محسن ابراهیمی
بعد از اولین “مذاکره” وزیر خارجه خامنهای و فرستاده ترامپ در عمان، بحث در رسانهها داغ است؛ اما خامنهای فعلاً ساکت است! یک سؤال هم بیشتر توجهات را جلب کرده است: به توافق خواهند رسید یا جنگ خواهد شد؟
ترامپ میگوید جمهوری اسلامی نباید بمب اتم بسازد و در غیر این صورت بمباران خواهد شد. خامنهای که تصور میکرد بمب هستهای تضمینی برای بقای سیاسی تا ظهور امامزمان است و بارها هم گفته بود هم امام و هم خودش مذاکره با آمریکا را ممنوع کردهاند، چرا تن به مذاکره آن هم با ترامپ داده است؟ چون او میداند با لافوگزاف سردارانش نمیتواند حریف بمبافکنهای ب-۲ که به “ارواح آسمانی” مشهورند شود. به همین سادگی.
رسیدن به یک توافق پایدار هم با دستاندازهای متعددی مواجه خواهد شد که منشأ آنها بنبستهای سیاسی جمهوری اسلامی است.
تنش در بالای حکومت، تنش میان قاچاقچیان حکومتی که در فضای خصومت میان جمهوری اسلامی با آمریکا پول پارو میکنند و بخش دیگر طبقه حاکم که روی چپاول در صورت رابطه با آمریکا و غرب حساب میکنند یکی از این دستاندازها است. همچنین نگرانی در بالای حکومت در باره زیر پا گذاشتن بنیادهای ایدئولوژیک و سیاسی نظام را هم نباید دستکم گرفت که شروع شده است. نمایندهای از مجلس خطاب به طرفداران مذاکره نوشت: “شنبه بیشرفها شرف را فروختند” و نماینده دیگری خطاب به مشتاقان مذاکره گفت دنبال بوسیدن ماتحت ترامپ هستند.
نتیجه دیگر تسلیم خامنهای به ترامپ ریزش در صفوف پایین، در میان نیروهای سرکوب است که عمرشان را با شعار مرگ بر آمریکا و اسرائیل گذراندهاند. اتفاقی که بخشی از حکام اسلامی را نگران میکند.
و بالاخره، در فردای هر توافقی بمب مردم خشمگین به سراغ خامنهای خواهد رفت که زندگیشان در نتیجه خصومت با جهان و اولویت بمب هستهای و برنامه موشکی و نیروهای نیابتی به خاک سیاه نشانده شده است. مردمی که حتی بعد از هر توافقی و هر “گشایش اقتصادی” فرضی، خواهند دید کوچکترین گشایشی نصیبشان نشده است درحالیکه خاندانهای مافیایی همچنان میچاپند.
با وقوف به همین بنبستها بود که خامنهای روز مذاکره حالوروز خوبی نداشت و به مسجد جمکران پناه برد تا امامزمان مشکلش برای تصمیمگیری را حل کند!