مردم با طرح کالابرگ الکترونیکی فریب نمی خورند- مهران محبی

کارگر کمونیست ۹۰۵

جمهوری اسلامی در اوج درماندگی خود برای کاستن از فشار اعتراضات اکثریت مردم کارگر و زحمتکش و کم درآمد و بی درآمد نسبت به گرفتاری ها و تنگناهای سفت و سخت معیشتی عیله خود، قرار است طرح کور و بی افق کالابرگ الکترونیکی را برای 9 دهک از جمعیت بکار بگیرد. طرح کالابرگ الکترونیکی چند ماه است که برای7 دهک پائینی اجرائی شده و رژیم به خیال خود می خواهد به عنوان یک راه حل اقتصادی برای کمک به معیشت مردم به دنبال فعال شدن مکانیسم ماشه و تشدید بی سابقه گرانی، آن را به دو دهک دیگر گسترش دهد.

استفاده از کوپن (در گذشته) و کالابرگ الکترونی (امروز) توسط هر حکومت سرمایه داری و از نظر اقتصادی بحران زده و به بن بست خورده ای که معمولا ناشی از شرایط جنگی است، یکی از آخرین راهکارها برای کنترل بحران معیشتی است که به تجربه ثابت شده که همین راهکار خود به عمیق تر شدن بحران کمک کرده است. علت اش هم این است که در اقتصاد  سرمایه داری پول به عنوان نماد آن وجود دارد و ابزار مبادله است. از اینرو کوپن یا کالابرگ که نماد مقدارهای معین کالا هستند را قابل خرید و فروش می کند و از آنجا که معمولا فقط چند قلم کالای خوراکی یا بهداشتی از طریق کوپن و کالابرگ عرضه می شوند، خانواده ها ناچارند که برای تهیه اقلام ضروری تر کالابرگ خود را نقدا بفروشند که این خود برای دلالان و کاسبان میدان فعالیت باز می کند.

در مورد ایران در دوران جنگ 8 ساله همه کسانی که بالای 50 سال سن دارند حتما به یاد دارند که خرید و فروش کوپن چه بازار حاشیه ای پر رونقی ایجاد کرده بود. امروز نیز با عملی شدن طرح کالابرگ الکترونیکی که فقط مقدار بسیار ناچیزی از دوازده قلم کالا با مجموع ارزش 350 تا 500 هزار تومان در ماه برای هر نفر که حتی معادل قیمت یک کیلو لوبیا قرمز در بازار آزاد هم نیست، حتی اگر مانند دهه 60 بازار دیگری برای دلالان و کاسبان کالابرگ باز نکند، هیچ کمکی به معیشت مردم نمی کند. طبق آمار رسمی مبلغ معادل خط فقر تا مرداد 1404 بیشتر از 48 میلیون تومان بوده و طبعا حالا که قیمت کالاهای اساسی مانند خوراکی و داروئی نسبت به آن زمان از 50 تا 200 درصد گرانتر شده اند، خط فقر اگر چنانچه معیارهای حکومتی را هم مبنا قرار دهیم از 60 میلیون و 70 میلیون تومان عبور کرده است.

تا اینجا موضوع به کارکرد کوپن و کالابرگ الکترونیکی و نقشی که در زندگی دریافت کنندگان آن دارد و به تبع آن بازار سیاهی که ایجاد می کند، مربوط بود. اما عوامل و عللی که باعث پیدایش کوپن و کالابرگ می شوند نیز خود حائز توجه هستند. همانطور که توضیح داده شد کوپن یا کالابرگ الکترونیکی امروزی پدیده هائی ناشی از بحران های سنگین اقتصاد سرمایه داری در نتیجه جنگ ها هستند. یک نمونه از این بحران های اقتصادی که ما مردم ایران تجربه کرده ایم، در جریان جنگ 8 ساله اتفاق افتاد که جمهوری اسلامی خود عامل وقوع آن جنگ بود. اما ابر بحران اقتصادی امروز در جامعه ایران حاصل آن نوع از جنگ میان دو طرف دولت حاکم بر سرزمین های دو طرف یک خط مرز مشترک نیست، بلکه نتیجه ادامه همان جنگ طلبی های رژیم در دوره های طولانی ده ها ساله از طریق طراحی و فعالسازی پروژه های تروریست پروری، ساخت بمب هسته ای و توسعه موشکی جمهوری اسلامی است که برای حفظ بقاء خود در برابر خطر انقلاب در داخل به آن ها متوسل شده است.

مردم با همه این واقعیات آشنا هستند و می دانند بانی و باعث همه مشقات و معضلات اقتصادی و معیشتی از 46 سال پیش تا حالا حکومت دزدان و تروریست های آدمکش اسلامی است و امروز کار را به جائی رسانده اند که میلیون ها انسان آرزوی داشتن یک سرپناه، آرزوی خوردن یکبار غذای گوشتی و آرزوی تحقق صدها رؤیای دیگرکه حتی برای کارگران و زحمتکشان در کشورهای کمتر توسعه یافته یا در حال توسعه  مانند ترکیه هم امروز دیگر دست یافتنی شده اند،هستند.

جمهوری اسلامی که سال هاست توان خود را در مهار تورم و کنترل قیمت کالاها از دست داده و حالا به طور کامل دست بسته و مطلقا درمانده شده و در وحشت از شعله ور شدن خشم مردم و برپا شدن خیزش انقلابی مجدد است، به عبث سعی می کند با دادن کارت الکترونیکی خرید به مبلغ 250 هزار و 350 هزار تا 500 هزار تومان به هر نفر از دهک نهم به پائین، جامعه را راضی و آرام کند. این رژیم جنایتکار و ضد زندگی و ضد رفاه عمومی مردم در حالیکه همین حالا خط فقر به 60 میلیون و 70 میلیون و حتی بالاتر برای هر خانواده 4 نفره رسیده و هر ماه ممکن است تا ده میلیون تومان و شاید هم بیشتر به آن اضافه گردد، هیاهو براه انداخته که می خواهد چنین طرحی را برای کاستن از دغده های معیشتی جامعه اجرائی کند و معلوم است که مردمی که جمعیت اش 80 تا 90 درصد از کل یک جمعیت 90 میلیونی است، چنین کمک هزینه تحقیرآمیزی و چنین کالابرگی را برسرش خواهند کوبید.   

جامعه ای که نزدیک به نیم قرن است حتی یک روز جمهوری اسلامی را به حال خود رها نکرده تا با خیال راحت جنایت و چپاول کند و با ثروت و دسترنج مردم تروریست پروار کند و ماجراجوئی و جنگ افروزی، و غنی سازی و غیره کند، امروز که این دشمن اصلی خود را در موقعیت شکست خورده مطلق و رو به سقوط و سرنگونی می بیند، دیگر به این می اندیشد که آخرین ضربه مرکبار را بر پیکرش بکوبد. گسترش اعتراضات کارگری در این ایام اخیر بیانگر این اوضاع هستند. کارگران مراکز نفت و گاز در حالی که  اعتراضات و اعتصابات هفته ای خود را با قدرت ادامه می دهند در تازه ترین بیانیه ای که کارکنان بهره برداری و تعمیرات و ایمنی 38 سکوی گازی پارس جنوبی صادر کرده اند، اعلام کرده اند که از روز 19 مهر 4 مورد فعالیت خود را متوقف خواهند کرد و بعلاوه اولتیماتوم داده اند در صورت مشاهده نشدن حذف کامل سقف حقوق در فیش های حقوقی شان هیچ کس از کارکنان رسمی سوار بر هلیکوپتر سکوها نخواهد شد. بازنشستگان که سالهاست بی وقفه تجمعات اعتراضی هفتگی برگزار می کنند، مخصوصا بازنشستگان تأمین اجتماعی و شاغلان و بازنشستگان فرهنگی از چند هفته پیش در شهرهای زیادی با جمعیت های بیشتر و با شعارهای رادیکالتری در تجمعات شرکت می کنند و نمونه دیگری مانند راهپیمائی های دو هفته ای خیابانی و باشکوه چند هزار نفری کارگران فولاد خوزستان است که مشروط به تحقق مطالبات معیشتی شان آن را پایان داده اند، همه اوضاع تعرضی جامعه نسبت به حکومت را بازتاب می دهند که نشان می دهد حکومت با هیچ عوامفریبی و اقدام به پرداخت کمک هزینه تحقیرآمیزی نمی تواند خود را از سرنگونی به دست مردمی که به ته دره فقر و گرسنگی پرتاپ کرده، نجات دهد.

اینرا هم بخوانید

روزی که جهان را لرزاند- چاینا میه‌ویل

برشی از کتاب چاینا میه‌ویل China Miéville، اکتبر: داستان انقلاب روسیه نزدیک سحرگاه روز ۲۵ …