مذاکرات و عبور رژیم از “خط‌ قرمز”ها

انترناسیونال: نهایتاً پس از یک دور کشمکش و رجزخوانی دو طرف برای هم، مذاکرات میان جمهوری اسلامی و آمریکا روز شنبه در عمان آغاز خواهد شد. به نظر شما ترامپ در پی این مذاکرات به دنبال دستیابی به چه اهدافی است؟ آیا ممکن است مانند مذاکرات برجام این دور نیز فرسایشی و طولانی شود؟

حمید تقوایی: بر اساس نامه ترامپ به خامنه‌ای مضمون و اهداف مذاکرات عبارت است از تعطیلی کامل پروژه هسته‌ای، قطع حمایت رژیم از نیروهای نیابتی و محدودکردن فعالیت‌های پهپادی -موشکی رژیم به ‌ویژهموشک‌های بالستیکی. این‌ها اهداف اعلام شده است که تحققش به معنی تسلیم کامل جمهوری اسلامی است. حکومت اعلام کرده که تنها در مورد پروژه هسته‌ای مذاکره خواهد کرد، ولی دولت آمریکا به‌احتمال زیاد تنها به عقب‌نشینی حکومت از پروژه هسته‌ای رضایت نخواهد داد. برجام در همین مورد بود و ترامپ به این دلیل که آن قرارداد جنبه‌های دیگر فعالیت‌های رژیم را در بر نمی‌گرفت از آن خارج شد. بنابراین بسیار بعید است که توافقات به پروژه هسته‌ای محدود بماند. نکته مهم این است که جمهوری اسلامی هم در سطح منطقه‌ای و هم به‌ویژه در شرایط داخلی و مقابله با خیزش مردم ایران در موقعیتی بسیار ضعیف‌تر و متزلزل‌تر از دوره انعقاد برجام قرار دارد و عملاً ناگزیر است به شرایط آمریکا تن بدهد.

در مورد مدت مذاکرات، ترامپ قبلاً یک مدت دو‌ماهه را تعیین کرده بود. ممکن است مذاکرات عملاً طولانی‌تربشود ولی درهرحال اعلام این محدودیت زمانی نشان می‌دهد که آمریکا نمی‌خواهد مذاکرات کش‌دار بشود. احتمالاً بعد از مدتی حداکثر دو- سه‌ماهه مذاکرات با یا بدون توافق پایان خواهد گرفت. البته بسیار بعید است که مذاکرات بدون توافق – یا در واقع بدون تسلیم حکومت به شرایط ترامپ – پایان بگیرد؛ چون در این صورت حمله نظامی در دستور کار آمریکا و اسرائیل قرار خواهد گرفت و جمهوری اسلامی بهتر از هر کس می‌داند که توانایی مقابله به چنین حمله‌ای را نخواهد داشت.

انترناسیونال: جمهوری اسلامی تا کجا می‌تواند عقب‌نشینی کند و امتیاز بدهد تا درعین‌حال بتواند در ظاهر هم که شده با تبلیغات، خود را پیروز مذاکرات نشان دهد؟ آیا خط قرمزی برای رژیم وجود دارد؟

حمید تقوایی: به نظر من مهم‌ترین مشکل رژیم حفظ ظاهر ضدآمریکایی – ضداسرائیلی در عین تسلیم‌شدن به شرایط آمریکا است. این حفظ ظاهر نقشی است که معمولاًخامنه‌ای ایفا می‌کند. معمولاًخامنه‌ای خط‌قرمزها را تعیین می‌کند و بعد در عمل از آنها رد می‌شود! یک نمونه عملکرد رژیم در قبال کشته‌شدن قاسم سلیمانی بود. گوش فلک را از انتقام سخت پرکرده بودند ولی عملاً تنها چند موشک به اطراف پایگاه عین‌الاسد آمریکا در خاک عراق پرتاب کردند آن‌هم بعد از آنکه به آنها خبر داده بودند که افرادشان را از پایگاه خارج کنند!

اکنون در مورد مذاکره با “قاتل سلیمانی” هم همین داستان تکرار می‌شود منتهی در شکل رسواتر و خفت‌بارتری چون بساط نیروهای نیابتی‌شان جمع شده و آن امکانات دوره لجام‌گسیختگی نیروهایشان را هم تماماً از دست‌ داده ‌اند. در این مورد از “مذاکره نمی‌کنیم” و “مذاکره بی‌خردی و بی‌شرافتی” است و غیره شروع کردند و در عرض چند هفته رسیدند به اینکه با مذاکره مستقیم هم چندان مسئله‌ای نداریم! ظاهراًخط ‌قرمز فعلی‌شان مذاکره مستقیم است؛ اما از این هم عبور خواهند کرد. عراقچی می‌گوید شکل مذاکره مهم نیست و در صورت برداشتن برخی تحریم‌ها حاضر به مذاکره مستقیم هستیم. آخرین خبر هم این است که به گفته کارشناس صداوسیما “قرار نیست عکس دو نفره‌ای از عراقچی و ویتکاف نماینده آمریکا در مذاکرات منتشر شود”!

به نظر من این روند عبور از خط‌های قرمز تا تسلیم‌ شدن به شرایط آمریکا به پیش می‌رود. ناگزیرند به این خفت تن بدهند؛ چون اولویتشان حفظ بقای حکومت در شرایطی است که ازهرجهت در داخل و خارج زیر فشارهای خردکننده‌ای قرار گرفته است. امیدوارند بتوانند فشار دولت ترامپ و همچنین اروپای واحد را که شمشیر مکانیسم ماشه را بالای سرشان گرفته است با کوتاه‌آمدن بر سر میز مذاکره خنثی کنند تا دست بازتری در سرکوب مردم داشته باشند.

خامنه‌ای در سخنرانی عید فطر گفت مطمئن نیست شرارتی از خارج انجام شود و از داخل هم اگر شرارتی صورت بگیرد مردم (یعنی نیروهای سرکوب) جواب خواهند داد. این یک اظهارنظر فکر نشده نبود؛ بلکه گویای سیاست معینی است. سیاست تن‌دادن به شرایط ترامپ برای جلوگیری از “شرارت خارجی” و در نتیجه داشتن دست بازتری در سرکوب “شرارت داخلی”. از نظر خامنه‌ای و حکومتش این راهی است که می‌تواند نظامشان را نجات بدهد.

انترناسیونال: وظیفه نیروهای سیاسی و مردم معترض در شرایط فعلی چیست؟ آیا توافق با آمریکا می‌تواند در بحران همه‌جانبه حکومت تخفیفی بدهد؟ جنبش انقلابی مردم در مقابل این مذاکرات چه موضعی باید اتخاذ کند و چه سیاست عملی را در پیش بگیرد؟

حمید تقوایی: تأکید ما این است که در هیچ شرایطی نباید مبارزه برای سرنگونی حکومت تحت‌الشعاع مناسبات و روابط حکومت با دولت‌ها قرار بگیرد. این احتمال وجود دارد که تنش و فضای جنگی حاضر برخی از نیروهای اپوزیسیون راست و بقایای دوخردادی‌ها را در کنار حکومت با پرچم جلوگیری از حمله نظامی و صلح‌طلبی قرار دهد. اما در میان اکثریت مردم و دست‌اندرکاران جنبش زن زندگی آزادی این گرایش وجود ندارد. برعکس مردم مترصد آن هستند که از هر شرایطی برای تعرض بیشتر به حکومت استفاده کنند.

روشن است که نه جنگ و نه توافق و سازش مشکلی از مردم حل نخواهد کرد. بحران و ورشکستگی اقتصادی و سیاسی حکومت همه‌جانبه‌تر و عمیق‌تر از آن است که با توافق رسیدن به دولت‌های غربی تخفیفی پیدا کند. رژیم امیدوار است که با توافق با آمریکا و دول غربی و قطع یا تخفیف پیداکردن تحریم‌ها از یک‌سو گشایشی در بن‌بست و ورشکستگی اقتصادی‌اش رخ دهد و از سوی دیگر فشار دولت‌ها و نهادهای بین‌المللی به‌خاطر نقض حقوق بشر در ایران خنثی شود. اما چنین اتفاقی نخواهد افتاد. تا آنجا که به ابر بحران اقتصادی حکومت مربوط می‌شود رفع تحریم‌ها نه از حکومت و نه بخصوص از مردم مشکلی را حل نخواهد کرد. کمااینکه توافق برجام در دوره روحانی نه به رونق اقتصادی منجر شد و نه در فقر و گرانی و بیکاری تخفیفی داد. از نظر سیاسی هم رابطه دولت‌ها با جمهوری اسلامی نهایتاً تابعی از درجه مبارزات و اعتراضات مردم است. با سر بلندکردن انقلاب زن زندگی آزادی دولت‌های غربی و نهادهای بین‌المللی از جمهوری اسلامی بیشتر فاصله گرفتند و بخصوص توحش و جنایات آشکار حکومت را بارها محکوم کردند. این روند تا زمانی که جنایات آشکار حکومت و اعتراضات مردم وجود دارد ادامه خواهد یافت. جمهوری اسلامی به یمن انقلاب زندگی آزادی رسواتر و بی‌آبروتر از آن است که بتواند با توافق بر سر پروژه هسته‌ای یا دیگر شرایط دولت ترامپ، افکار عمومی مردم دنیا، نهادهای جهانی نظیر عفو بین‌الملل و شورای حقوق بشر سازمان ملل، و حتی دولت‌های غربی را با خود همراه کند. جنبش زن زندگی آزادی این اجازه را نمی‌دهد.

بر متن این شرایط نه‌ تنها باید جنبش‌های جاری نظیر جنبش بی‌حجابی و جنبش علیه آپارتاید جنسیتی، جنبش بازنشستگان و کارگران علیه فقر و فساد، جنبش دادخواهی، جنبش علیه اعدام، جنبش برای بایکوت جهانی رژیم، و سایر جنبش‌های اعتراضی را بیش‌ازپیش متحد و تقویت کرد، بلکه عرصه‌های تازه‌ای نیز علیه سیاست‌های جنگ ‌طلبانه حکومت گشود. فی‌الحال در اعتراضات خیابانی شاهد شعارهایی مانند “جنگ‌افروزی را رها کن فکری به حال ما کن” و “جنگ‌افروزی کافیه سفره ما خالیه” هستیم. باید این عرصه مبارزه را گسترش داد. تا جمهوری اسلامی هست تنش جنگی و سایه سیاه جنگ بر سر جامعه باقی خواهد بود. ازاین‌رو نه ‌تنها رهایی از فقر و فلاکت و سرکوب و تبعیض و بی‌حقوقی، بلکه خلاصی از تنش‌های جنگی و خطر جنگ نیز در گرو تشدید مبارزه ما برای به زیر کشیدن جمهوری اسلامی است. جامعه در یک حالت انفجاری قرار دارد. باید با سازماندهی و اتحاد و هماهنگی در همه عرصه‌ها و سطوح به استقبال طوفانی که در راه است شتافت.

۲۲ فروردین ۱۴۰۴، ۱۱ آوریل ۲۰۲۵

منتشر شده در نشریه انترناسیونال

https://www.facebook.com/anternasional.wpi

اینرا هم بخوانید

پرونده انفجار تروریستی «آمیا»:دادستان آرژانتینی خواستار بازداشت خامنه‌ای شد

پرونده انفجار تروریستی «آمیا»:دادستان آرژانتینی خواستار بازداشت خامنه‌ای شد انفجار تروریستی در بوئنوس آیرس، آمیا …