دهم اکتبر روز جهانی علیه اعدام در پیش است. سازمان عفو بینالملل و سازمان “همبستگی جهانی علیه مجازات اعدام” در سال ۲۰۰۲ روز دهم اکتبر را روز جهانی مبارزه با مجازات اعدام اعلام کردند. هدف از اعلام یک روز بعنوان روز مبارزه علیه اعدام این است که همگان با برگزاری فعالیتهای متنوع اراده و عزم خود را برای لغو مجازات اعدام در همه کشورهای جهان به نمایش بگذارند.
جمهوری اسلامی ایران در کنار چهار کشور دنیا یعنی عربستان سعودی، چین، مصر و عراق بیشترین تعداد آمار اعدام در سطح جهان را دارد. از همین رو ما معتقدیم که مبارزه علیه جمهوری اسلامی و متوقف کردن اعدامها در ایران جبهه مهمی در مبارزه جهانی برای لغو این مجازات ضد انسانی است. در همین رابطه چندی پیش سه نهاد کمیته بین المللی علیه اعدام، کمیته مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی و کمپین برای آزادی کارگران زندانی با انتشار یک بیانیه خواستار افزایش فشار جهانی بر جمهوری اسلامی شدند. از نظر این سه نهاد اگر جمهوری اسلامی نمی پذیرد که به اعدام و کشتار بی گناهان در ایران پایان دهد باید جامعه جهانی این رژیم جنایتکار را بایکوت سیاسی کند. خوشبختانه امروز خواست تحریم سیاسی – دیپلماتیک جمهوری اسلامی در گوشه و کنار دنیا هر چه قوی تر شنیده می شود. ما به مرحله ای وارد شده ایم که زمینه برای قطع روابط سیاسی، دیپلماتیک، فرهنگی و ورزشی جمهوری اسلامی بیش از گذشته فراهم است. بدون مماشات سیاسی دولتهای غربی و یا حمایت های سیاسی و نظامی دولتهای چین و روسیه، بطور قطع جمهوری اسلامی در مقابل اراده محکم مردم ایران برای سرنگونی این رژیم جنایتکار بمراتب ضعیف تر خواهد بود و دوام چندانی نخواهد یافت. بایکوت جهانی جمهوری اسلامی اگر عملی شود، فشار خرده کننده ای را بر این حکومت جنایتکار وارد خواهد کرد.
اعدامها در ایران هر روز جان شماری را می گیرد. از زندانیان سیاسی و یا به زعم جمهوری اسلامی زندانیان “امنیتی” و یا مجرمینی که به جرایم جنایی متفاوت متهم شده اند. یک سئوال مهم که در مقابل همه ما قرار دارد این است که برای توقف اعدامها در ایران چه می توان کرد؟ چگونه خود را علیه اعدام سازمان دهیم؟ در این نوشته من می کوشم که به این سئوالات پاسخی بدهم.
اعلام قاطع و علنی لغو مجازات اعدام
هم اکنون جنبشی قدرتمند علیه اعدام در ایران وجود دارد. خصوصا در یکساله اخیر این جنبش با قدرت بیشتری به میدان آمده و ابعادی اجتماعی تری یافته است. کمیته بین المللی علیه اعدام تقویت و تعمیق این جنبش را در سطحی سراسری امر عاجل و فوری خود میداند. به این معنا که جنبش علیه اعدام باید سراسری شود و کل جامعه بطور علنی و آشکار به حکومت اعلام کند که مخالف اعدام و خواهان لغو این مجازات ضد انسانی است.
یکی از نمونه های درخشان از مخالفت آشکار و علنی با اعدام سونامی توییتری با هشتگ #اعدام_نکنید در توییتر بدنبال صدور حکم اعدام علیه سه تن از معترضین آبان ۹۸ بود. از نظر ما این یک همه پرسی در باره اعدام بود و مردم در این همه پرسی به اعدام قاطعانه نه گفتند. جامعه رو به حکومت حرفش را بیان داشت. حکومت انتظار چنین واکنشی را نداشت و نهایتا این سه جوان معترض را اعدام نکرد و یا اعدام آنها را به تعویق انداخت. بنابراین استفاده از شبکه های اجتماعی برای ابراز مخالفت آشکار و صریح با اعدام یکی از ابزارهای موثر مبارزه علیه اعدام است.
یکی دیگر از راهای مخالفت با اعدام صدور بیانیه از سوی نهادها و شخصیتهای مردمی است. در همین دوره اخیر خوشبختانه تشکلها و گروههای کارگری، بازنشستگان و دانشجویان مثل سندیکای کارگران کشت و صنعت نیشکر هفت تپه، سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه، کانون صنفی معلمان اسلام شهر، کمیته هماهنگی کمک به ایجاد تشکل های کارگری ، شورای بازنشستگان ایران، کمیته پیگیری ایجاد تشکل های کارگری، اتحاد بازنشستگان ایران و گروه اتحاد بازنشستگان، انجمن صنفی کارگران برق و فلزکار کرمانشاه، سندیکای نقاشان البرز، تشکل مستقل دانشجویان پیشرو دانشگاه اصفهان، دانشجویان دانشگاه آزاد نجف آباد اصفهان، جمعی از دانشجویان و فعالین دانشگاه های هنر تهران، گروهی از فعالین کارگری سقز و گروهی از فعالین لغو کار کودکان به دفعات علیه اعدامها و آدمکشی حکومت با شدیدترین لحن ممکن واکنش نشان دادند. شماری از این نهادها حتی به عفو بین الملل نامه نوشتند و برخواستهای فوری مردم تاکید کردند. این تشکلها در نامه خود خواستار فشار بر جمهوری اسلامی برای دست برداشتن از کشتار، شکنجه و اعدام و برای به رسمیت شناختن حقوق پایه ای مردم ایران شده و با اعلام اینکه صدور بیانیه ها در محکومیت اعمال ضد حقوق بشری و برای به رسمیت شناخته شدن حقوق مردم ایران توسط حکومت کافی و چاره ساز نیست، بر اعمال محدودیت های سیاسی جدی و عملی علیه حکومت ایران در سطح جهانی تا زمان تن دادن به رعایت حقوق سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مردم تاکید کردند. رئوس خواستهای اعلام شده در این نامه عبارتند از: اعلام آمار واقعی کشته شدگان، اعلام آمار واقعی بازداشتشدگان و روشن نمودن سرنوشت آنان، آزادی فوری و بی قید و شرط بازداشتشدگان آبان ۹۸ و همه زندانیان سیاسی و حق برگزاری مراسم گرامیداشت کشته شدگان در سالگرد به قتل رسیدنشان در آبان ۱۳۹۹ به هر طریق که خانواده ها و مردم همراه خانواده ها بخواهند برگزار کنند.
صدور چنین بیانیه هایی یک خط کشی جدی علیه جمهوری اسلامی است که اگر به اعدام ها پایان ندهد با اعتراضات بمراتب بیشتری در جامعه روبرو خواهد شد.
جمع آوری امضا در اعتراض به اعدام در موارد مختلف به شکل آنلاینی و یا دستی و فیزیکی یکی دیگر از راههای گسترش گفتمان علیه اعدام است.
در کمپین های اخیر علیه اعدام همچنین ما شاهد بودیم که شخصیتهای شناخته شده هنری، ورزشی و اجتماعی با درست کردن ویدئو کلیپ و یا اشکال دیگر، اعتراض خود را به اعدام ها در ایران نشان دادند. این اقدامات بی شک در اجتماعی شدن مبارزه علیه اعدام نقش بسزایی دارند و ضروری است که گسترش بیشتری یابد و همه کسانی که مخالف اعدام هستند به چنین کارهایی دست بزنند. یک راه دیگر ابراز مخالفت علنی علیه اعدام این است که بر در و دیوار شهر شعارهایی علیه اعدام بنویسیم. نوشتن شعارهایی نظیر اعدام نکنید، اعدام قتل عمد دولتی است، اعدام جنایت است، به اعدامها پایان دهید، اعدامها را فورا متوقف کنید و … به حکومت نشان می دهد که با صف متحدی از مخالفین اعدام روبرو است که از هر فرصت و امکانی برای بیان مخالفت خود با اعدام استفاده می کنند.
اعتصاب و اعتراض علیه اعدام
در سالیان گذشته ما اشکال مختلفی از حرکات اعتراضی علیه اعدام را تجربه کرده ایم. از برگزاری تجمع اعتراضی علیه اعدام در مقابل زندانها و یا مراکز قضایی و دولتی تا اعتصاب علیه اعدام. اگر چه ابراز مخالفت علنی علیه اعدام خود نوعی اعتراض و عمل است ولی ما نبابد و نمی توانیم در همین سطح باقی بمانیم. اگر می خواهیم که جلوی اعدامها در ایران را بگیریم لازم است که صدها اعتراض کوچک و بزرگ علیه اعدام سازمان دهیم تا اراده ما به کرسی نشانده شود.
کمیته بین المللی علیه اعدام از گفتمان اعتصاب در شکل شهری و محلی و یا سراسری و عمومی علیه اعدام حمایت می کند و خود برای تدارک و سازماندهی آن تلاش می کند. تجربه دست بردن به سلاح اعتصاب عمومی در شهر های کردستان اتفاق افتاده است. مردم در شهرهای مختلف کردستان در اعتراض به صدور احکام اعدام علیه مبارزین به فراخوان احزاب اپوزیسیون، بازار و به درجه ای مراکز کار را تعطیل کرده اند. گرد آوری نیرو در شکل یک اعتصاب به این معناست که ما چه در مراکز آموزشی و محیط کار باشیم و چه در بازار و یا هر نوع فعالیت اقتصادی دیگر حاضر نیستیم که اعدام و آدمکشی را بپذیریم. اعتصاب اهرم مهمی علیه اعدام است که هزینه سنگینی را به جمهوری اسلامی تحمیل خواهد کرد و موجب عقب نشینی سریع تر رژیم خواهد شد.
بروز یک اعتصاب عمومی در سطح کشور بدون شک زمانی اتفاق خواهد افتاد که جمهوری اسلامی در آستانه سقوط باشد و مردم تا برپایی قیام برای یکسره کردن کار این رژیم فاصله چندانی ندارند. با این حال ما سعی داریم که این گفتمان را دامن بزنیم و همین امروز در سطح شهری و محلی مردم را ترغیب به انجام آن کنیم. همانطور که مثلا مردم در شهرهای سنندج و یا مهاباد و مریوان بارها مبادرت به استفاده از این سلاح علیه اعدام کرده اند.
اما همانطور که گفتیم اعتراض علیه اعدام می تواند اشکال مختلفی داشته باشد. اعتراض در مقابل زندانها برای جلوگیری از اجرای احکام اعدام، تلاش برای جلب رضایت خانواده ها برای جلوگیری از اعدامهای بیشتر، شعار دادن شبانه علیه اعدام از روی پشت بام خانه ها، همراهی با خانواده های محکومین به اعدام و دیدار دسته جمعی از آنها، مشارکت در مراسم یادبود اعدام شدگان، توقف همزمان اتومبیل ها در یک ساعت معین در اعتراض به اعدام ها، روشن کردن چراغ اتوبوسها به نشانه اعتراض علیه اعدام، برگزاری اجتماع و تجمع بر مزار زندانیان سیاسی اعدام شده و غیره همگی اشکال متنوعی علیه اعدام هستند که از طریق آن می توانیم جمهوری اسلامی را به مصاف بطلبیم.
اما علاوه بر این گنجاندن مطالبه لغو مجازات اعدام و یا توقف اعدام در ایران در هر مبارزه و اعتراضی که بر سر موضوعات دیگر جریان دارد می تواند به همه گیر شدن مبارزه علیه اعدام کمک کند. این موضوعی است که رهبران و فعالین این اعتراضات می توانند بسته به مولفه های مختلف خود در باره اش تصمیم بگیرند. آنچه که مسلم است مبارزه بر سر تحقق هر حق و مطالبه ای در ایران با مبارزه با دستگاه سرکوب و آدمکشی جمهوری اسلامی بطور ناگزیری عجین است. پیشرفت این مبارزات در گروه آن است که به اتفاق هم سلاح سرکوب و اعدام را بی اثر کنیم.
سازمانیابی
در این مورد شاید کمتر سخن گفته شده است. جای هیچ شکی نیست که که هر اعتراضی علیه اعدام به درجه ای از سازمانیابی نیاز دارد. همیشه عده ای هستند که فکرها را روی هم می ریزند و به تصمیم واحدی می رسند و تقسیم کاری می کنند و ایده شان را عملی می سازند. طبعا در مبارزه علیه اعدام نیز چنین است. لازم است فعالین علیه اعدام هم خود را بهتر سازمان دهند و هم مبارزه علیه اعدام را بنحو سازمانیافته تری به پیش ببرند.
سازماندهی علیه اعدام می تواند از محلات شروع شود. محلات در جریان اعتراضات اخیر به کانون های اصلی مبارزه مردم تبدیل شده اند. همین امروز شاید در محله شما فعالینی باشند که با هم تماس دارند و در تیم هایی بمنظور پاسخگویی به مسائل ساکنین یک محل و یا نیازهای مبارزاتی مشغول همکاری با یکدیگر هستند. یکی از مشغله های این تیم ها می تواند اعتراض به دستگیریها و اعدامها باشد. محکومین به اعدام می توانند هم محله ای شما باشند و یا نباشند. ولی شما بعنوان مخالف اعدام می توانید که توجه و اعتراض مردم محل را نسبت به اعدامها بر انگیزید. نفس اینکه کاری کنیم که در محله ساکنین بیشتری مخالف اعدام شوند خود یک پیشرفت مهم است. شاید شما بتوانید داستان زندگی یک محکوم به اعدام را در شکل تئاتر خیابانی به نمایش بگذارید و به این ترتیب مخالفت با اعدام را دامن بزنید. شاید شما بتوانید از طریق تیم های محلات، اعتراضی را علیه اعدام سازماندهی کنید. شاید شما تصمیم بگیرید که از جانب ساکنین محله خود اطلاعیه ای صادر کنید و به اعدامها بدین گونه اعتراض کنید. شاید هم کار شعار نویسی بر در و دیوار را در دستور کار خود قرار دهید. یک دنیا کار هست که می توان انجام داد. یک شاخص موفقیت در هر محله ای باید این باشد که ساکنین یک محله همه یکصدا علیه اعدام شوند و حاضر باشند در اعتراض به احکام اعدام کاری کنند تا جانی را نجات دهند.
این تیم ها می توانند از طریق مدیای اجتماعی با هم هماهنگ و مرتبط شوند. مدیای اجتماعی مکان مناسبی برای اطلاع رسانی، به راه انداختن کارزارها، ابراز وجود سیاسی، بیانیه دادن بر سر مسایل مبارزاتی روز و متحد کردن مردم و فعالین در محلات است. یک اقدام خوب راه اندازی گروه های ویژه علیه اعدام در شبکه های اجتماعی است. امروز گفتمان علیه اعدام در حدی است که حتی حکومت مجبور شده است در بعضی موارد طرح مجازاتهای جانشین را برای برخی از جرایم تصویب کند. به این معنای راه اندازی شبکه های مخالف اعدام نمی تواند بار امنیتی زیادی داشته باشد . بویژه اینکه بخشهای مختلف جامعه از کارگران و معلمان و بازنشستگان و دانشجویان بطور فعالی از شبکه های اجتماعی برای سازماندهی اعتراضات خود استفاده می کنند.
بعنوان جمعبندی باید گفت که جنبش علیه اعدام در ماههای اخیر گامهای بزرگی به جلو برداشته است. این پیشروی بعنوان بخشی از مبارزه عمومی مردم برای سرنگونی جمهوری اسلامی است. مبارزه علیه اعدام می تواند قدمهای بیشتری به جلو بردارد به نحوی که جمهوری اسلامی را برای لغو اعدام زیر فشار حداکثری بگذارد. جمهوری اسلامی شاید تا آخرین لحظه حیات ننگین خود دست به اعدام بزند. اما ما می توانیم نیروی بزرگی برای متوقف کردن اعدام در ایران به حرکت در آوریم و هزینه سنگین و سنگین تری را به آن تحمیل کنیم. از همین رو لازمست است که گفتمان علیه اعدام هر چه بیشتر در سطح جامعه رواج یابد، خود را سازمان دهیم و بطور سازمانیافته علیه اعدام مبارزه و اعتراض کنیم. اینها کلید پیروزی ما و به شکست کشاندن رژیم اعدام جمهوری اسلامی هستند.