مندرج در ژورنال شماره ۹۷۹ (لینک به فایل پی دی اف نشریه ژورنال برای پیاده کردن روی تلفن همراه)
با شروع ماه رمضان وزارت آموزشوپرورش جمهوری اسلامی با صدور ابلاغیهای فعالیت کلیه بوفههای مدارس را ممنوع کرده است. شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران در اعتراض به دستورالعمل این وزارتخانه، آن را «ترویج خشونت و ستم بر بدن کودکان» توصیف کرد و نوشت: “کودکان نباید گرسنه بمانند.”
روزهداری اجباری یکی از نمونههای نفرتانگیز تحمیلات مذهبی در ایران است که بسیاری با آن مخالف هستند. اما این تحمیل اجباری به کودکانی که در واقع مذهبی ندارند ظلمی بهمراتب دردناکتر است. تحمیل گرسنگی به کودکانی که به دلیل فقر و نداری با سوءتغذیه روبرو هستند مصداق مسلم جنایت در حق کودکان است و جا دارد در همهجا با اعتراض روبرو شود.
رژیم اسلامی در شرایطی که در بحرانی عمیق به سر میبرد و از هر سو با اعتراضات مردمی روبروست، در ماه رمضان نیروهای سرکوبگرش را به جان مردم میاندازد تا در واقع قدرت پوشالیاش را به رخ مردم بکشد.
مبارزه با این تحمیلات مذهبی همواره یکی از عرصههای مبارزاتی مردم بوده است و در شرایط حاضر نیز لازم است بیش از گذشته در مقابل این تحمیلات به طور علنی و آشکار دست به اعتراض زد. رژیمی که دین و آیینش مورد انزجار و نفرت مردم است باید بداند که با قلدری و زورگویی نمیتواند مدت زیادی به حیات منحوسش ادامه دهد.
مردم ایران از حاکمیت دین و اسلام بیزارند، نه فقط حکومت مذهبی نمیخواهند؛ بلکه با رویکردی ضدمذهبی از دخالت دین در زندگی شهروندان و شئونات جامعه به تنگ آمدهاند و نسبت به آن معترضاند. نفس حضور نیروهای پلیس در خیابانها برای جلوگیری از روزهخواری و یا دستگیری و بازداشت شهروندان و صدور احکام شلاق به دلیل روزهخواری نشان از اعتراض و مقاومت گسترده مردم در مقابل این اجبارات حکومتی دارد.
مردم در زندگی عملی خود به نفی جمهوری اسلامی میپردازند و این را باید با پشتکردن به تحمیلات مذهبی نیز هر چه بیشتر نشان دهند. نه دولت و نه هیچ مرجع دیگری حق ندارد فرمان تعطیلی رستورانها، کافیشاپها و مراکز اغذیهفروشی را در ماه رمضان بدهد و جلوی نوشیدن و خوردن مردم را در این ماه بگیرد. در فردای سرنگونی جمهوری اسلامی همه این تحمیلات مذهبی را ملغی خواهیم کرد.