مندرج در ژورنال شماره ۸۸۶ (لینک به فایل پی دی اف نشریه ژورنال برای پیاده کردن روی تلفن همراه)
سوسن صابری: نشست سالانه سازمان ملل برای تغییرات آبوهوایی (cop29) از روز یازده نوامبر در باکو شروع به کارکرده و ادامه دارد به نظر شما آیا تابهحال اینگونه نشستها تأثیری در مسائل زیستمحیطی داشتهاند؟
کاظم نیکخواه: متأسفانه همه چیز نشان میدهد که جواب منفی است. بیش از ۱۰۰ سال است که دانشمندان در مورد تغییرات خطرناک اقلیمی هشدار میدهند و سران دولتها درگیر جلسه و مذاکره و قول و وعدههای توخالی هستند. محیطزیست عملاً دارد به نابودی نزدیک میشود. دولتها بهخودیخود کار چندانی نمیکنند. هر کاری تا کنون برای محیطزیست انجام شده با فشار از پایین توسط مردم، توسط جوانانی امثال گرتا تونبرگ انجام شده که از ۱۵ سالگی مبارزه برای جلوگیری از تخریب محیطزیست را در سوئد شروع کرد و دور دنیا میگردد و آگاهی میپراکند. در توافقنامه پاریس در سال ۲۰۱۶ در مورد محیطزیست وعده داده شد که افزایش گرمای زمین تا یک دهه دیگر در حد یک و نیم درجه سانتیگراد محدود شود. دو سال بعد افزایش گرمای زمین از این مرز عبور کرد. فجایع محیط زیستی دارد مدام فاجعه میآفریند. در فلوریدای آمریکا همین امسال دو توفند عظیم هلن و میلتون را داشتیم که بهراستی وحشتناک بود. در والنسیا در اسپانیا همین دو هفته پیش یعنی روز ۸ آبان برای اول بار در تاریخ سیل آنچنان ویرانی ایجاد کرد که بیسابقه بود. بیش از ۲۳۰ نفر کشته شدند و صدها نفر دیگر ناپدید هستند و صدها هزار نفر آواره شدند. در آفریقا و آسیا اوضاع از این بسیار بدتر است. دولتها مینشینند، وعده میدهند و همان جا مشغول چرتکه انداختن بر سر این هستند که چقدر بهحساب شخصی آنها پول سرازیر میشود و آقازادههایشان چه مدارجی را طی میکنند. جالب است که نشست کاپ ۲۹ در آذربایجان با سخنرانی الهام علیاف رئیسجمهور این کشور شروع شد که گفت نفت و گاز “هدیه خداوند هستند” و نباید ما بهخاطر استفاده از آنها سرزنش شویم و بهاینترتیب از همان ابتدا نشان داد که این نشست چه سرنوشتی خواهد داشت و آب پاکی روی دست همه ریخت. درست قبل از این نشست دونالد ترامپ که کلاً مشکل گرمایش زمین را انکار میکند در آمریکا به قدرت رسید. اینها بهتنهایی نشان میدهد که این نشستها چه جایگاهی دارند و خواهند داشت. طبق معمول بودجههای کلانی به نام محیطزیست جابهجا خواهد شد اما در مسیر راه توسط دزدان حاکم بالا کشیده میشود. در یککلام به دولتها و چنین نشستهایی نباید امید بست، بلکه باید آنها را زیر فشار قرار داد. اوضاع بسیار خطرناک است.
سوسن صابری: سیاستهای جمهوری اسلامی باعثوبانی معضلات بزرگ زیستمحیطی در ایران شده است. یکی از بزرگترین این معضلات خشکسالی و بیآبی است. در جامعه فردای پس از سرنگونی جمهوری اسلامی به این معضل چگونه باید پاسخ داد؟ یک جامعه سوسیالیستی چه راهحلی برای این معضل و کلاً مسائل زیستمحیطی دارد؟
کاظم نیکخواه: جمهوری اسلامی کاری کرده است که بخش زیادی از این کشور عملاً غیر قابل زیست شده و بخش زیادی بهزودی غیر قابل زیست خواهد شد و نشانههای چنین فاجعهای را هم اکنون در خشکشدن رودخانهها و دریاچهها تا نابودی جنگلها و فرونشست زمین و هزار نشانه دیگر میتوان مشاهده کرد. همین دیروز در رسانهها میخواندم که حتی دریاچه خزر تا اواخر قرن حاضر خشک خواهد شد. اینکه بعد از سرنگونی جمهوری اسلامی چه باید کرد که این روند وحشتناک زیستمحیطی برعکس شود پیشبینیاش از اکنون غیرممکن است. اما اساس مسئله این است که منابع انسانی و اقتصادی بهجای سرازیرشدن بهسوی تسلیحات کشتار انسانی و تروریسم و پرکردن جیب میلیاردرهای مفتخور، در خدمت جامعه و بهبود جامعه و شرایط زیست انسانها قرار گیرد. اگر این اساس هر جامعهای باشد من تردیدی ندارم که کارهای زیادی میتوان انجام داد. ثروت و امکانات در همین جامعه فقرزده ایران بیانتهاست. مشکل اصلی جامعه کنونی و جوامع کنونی این است که سیستم و مناسبات انسانی نیست. بازسازی جنگلها، جلوگیری از آلودگی هوا، متوقف کردن پروژههای آبی و هوایی مخرب و امثال اینها را میشود سریع به جریان انداخت.