نشریه ژورنال شماره ۱۰۹۴ – فایل پی دی اف – ویژه تلفن همراه
صمد حسنزاده، رئیس اتاق بازرگانی، گفت که در دوره جنگ ۱۲ روزه با اسرائیل ما دیدیم “در هیچ کجای ایران حتی یک خانواده معطل معیشت خود نماند و تمام فروشگاهها و سوپرمارکتها همیشه پُر از کالا بودند.”
اگر میشد بر دروغ گفتن مالیات بست، حالا زندگی مردم ایران تا حد زیادی تأمین میشد. همین دو سه روز قبل بود که پزشکیان ضمن ریختن اشک تمساح گفت قابلقبول نیست که مردمی پیدا شوند که شب گرسنه سر بر بالین بگذارند. بر این سخنان “علیوار” البته قرار نیست مالیات بسته شود و بودجهای برای سیرکردن آن میلیونها نفری که شبها با شکمی گرسنه سر بر بالین میگذارند در نظر گرفته شود. این همان داستان زندگی خیالی و دروغین “امام علی” است که ناشناس پشت درِ خانۀ “زنان بیوه” غذا میگذاشت تا هیچ زنی گرسنه سر بر بالین نگذارد. داستان شیادی اسلامیون از صدر اسلام تا حالا یکی است.
در اینکه سوپرمارکتها همیشه پر از کالا بودند شکی نیست. اما پر بودن سوپرمارکتها ربطی به سیرشدن شکم مردم ندارد. برای سیرشدن باید بهاندازه کافی پول داشت. در جامعه سرمایهداری و از جمله در نظام نکبت اسلامی که بر غارتگری وحشیانه استوار است گرسنگی کشیدن به معنای خالی بودن قفسههای فروشگاهها نیست به معنای خالی بودن جیب مردم است.
تبهکاران اسلامی با بیان این خزعبلات میخواهند وانمود کنند، اوضاع عادی است و خطری این نظام را تهدید نمیکند و حتی جنگ نیز پایههای رژیمشان را نمیلرزاند. فقر در ایران در برابر مردم قد کشیده است. این فقر نه با جنگ ۱۲ روزه شروع شده است و نه با پایان آن کمتر شد. این فقر محصول طبیعی حاکمیت جمهوری اسلامی است.
در مقابله با فقر، گرانی، بیآبی، بی برقی، بی گازی و بی بهداشتی؛ برای برخوردار بودن از آسایش و رفاه اجتماعی، تنها یک راه پیش پای ما است. ویران کردن عمارت فساد حکومت اسلامی و ساختن جامعهای که خوشبختی عمومی را به قانون ابدی و ازلی جامعه تبدیل کند.