ناتو، اروپا، آمریکا و جمهوری اسلامی!

پایان دادن به تروریسم اسلامی در دستور فوری انقلاب آتی مردم ایران علیه جمهوری اسلامی قرار دارد.ائتلاف پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) در نشست اخیرش در بیانیه ای که روز چهارشنبه منتشر شد ،جمهوری اسلامی را به بی‌ثبات کردن منطقه غرب آسیا و حمایت های مالی از تروریسم متهم کرد. دراین بیانیه آمده است:

*ائتلاف پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) در بیانیه‌ای که روز چهارشنبه صادر کرد جمهوری اسلامی را به بی‌ثبات کردن منطقه غرب آسیا متهم کرد و گفته است «تمامی حمایت های مالی از تروریسم» از جمله حمایت جمهوری اسلامی از گروه های نظامی غیردولتی را محکوم می کند.ناتو می گوید نگران آزمایش های موشکی ایران، برد موشک ها، و همچنین دقت موشک های بالیستیک ایران است.

ناتو از جمهوری اسلامی خواسته است به طور کامل به قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت و متمم های آن عمل کند و از اقدامات مغایر با این قطعنامه دست بردارد.

ناتو همچنین می گوید در راستای تعهدات بین المللی جمهوری اسلامی که هیچ وقت به دنبال سلاح هسته ای نخواهد بود، ناتو نیز خود را متعهد می داند که اطمینان حاصل شود برنامه هسته ای برای همیشه «صلح آمیز» باقی می ماند.ناتو در بخشی از بیانیه خود می گوید ادامه همکاری کامل جمهوری اسلامی با سازمان بین المللی انرژی اتمی اهمیت زیادی دارد.

در خبر دیگری به نقل از یک مقام وزارت خارجه آمریکا در سانه های جهان منتشر شده آمده است:یک مقام ارشد وزارت خارجه آمریکا به شرطی که هویتش محفوظ بماند روز سه شنبه به خبرنگاران گفت دولت ایالات متحده به کشورهای سراسر جهان هشداد داده است که دیپلمات‌های سفارتخانه‌های جمهوری اسلامی را تحت بررسی قرار داده و در مورد استفاده رژیم ایران از سفارت‌هایش به عنوان پوششی دیپلماتیک جهت توطئه برای حملات تروریستی هوشیار باشند.

برخورد به جمهوری اسلامی و سیاستهایش در منطقه خاورمیانه یک موضوع نشست  اخیر کشورهای عضو پیمان تاتو بوده است. اختلافات اروپا با آمریکا، روایط سیاسی و تجاری اروپا با جمهوری اسلامی و موضوع حمایت از تروریسم و.. از موضوعاتی بوده است که در این نشست به آن پرداخته شده است.

این اولین باری است که اجلاس ناتو موضوع برخورد به جمهوری اسلامی و اتخاذ سیاست یکدست در برابر رژیم ایران را در دستور خود قرار می دهد. اما سیاست ناتو یا بهتر است گفته شود خواست ترامپ از ناتو چه می باشد؟ دلایل آن چیست؟ اروپا چه می کند، نکاتی است که اینجا کوتاه به آنها اشاره میشود.

در خواست و یا تهدید اعمال فشارناتو به جمهوری اسلامی در جریان نشست اخیرش خبر از تلاش های امریکا و همپیمانانش در این سازمان برای “هم خط و هم جهت کردن شرکای اروپایی” ترامپ در اتخاذ مواضع یکدست در برابر جمهوری اسلامی می باشد. ترامپ در دیدارهای متعددی که با سران ناتو داشته است بر این موضوع تاکید کرده و خواستار اعنال فشارهای جهانی به جمهوری اسلامی شده است. موضوع تلاش های هسته ای حکومت، دخالت در منطقه خاورمیانه و حمایت از تروریسم، گسترش صنایع موشکی . نگرانی غرب و آمریکا از این موضوع، محورهای نگرانی های آمریکا و ناتو می باشد.

ترامپ اروپا، بویژه آلمان و برخی کشورهای اروپایی را به ” عدم توجه به سیاستهای اعلام شده آمریکا” در برخورد به جمهوری اسلامی متهم کرده است. ترامپ با اشاره به اعلام تحریم های وزارت خزانه داری آمریکا علیه جمهوری اسلامی ، گفته است که اتحادیه اروپا این تحریم ها را نادیده گرفته و با جمهوری اسلامی کماکان روابط اقتصادی و سیاسی دارد.لازم به توضیح است که از بدو روی کار آمدن ترامپ؛ وی سیاست تهدید و اعمال فشار به جمهوری اسلامی را حدت و شدت داده، و در تلاش برای ایجاد یک ” اتئلاف علیه جمهوری اسلامی ” در میان کشورهای عضو ناتو بوده است. سیاستی که در اثر عدم همرامی کشورهای مهمی چون آلمان، عملا به نتیجه ای مورد نظر آمریکا منجر نشده است.

در همین حال علیرغم شدت و سخت گیری ترامپ در مقابل جمهوری اسلامی، شرکای اروپایی ترامپ مواضع “دیپلماتیک” در برابر جمهوری اسلامی گرفته و طرفدار سیاست “گفتگو برای مهار جمهوری اسلامی ” می باشند.

یکی از مدافعان سرسخت “تئوری گفتگو برای مهار جمهوری اسلامی ” آنگلا مرکل باشد. در عین حال مرکل هم تنها نبود و تا حدودی موفق شده بلوکی از کشورهای عضو اتحادیه اروپا را با این سیاست خودش همراه کرده است. جهت گیری اصلی این بلوک تحت تاثیر سیاست های مرکل و با این توجیه که ” جمهوری اسلامی نقش کلیدی درکانون بحرانی خلیج فارس دارد”، عملا قطب مقابل مدافعان اروپایی سیاست ترامپ در برخورد به جمهوری اسلامی شکل داده است. این موضوع یک محور اختلافات اروپا و آمریکا  می باشدکه در نشست اخیر ناتو هم تاثیر داشته و ناتو در  باره جمهوری اسلامی بیانیه داده است. بیانیه ناتو در برگیرنده نکات مورد نظر ترامپ ودوستان اروپایی اش می باشد. اینکه چقدر این سیاست اعلام شده در این بیانیه جنبه عملی و اجرایی پیدا خواهد کرد، هنوز روشن نیست.

در این میان موضوع خروج آمریکا از برجام  و شکل دادن به یک قطب اروپایی در حمایت از برجام، تحت رهبری مرکل،علیرغم تلاش هایی که داشته و دارد، هنوز موفق نشده است. “نجات برجام” توسط اروپا زیر فشارهای آمریکا عملا راه به جایی نبرده است. ترامپ هم که این وضعیت را دیده، فشارها به شرکای اروپایی اش را برای خروج از برجام و هم خط شدن با سیاستهای آمریکا در قبال جمهوری اسلامی را افزایش داده است.در کنار این موضوع جنگ اقتصادی آمریکای و اتحادیه اروپا همر جریان دارد.

برای نمونه مصوبه دولت آمریکا مبنی بر تحریم شرکت های اروپایی که با جمهوری اسلامی تجارت می کنند، یک محور نگرانی شرکای اروپایی ترامپ می باشد بر اساس آمار و ارقام وزارت خرانه داری آمریکا صدها شرکت اروپایی که در آمریکا فعال می باشند، اگر روابط تجاری شان را با جمهوری اسلامی قطع نکنند، آمریکا این شرکت ها را در لیست ناقضان تحریمهای جمهوری اسلامی قرار خواهد داد. فشار آمریک از این طریق در قطب اروپایی هواداران سیاست ترامپ، تبدیل به جبهه گیری مخالفان و موافقانی شده است که بخشا سیاست مرکلی ” گفتگو برای مهار جمهوری اسلامی ” رابا مخاطره روبر کرده است.

آنچه مسلم است فشارهای آمریکا و متحدان غربی اش به جمهوری اسلامی در دروره ترامپ افزایش یافته است. آمریکا در صدد هم خط کردن اروپا و اتخاذ سیاست واحد در قبال جمهوری اسلامی می باشد. سیاستی که بخشا با مخالفت و مقاومت  بلوکی از کشورهای اروپایی شده است. بیانیه ناتو در نشست اخیرش در کنار اعمال فشار به جمهوری اسلامی، پیامی نیز به شرکای اروپایی آمریکا دارد. پیامی که خواستار اتخاذ موضع یکدست در برخورد به جمهوری اسلامی و پایان دادن به اختلافات شرکای آمریکا می باشد. سیاست ترامپ و آمریکا کماکان اعمال فشار به جمهوری اسلامی و گسترش تحریمها و همراه کردن تعداد بیشتر کشورهای اروپایی با این سایست، با هدف تشدید فشار بر جمهوری اسلامی مبنی بر دست برداشتن از حمایت از تروریسم و تلاش های هسته ای و موشکی می باشد.

اروپا بویژه آلمان که تاکنون  در قطب مخالف ساستهای ترامپ در برخور به  جمهوری اسلامی قرار دارد، باید تصمیم مهمی بگیرند.

اما در پس این اختلافات اروپا و آمریکا یک معضل قدیمی تر و حل نشده جهان بعد از فروپاشی دیوار برلین و پایان جنگ سرد  قرار دارد. جهان بعد از جنگ سرد و شکست سیاستهای جهانی آمریکا، شکل گیری قطب های رقیب و قدرتمند سیاسی و اقتصادی و نظامی، تعیین و اتخاذ سیاست آمریکا و غرب را در جهان برای آمریکا سخت تر کرده است. دعوا و کشمکش های قطب جهانی نوظهور با آمریکا که تا جنگ اول خلیج قدرت برتر جهان بود، رویاهای آمریکایی را با شکست روبرو کرده است. شرکا و مدعیان جدیدی وارد صحنه شده اند، تقسیمات و جغرافیای تحت نفوذ این قطب ها در جهان دچا تغییرات استراتژیک و مهمی شده است که  اتخاذ و پیشبرد سیاستهای  جهانی آمریکا را با مشکلات عدیده ای روبرو کرده است.

قدرت نمایی و تلاش های  رقبایی چون چین، روسیه  وبخشا اتحادیه اروپا  بویژه در منطقه خاورمیانه که از کانون های  مهم بحران از نظر آمریکا بعد از فروپاشی دیوار برلین می باشد، پیدا کردن راه حل آمریکایی برای اتخاذ سیاست های خاورمیانه ای یکدست از نوع  مورد نظر آمریکا را با دشواریهای مهمی روبرو کرده است. وقایع و روندهایی که بعد از جنگ اول و دوم خلیج در این منطقه شکل گرفته، در عین شکست سیاستهای  خاورمیانه ای آمریکا، شانس و اقبال گسترش نفوذ رقبای نوظهور در منطقه و استفاده از بحران های منطقه ای برای گسترش سیطره نفودشان را برای اینها مساعد و برای آمریکا مشکل تر کرده است. سیمای سیاسی و جعرافیای نفوذ و تقسیمات جهانی در دستور قطب های رقیب آمریکا نیز می باشد. کشمکش ها و جنگ های نیابتی برای تثبیت حضور رقبای آمریکا و خود آمریکا در کانون های بحرانی در جریان بوده و هنوز تعیین تکلیف نشده است.

جمهوری اسلامی به عنوان یک صورت مسئله بحران حل نشده با تلاش ها و سیاستهای تروریستی اش در منطقه، که در قطب ضد آمریکایی قرار دارد، با حمایت رقبایی چون روسیه و بخشا مدارای اتحادیه اروپا،برای سیاستهای آمریکا مشکلاتی بوجود آورده است. تلاش جمهوری اسلامی بازی در شکاف و خلاء  نفوذ آمریکا در خاورمیانه با تکیه بر حامیانی چون روسیه، چین و بخشا اروپا، سیاست جمهوری اسلامی برای حفظ موقعیت منطقه ای  و استفاده از این خلاء بوده است. در کنار این سیاست رژیم در منطقه، سیاست جمهوری اسلامی در داخل مثل همیشه  تکیه بر سرکوب و تحمیل فقر و فلاکت بر گرده مردم ایران بوده است.اینجا یک فاکتور جدید وارد محاسبات شده است. وآن فاکتور اعتراضات و انقلاب آتی که  می تواند کل این سیاستها را در هم بریزد. جمهوری اسلامی اینجا ضربه پذیرتر از هر دوره ای می باشد.

صرف نظر از اینکه سیاستهای ناتو، غرب، آمریکا و قطب های رقیب آمریکا در برخورد به جمهوری اسلامی چه باشد، پایان دادن به تروریسم اسلامی وجمهوری اسلامی به عنوان حامی اصلی تروریسم اسلامی در منطقه و جهان  کار انقلاب مردم  و در دستور مردم  انقلاب آتی شان قراردارد.

اولین پیش شرط رهایی مردم ایران و منطقه ازجنایات و بربریت تروریسم اسلامی، جنگ، سرکوب و ترور و…به زیر کشیدن جمهوری اسلامی می باشد.مبارزه  مردم ایران برای رهایی از بختک تروریسم اسلامی و حامی اصلی آن رژیم جمهوری اسلامی ، رهایی ازجنگ و مخاطراتی که کل منطقه خاورمیانه و بخشا جهان را تهدید می کند،آغاز شده  است. مردم ایران در صف اول مبارزه برای رهایی مردم نه فقط در ایران، بلکه در کل منطقه و بخشا میباشند. پایان دادن به تروریسم اسلامی با به زیر کشیدن جمهوری اسلامی کار انقلاب مردم و در دستور انقلاب آتی مردم ایران قرار دارد. انقلابی که نوید رهایی منطقه ایران و منطقه را داده و آغازگر دوره نوینی در منطقه خاورمیانه خواهد بود.و آن روز دیر نیست.

محمد شکوهی

21 تیر ماه 1397، 12 ژ.ئیه 2018

اینرا هم بخوانید

تشدید بحران اقتصاد و معیشت، زیر سایه جنگ- محمد شکوهی

 بیش از دو ماه از آغاز به کار دولت “وفاق ملی پزشکیان -خامنه‌ای” می‌گذرد. دو …