جمهوری اسلامی سه روز را بخاطر قتل سلیمانی عزای عمومی اعلام کرده است. مدارس و دانشگاهها و بسیاری ادارات را تعطیل کرد و کاروانهای اتوبوس و وسائل نقلیه را راه اندازی کرد که از همه جا اوباشان را به مراسم سلیمانی ببرند. این تحرک و نوحه خوانی و رجزخوانیها علیه آمریکا نیست. پاسخی به خیزش میلیونی مردم در آبان ماه است. طی ده روز آبان همین حکومت و امثال سلیمانی ها 1500 نفر از عزیزان مردم را به قتل رساندند و همین حکومت اجازه برگزاری یادبود جانباختگان حتی توسط خانواده هایشان را نداد. و اکنون کرور کرور افراد خویش را به مراسم سلیمانی گسیل میکند و رجزخوانی و عربده کشی میکنند. آن 1500 نفر را ما مردم فراموش نکرده ایم و نخواهیم کرد. و آن صدها هزار نفر دیگری که توسط این حکومت طی این همه سال قربانی شده اند.
رجزخوانیها و عربده کشیها و بسیج اوباش تاثیری در نفرت مردم از تمام دست اندرکاران جمهوری اسلامی ندارد. جمهوری اسلامی هم با بسیج اوباش در خیابانها میخواهد فضای سرنگونی طلبی را عقب براند. اما این خیالی خام است. مردم از این حکومت و کل سیاستهایش منزجرند و نه مرعوب میشوند و نه با تبلیغات ژورنالیستها و قلم بدستان مرتجع و کثیفی مثل مسعود بهنود و دولت آبادی و امثالهم تحت تاثیر قرار میگیرند. قتل قاسم سلیمانی نتیجه سیاستهای بحران آفرینی جمهوری اسلامی در منطقه است و این سیاستها میتواند عوارض و عواقب سنگین تری هم برای جمهوری اسلامی و هم برای مردم داشته باشد.
اما مردم ایران صدبار حرفشان و موضعشان را نسبت به جمهوری اسلامی با صدای رسا اعلام کرده اند و آن مرگ بر جمهوری اسلامی و مرگ بر دیکتاتور است. این را با هیچ لشکر کشی و عربده کشی و تبلیغاتی نمیتوان تغیر داد. فقط رو سیاهی برای کسانی میماند که مثل گربه مرتضی علی مدام از سر دفاع از حکومت پایین می آیند و میخواهند از آب گل آلود علیه مردم ماهی بگیرند.