مندرج در ژورنال شماره ۸۹۱ (لینک به فایل پی دی اف نشریه ژورنال برای پیاده کردن روی تلفن همراه)
بنا بر آخرین اطلاعات مرکز آمار ایران ۹۶ درصد از ۱۶ هزار و ۲۶۴ نفری که به دلیل همسرآزاری توسط سازمان پزشکی قانونی معاینه شدهاند را زنان تشکیل میدهند. در سه ماه نخست سالهای ۱۴۰۱، ۱۴۰۲ و ۱۴۰۳ دستکم ۸۵ زن و دختر به دست اقوام مرد خود به قتل رسیدهاند. این در حالی است که خشونت علیه زنان در سطح جهان (منجمله ایران) در هر ساعت به طور متوسط منجر به قتل پنج زن توسط مردان میگردد. زنان در سطح جهان نیز از سنین بسیار پایین مورد تعرض و خشونت بدنی، جنسی و عاطفی، ختنه و انواع تبعیضهای جنسیتی قرار میگیرند.
خشونت و تبعیض علیه زنان امری تازه و مختص جامعه سرمایهداری نیست. اما ازآنجاکه سیستم سرمایهداری بر مبنای نابرابری استوار است، اشکال مختلف تبعیض و اجحاف از جمله زنستیزی را به شیوهای سیستماتیک و در اشکال جدید و بسیار وحشیانهتر از گذشته بازتولید مینماید. به این معنی تبعیض علیه زنان و نابرابری جنسیتی پدیدهای کاپیتالیستی و امروزی و سیاسی است؛ بنابراین، مبارزه علیه تبعیض جنسیتی و خشونت علیه زنان نیز امری کاملاً سیاسی است. مبارزه برای رهایی زنان بخشی جداییناپذیر از مبارزه برای رهایی کل بشر و آزادی، برابری و رفاه همگان و در ذات خود مبارزه علیه سرمایهداری است.
در جمهوری اسلامی زن بودن جرم است و به همین دلیل موجودیت زنان در ذات خود در تقابل با موجودیت رژیم اسلامی است. ازاینرو، وجه سیاسی مسئله زن و مبارزه برای حقوق زنان و ذات آزادیخواهانه و برابریطلبانه جنبش رهایی زن در ایران تحت سلطه رژیم اسلامی در مقایسه با کشورهای غربی بسیار آشکارتر و مشهودتر است. تبعیض جنسیتی، دشمنی با زنان و زنکشی سیستماتیک، پایمالکردن حقوق جهانشمول زنان که نتیجه صدها سال مبارزه خستگیناپذیر زنان در سرتاسر جهان است روی دیگر سکه تحمیل فقر و فلاکت به جامعه، ضدیت با زندگی، شادی، انسانیت، برابری، رفاه، آزادی و کرامت انسانی است. سرشت زنانه انقلاب ژینا نتیجه اجتنابناپذیر این تقابل ذاتی است.
رهایی زن رهایی جامعه است. امروز انقلاب زن زندگی آزادی نوک تیز پیکان مبارزه برای رهایی کل بشر در جهان است. پیروزی انقلاب زنانه در ایران نهتنها پایان بختک اسلام سیاسی در ایران و منطقه، بلکه همچنین پیشروی بزرگ زنان و کل بشریت علیه تبعیض و توحش سرمایهداری خواهد بود.