روز ۱۸ اوت امینه بولت، ۳۸ ساله، با ضربات چاقوی همسر سابقش کشته شد. انتشار ویدیویی از این قتل فجیع که مقابل چشمان فرزند ۱۰ ساله آنها و در شهر قرخ قلعه روی داد به خشم عمومی علیه “زنکشی” در ترکیه دامن زد.
مینه بولت در روز ۲۷ مرداد (۱۸ اوت) دخترش را به کافهای در شهر قرخ قلعه برد تا پدرش را ببیند اما “فدایی وران” با چاقو به همسر سابقش حمله کرد و سپس متواری شد.
فدایی وارن ساعاتی بعد در دادگاه و در حالی که به شدت وحشت زده شده بود گفت: “وقتی او (امینه) به من اهانت کرد و از حق حضانت فرزندمان حرف زد من با چاقویی که همراه داشتم او را زدم.”
وارن سپس از صحنه متواری شد و با تاکسی گریخت. امینه بولت ساعتی بعد در بیمارستان جان داد.
در ویدیویی که از این واقعه منتشر شده امینه فریاد میزند “نمیخواهم بمیرم” و دختر ۱۰ ساله او هم دیده میشود که التماس میکند “نمیر مادر.”
زن کشی در جامعه جهانی امروز متاسفاه اتفاقی نادر نیست. از ایران جمهوری اسلامی گرفته تا شهر های مکزیک و گواتمالا و السالوادر که زنان ناپدید می شوند و به قتل می رسند و بیشترین آمار خشونت علیه زنان وجود دارد تا ترکیه و کردستان عراق که از اجساد زنان به قتل رسیده گورستانهای تازه برپا شده است و حتی در قلب اروپا که زنان در قتل های موسوم به “ناموسی” جانشان را از دست می دهند، یعنی در همه جا، جهان به کشتارگاه زنان تبدیل شده است. مسئله فقط این نیست. برخی آمار گواه این است که جهان با فقدان نزدیک به ۱۰۰ میلیون زن روبروست. بسیاری از این زنان هرگز بدنیا نیامده اند. چرا که آنها قبل از بدنیا آمدن دقیقا بدلیل جنسیتشان سقط جنین شده اند. آنهایی هم که شانس تولد داشته اند در همان سنین نوزدای به قتل می رسند. شماری از طریق آغشته کردن پستانک شیشه شیرشان به گیاهان سمی و عده ای از طریق خفه کردن با بالشی که بر آن اِتر ریخته شده است! امروز دیگر کلمه infanticid یعنی قتل کودکان نوزاد که درمیان حیوانات پستاندار و نوعی از پرندگان متداول است در مورد انسانها نیز صدق می کند. قتل دختران نوزاد!
وجود ستمگری و جنایت علیه زنان نه امری اتفاقی است بلکه یک قاعده عمومی در دنیای امروز است این پدیده هولناک دارد هر روز و هر ساعت در مقابل چشمان ما اتفاق می افتد. اگر چه درجه میزان خشونت و اعمال ستمگری علیه زنان در کشورهای جهان متفاوت است ولی در یگ نگاه کلی ما با یک توحش، سرکوب و ستم سازمانیافته علیه زنان روبرو هستیم. ستم بر زنان اگر چه در قرون و اعصار ریشه دارد ولی تدوام آن تا به امروز گواه مسلمی است که چگونه نظام و مناسبات سرمایه داری در این بی عدالتی و توحش علیه زنان ذینفع است.
آیا جامعه بشری می تواند گریبان خود را از این جنگ اعلام نشده علیه زنان خلاص کند و نقطه پایانی بر این سیاهی بگذارد؟ آیا جامعه بشری می تواند لکه ننگ خشونت علیه زنان و اعمال تبعیض علنی و بردگی رسمی بخاطر جنسیت را از دامن خود پاک کند؟ بطور قطع جواب مثبت است. ما نه فقط می توانیم به تبعیض ضد انسانی و خشونت عنان گسیخته علیه زنان پایان دهیم بلکه موظفیم که هر چه سریعتر در مقابل آن قد علم کنیم و از قربانی شدن هر روزه زنان در گوشه و کنار دنیا جلوگیری کینم. هیچ نوع ستم و وحشیگیری علیه زنان جایز نیست و نباید پذیرفته شود. نبایذ بگذاریم که این مسئله به یک امر عادی و داده شده در جامعه تبدیل شود. باید علیه سلطه دولتهای زن ستیز در جهان بپا خیزیم و در مقابل هر گونه جهل و خرافه و دگمی که توجیه گر ستمکشی زن و اعمال خشونت علیه زنان است قاطعانه بایستیم. تبعيض مذهبى عليه زنان يک مشخصه موقعيت زن در جامعه است. باید دست مذهب را زندگی مردم کوتاه کرد و در همه جا خواهان جدایی قطعی دین از دولت شد. لازم است در جهت رهایی زنان٬ به سلطه و فشار مذهب و سنتهاى کهنه بر نظام سياسى و ادارى و فرهنگى جامعه فورا و بلادرنگ خاتمه داده شود. این وظیفه ای است که در مقابل بشریت مترقی و آزادیخواه قرار دارد.