مندرج در ژورنال شماره ۸۹۴ (لینک به فایل پی دی اف نشریه ژورنال برای پیاده کردن روی تلفن همراه)
سازمان بینالمللی “شاخص سانسور”، نسیم سلطان بیگی، روزنامهنگار ایرانی، را بهعنوان برنده جایزه “آزادی بیان”سال ۲۰۲۴ خود در بخش روزنامهنگاری معرفی کرد.
به نسیم سلطان بیگی و همه روزنامه نگاران شجاعی که با تمام وجود در دفاع از آزادی و کرامت انسانی و برای جامعهای انسانی مبارزه و تلاش کردهاند تبریک میگوئیم. جمهوری اسلامی با همه سرکوب و کشتار و جنایت و خفقان و ارعاب، نتوانست جامعه را به گورستانی خاموش و خالی از اعتراض و مبارزه تبدیل کند. در تمام طول تاریخ ننگینِ این اشرار حاکم، مبارزات اقشار مختلف مردم به شیوههای گوناگون ادامه داشت و پا به پای این مبارزات، گزارشگران شجاعی در نهایت بیباکی، تلاش کردند گزارش اعتراضات و مبارزات مردم را به گوش جهانیان برسانند و اینهمه در شرایطی رخ داد که به گفته نسیم، “ایران در فهرست ۱۰ کشور دارای بزرگترین زندان روزنامهنگاران قرار دارد، اما “ما خبرنگاران مستقل همیشه در کنار حقیقت و مردم ایستادهایم.” این هر دو لازم و ملزوم یکدیگرند.”
اساساً نقش دولتها تنظیم قوانین و مقرراتی به نفع حاکمین یا بهتر است گفته باشم باندهای حاکم بویژه در کشورهای دیکتاتور زده است که دست به سانسور و سرکوب و ارعاب میزنند تا جیبمان را آسانتر خالی کنند و نان را از سفرههایمان بربایند، بنابراین بحث و اهمیت آزادی بیان بویژه آزادی بی قید و شرط آن، اینجا معنی پیدا میکند. انسان گرسنه و دردمند، آزاد نیست، لذا برای رهایی از چنگال فقر و گرسنگی اول باید آزاد شود.
قطعاً آزادی بیان یکی از اصول بنیادین یک جامعه آزاد است و به افراد این امکان را میدهد که نظرات، ایدهها و احساسات خود را بدون ترس از سرکوب یا مجازات بیان کنند. این آزادی نهتنها برای توسعه فردی و اجتماعی ضروری است، بلکه به مشارکت فعال در امور سیاسی و اجتماعی جامعه و به دستگرفتن سرنوشت آحاد جامعه به دست خود نیز کمک میکند. تا آنجا که “شرط آزادی هر فرد شرط آزادی همگان شود”.
جایزه آزادی بیان، به نسیم سلطان بیگی تعلق گرفت، جایزه نوبل شجاعت برای مبارزه در این راه قطعاً و باید به سپیده قلیان و دهها زندانی سیاسی شجاع دیگر تعلق بگیرد. به یاد بیاوریم، سپیده اولین جملهای که پس از آزادی چهارساعته از زندان و جلو چشم دژخیمان رژیم سر داد این بود: “خامنهای ضحاک، میکشیمت زیر خاک.”