مراد مکوندی: اول ماه مه امسال را پرشکوه تر برگزار کنیم!

کارگر کمونیست ۵۶۹

مناسبت ها فقط تاریخ هایی تقویمی نیستند. سرفصل هایی مانند هشت مارس (روز جهانی زن)، ۱۶ مهر (روز جهانی معلم) و اول ماه مه (۱۱ اردیبهشت، روز جهانی کارگر) با خیلی از مناسبت های آلبومی تفاوت های ماهوی و سیاسی اقتصادی و اجتماعی معنادار زیادی دارند. در سال های اخیر به یمن تلاش های زنان آزادیخواه، هشت مارس به روز کارزار جهانی برای گفتن “نه” به تبعیض و خشونت سازمانیافته علیه زنان تبدیل شده است. با عروج جنبش ترقیخواهانه و تساوی طلبانه حقوق زنان، دیگر کمتر جریان و تشکل پا بزمین است که در بیانیه ها و قطعنامه های هشت مارس، بیشتر به تاریخچه این روز و مکث بیش از حد تاریخی بر اتفاقات نزدیک به دویست ساله این مناسبت بپردازد، بلکه اکت و مراسم و بیانیه های این روز به کیفرخواستی علیه سیاست ها و قوانین خشونتگرای نظام های مردسالار تبدیل شده است. آنچه زنان در ایران امسال و پارسال از خود بروز داده اند، گواه است.

 

سال هاست که در روز معلم نیز کمتر به شان نزول این روز پرداخته می شود، بلکه با یک مقدمه تاریخی چند سطری، به موقعیت فی الحال موجود و مطالبات معلمان و کیفرخواست علیه بی حقوقی و روند کالایی شدن و طبقاتی سازی آموزش اشاره می شود و به دستمزد چند برابر زیر خط بقا و ناکارآمدی بیمه و بازنشستگی معلمان و تحصیل رایگان برای دانش آموزان و ارتقای سطح کیفی آموزش و گرانی نوشت افزار توجه و تاکید می شود. علاوه بر این ها، از سال ۹۶ به این سو، تجمع ها و اعتصابات معلمان در مدارس، در دستور کار معلمان معترض و مبارز قرار گرفته است.

مراسم اول ماه مه نیز از سال ۸۸ به این سو، بویژه در دو سه سال اخیر وارد فاز جدیدی شده است. رفتن روی دستمزد بعنوان اساسی ترین مقوله در نبرد طبقاتی در کارزار کار و سرمایه، مبارزه با خصوصی سازی ها، تاکید روی حق داشتن تشکل های مستقل از دولت و کارفرما، قانونی شمردن حق اعتراض و تجمع و اعتصاب، برقراری بیمه های کارآمد و حتی درمان رایگان، ممنوعیت پرونده سازی و تعقیب قضایی برای کارگران معترض و سازمانده از جمله خواست ها و مطالبات رادیکال کارگران در اول ماه مه بوده و هست.

جنبش کارگری از زمان اعتراضات و اعتصابات کارگران هپکو و آذرآب اراک و راهپیمایی در شهر و بستن جاده و راه آهن و سردادن شعار “زیر بار ستم نمی کنیم زندگی” تا اعتصابات یک ماهه کارگران مجتمع نیشکر هفت تپه که از مطالبه مزدهای معوقه شروع شد و به راهپیمایی های ممتد در شهر شوش و سرانجام به طرح شعار کلیدی و اساسی “اداره شورایی کارخانه” و تسری آن به شعار “اداره شورایی جامعه” انجامید. شعاری که به گفتمان اجتماعی تبدیل شد. همزمان و بعد از آن کارگران گروه ملی فولاد اهواز به میدان آمدند و هفت تپه ای دیگر آفریدند.

اول ماه مه امسال (۱۳۹۸) بر بستری محکم و درخشان از ایستادگی و آگاهی کارگران بر پا می شود.

اول ماه مه امسال، روز صرفا جشن کارگران نیست، روز اتحاد و همبستگی نیروی کار علیه ستم سرمایه است. روز مارش سراسری طبقه ی کارگر علیه نظام سرمایه داری است. روز اعلام موجودیت توانش کارگران برای نشان دادن نه تنها  اداره ی کارخانه بلکه اعلام قدرتمندانه اداره شورایی جامعه و ترویج و عروج این گفتمان است.

روز مبارزه علیه بی مزدی است. مبارزه ای که جدا از مبارزه با ستم و سودورزی سرمایه داری نیست.

رژیم های سرمایه داری می کوشند با ترفندهای گوناگون از کوبندگی و کارایی این روز بکاهند. یکی از ترفندهای کثیف  حکومت های ضدکارگر این بوده و هست که یازده اردیبهشت را بطرزی فریبکارانه و مخدوشگرانه به صورت طولی گسترش دهند و به نام “هفته کار و کارگر” برگزار کنند. هفته کارگر! با هدف کم رمق کردن این روز طراحی و مهندسی شده است. چرا که با اضافه کردن روزها و نامگذاری هر روز، میخواهند غلظت ضد سرمایه داری آن را رقیق کنند و از تاثیرش بکاهند.

نزدیکی این روز با ۱۲ اردیبهشت  که سال هاست در ایران به نام روز معلم به جامعه غالب شده است، باید پرچم دیگری شود برای مطالبات مزدبگیرانی که در حقیقت کارگرند.

اول ماه مه امسال باید به  فریاد کارگران سیلزده وخانواده های آن ها و بیکارشدگان مناطق ویران شده از سیل تحمیلی و درخواست بیمه بیکاری برای آن ها تبدیل شود.

با این اوضاع و احوال است که کارگران، تشکل های کارگری و فعالان کارگری بیشتر و قوی تر از سال گذشته، متحدانه تر  از پیش قدم بردارند و مشتی بزرگ  تر شوند و  پرچمی برافراشته تر بلند کنند.*

اینرا هم بخوانید

روشنک مولایی باید بی قید و شرط آزاد شود – رضا درویش

مندرج در ژورنال شماره ۸۸۶ (لینک به فایل پی دی اف نشریه ژورنال برای پیاده …