مندرج در ژورنال شماره ۷۲۸ (لینک به فایل پی دی اف نشریه ژورنال برای پیاده کردن روی تلفن همراه)
بنا بر آمارهای رسمی از آغاز سال ۱۴۰۳ تا کنون دستکم ۲۳ زن توسط اعضای مذکر خانوادههایشان به قتل رسیدهاند. این در حالی است که بنا بر همین دادههای رسمی در ۱۰ ماه اول سال ۱۴۰۲ بیش از ۱۰۰ زن به بهانههای مختلف به قتل رسیدهاند. البته برخی پژوهشگران آمار حقیقی جنایت علیه زنان و قتلهای ناموسی را بسیار بالاتر از این ارقام ارزیابی میکنند. برای نمونه طبق آمار منتشر شده در برخی پایاننامهها در سال ۱۴۰۲ بین ۳۷۰ تا ۴۵۰ زن در نتیجه قتلهای ناموسی جان خود را ازدستدادهاند. نکته حائز اهمیت دیگر افزایش قتلهای ناموسی و زنکشی در کلانشهرها از جمله تهران است.
مسلماً مشکلات اقتصادی، فقر، بحرانهای اجتماعی و سیاسی و فرهنگ و باورهای مردسالارانه، تعصب و پیشداوریهای جنسیتی، فرهنگی و قومی از جمله عواملی هستند که موجب افزایش خشونت و جنایت علیه زنان میگردند. اما مهمترین عامل افزایش خشونت علیه زنان و قتل آنان رژیم آپارتاید جنسیتی جمهوری اسلامی است.
این رژیمی است که در قوانینش زنان نیمهانسان محسوب میگردند. این رژیمی است که تلاش در به تمکین کشاندن زنان در مقابل زندان حجاب را دارد. این رژیمی است که دینی که مبنای قوانین و حقوق آن را تشکیل میدهد زنان را کشتزار مردان تعریف میکند و این همان رژیمی است که با قتل مهساها و ساریناها و هزاران زن دیگر در عمل ثابت کرده که خود بزرگترین قاتل زنجیرهای زنان است. به این معنی خشونت علیه زنان و قتلهای ناموسی نه مسائلی مبتنی بر عوامل فرهنگی و “اقتصادی” و معیشتی بلکه پیش از هر چیز رخدادهایی سیاسی و نیازمند پاسخی سیاسی هستند.
مردم و بالاخص زنان در ایران با وقوف کامل بر این حقیقت برای حل نهایی و همیشگی زنستیزی سیستماتیک و فرهنگ مردسالار و زن کُش پرچم انقلاب زنانه را برافراشته و دست به ریشه مصائب بردهاند. سرنگونی جمهوری اسلامی مهمترین گام در راستای پایاندادن به آپارتاید جنسیتی و فرهنگ و باورهای زنستیزانه و برقراری آزادی و برابری است. با سرنگونی رژیم الله و نمایندگانش در روی زمین و پیروزی انقلاب زن زندگی آزادی کل بساط دین، باورها، تعصبات و اخلاقیات مردسالارانه منبعث از آن نیز به موزه جنایات علیه بشریت سپرده خواهند شد.