات در پی داشت، تاریخ سیاسی معاصر ایران تحت‌تأثیرپایه‌ای قرار داد. تأثیراتکه ثمرات آن تا همین امروز قابل‌اندازه‌گیری و رویت است.

چند روز پیش، مسعود پزشکیان، بعد از یک “انتخابات” فضاحت‌بار و با کمترین مشارکت مردم، از جانب بیت رهبری، به پشت ریاست‌جمهوری “انتصاب” شد. چه مشابهت‌هایی و چه تفاوت‌هایی در چهره سیاسی امروز ایران با ١٣٧٨ می‌توانیافت؟

اولین مشابهت اساسی در اصل خواست رهایی مردم از شر رژیم اسلام است. به‌قول‌معروفصورت‌مسئله همچنان پا برجاست اما تمام پارامترها و کاراکترها زیرورو شده است. شمایل سیاسی رژیم ازهم‌گسیخته است. جنبش‌های اجتماعیگوناگون با سیاست‌های روشن وارد میدان شده‌اند. مطالبات و خواسته‌ها و منشورها گوناگونخواست‌های خود را به شکل روشنی مدون کرده اند. منشور بیست تشکل کارگری و منشور زنان از جمله لیست مطالباتی است که هیچ حکومتینمی‌تواند با بی‌اعتنا از آنها رد شود. حجاب اجباری به میدانِبودونبود رژیم تبدیل شده است و بالاخره انقلابزن زندگی آزادی راه برون‌رفت از این منجلاب سیاسی اقتصادی را به مردم نشان داده است. فرق اساسی در این است که بعد از ٢٥ سال افت و خیزها و فداکاری‌های بسیار مردم ایران در جایگاه به مراتب بهتری برای خلاصی از سر رژیم اسلامی قرار دارند. خواستیکه دانشجویان کوی دانشگاه تهران جان خود را در تیر ماه ۱۳۷۸ در راه آن فدا کردند.

اینرا هم بخوانید

اقتصاد “بلوکه”، دلایل آن و راه برون‌رفت – سینا پدرام

مندرج در ژورنال شماره ۸۲۱ (لینک به فایل پی دی اف نشریه ژورنال برای پیاده …