۱- مسبب و محرک حملات دولت اسرائیل به جمهوری اسلامی، شخص خامنه ای و نظام اسلامی است. سیاست رسمی این حکومت نابودی اسرائیل بوده و هست. خامنه ای برای طول عمر نزدیک ۱۰ میلیون شهروند یک کشور حتی وقت هم تعیین کرده بود (۲۵ سال!) و برای رسیدن به این هدف مالیخولیایی و جنون آمیز، به قیمت خانه خراب کردن زندگی مردم در ایران هزاران سانتریفیوژ راه انداخته است تا بمب اتم بساز و آنقدر موشک و پهباد تولید کرده که نیازهای پدرخوانده مافیای روسیه مثل پوتین را هم تامین میکند. تحت حمایت همین خامنه ای، حماس به توحش طوفان الاقصی و ۷ اکتبر علیه شهروندان اسرائیل دست زد که نتایجش برای مردم بی پناه غزه جهنمی شد که ارتش اسرائیل در غزه راه انداخت.کرد.
۲- نتانیاهو در غزه مرتکب جنایت جنگی شده است و قطعا محکوم است و باید برای این جنایات محاکمه شود. باید جنایات دولت اسرائیل در غزه را شدیدا محکوم کرد، اما وسط جنگ اسرائیل با جمهوری اسلامی، گریز زدن به غزه و جنایات نتانیاهو در غزه، به صحرای کربلا زدن است. افتادن با کله به تله تبلیغاتی خود جمهوری اسلامی است. همان حکومتی که ۴۶ سال است علیه مردم ایران جنایت میکند. شناخته شده ترین جنایتش برای افکار عمومی در جهان موشک زدن به هواپیمای مسافربری و کشتار ۱۷۶ انسان بود.
۳- هر کسی که ذره ای برای جان و زندگی مردم ارزش قائل شود نمیتواند خواهان جنگ شود که دودش به چشم مردم می رود. اما وقتی به خاطر سیاستهای جنگ افروزانه رژیم اسلامی، جنگ راه افتاده است، دیگر صرفا خواست پایان جنگ کافی نیست. مخصوصا مردم ایران باید اساسا خرخره همان حکومتی را بگیریم یک جامعه را به کام جنگ کشانده است. تبلیغات حکومت اسلامی که گویا “وطن” و کشور در خطر است یک شیادی سیاسی است. باید به این دغلکاران جنایتکار گفت که وطن شما چپاولگران، جیبهای گشادتان است که برای پر کردنش زندگی اکثریت عظیم ۹۰ میلیون انسان را به خاک سیاه نشانده اید. در این “وطن”، فقط در سال گذشته بیش از هزار انسان را اعدام کرده اید. وطن شما ماشین اعدامتان است که امنیت برای چپاول مافیایی شما تامین کند!
۴- خامنه ای گفته بود: “جنگ نمیشود، مذاکره هم نمیکنیم”! هم مذاکره کرد. هم جنگ شد و الان در سوراخ موش قایم شده است. برای پامنبریهای سیاسی او که او را “رهبر فرزانه” خطاب میکنند هم معلوم شد که این “رهبر” خیلی هم فرزانه نیست. برعکس، یک کودن سیاسی متوهم است که زمانی میخواست اسرائیل را از صفحه جهان نابود کند و پرچم کثیف و خونین اسلام را در اورشلیم به اهتزار در بیاورد. مردم به حق او را به لقب “رهبر الدنگ” مفتخر کرده اند! دیکتاتورها همیشه زیر آوار توهماتشان دفن میشوند. خامنه ای هم در آستانه دفن شدن زیر توهمات ایدئولوژیک و اسلامیش است.
۵- جمهوری اسلامی دنبال راهی است که حملات اسرائیل تلفات انسانی بیشتری داشته باشد تا مظلوم نمایی کند. تردید نکنید که حتی دستگاه امنیتی این حکومت دنبال راهی هستند که یک جایی خودشان کشتاری راه بیاندازند که به این هدف برسند! اینها همان آدمکشانی هستند که کشتار موشکی ۱۷۶ انسان در پرواز مسافربری را هم میخواستند به گردن “دشمن” بیاندازند که موفق نشدند. اینها کسانی هستند که حمله شیمیایی به کودکان و دانش آموزان را سازمان دادند. مردم جنایات بیسابقه توسط آیت الله های هار، عمامه داران فاسد، تبهکاران خدا و پیامبر را تجربه کرده اند و حتما هشیار هستند. با اینحال باید با تمام توان در قبال چنین اقداماتی هشدار داد. نباید اجازه داد قاتلین قسم خورده مردم ایران و منطقه به نام مردم مظلوم نمایی کنند.
۶- جریانات دست راستی طرفدار “رژیم چینج” توسط دولتها، شرایط کنونی را مطلوبترین موقعیت برای به قدرت رسیدن خودشان میدانند. آیا اوضاع به سمتی میرود که سناریوی رژیم چینج از بالا و توسط دولتها رخ دهد؟ یک رکن مهم چنین سناریویی حاشیه ای کردن و ممانعت از حضور و دخالت مردم در تحولات سیاسی و تعیین تکلیف اوضاع از بالای سر مردم است. اتفاقی که مطلوبترین سناریو برای جریانات دست راستی مثل سلطنت طلبان است. در جامعه ای که فقط در هشت سال گذشته سه بار برای ساقط کردن نظام اسلامی قیام کرده اند؛ خالق انقلاب “زن، زندگی، آزادی” بوده اند؛ فضا برای خنثی کردن چنین سناریویی علیه مردم آماده تر از همیشه است. باید فعالانه در مقابل هر تلاشی برای دور زدن و حاشیه ای کردن نقش مردم ایستاد. مردمی که با خیزش انقلابیشان سه سال پیش نشان دادند برای رها شدن از حکومت اسلامی مصمم هستند.
۷- جریانات و افرادی تحت نام “چپ”، به نام همدردی با رنج و درد تاریخی مردم فلسطین و جنایات نتانیاهو در غزه، به نام ضدیت با امپریالیسم و آمریکا و غرب، با توجیه “دفاع از کشور”، عملا به لشگر کمپین تبلیغاتی جمهوری اسلامی تبدل شده اند. کسانی که “نه به جنگ” میگویند بدون اینکه با صراحت و قاطعیت “نه به جمهوری اسلامی” بگویند، با هر نیتی عملا دارند به تداوم عمر نکبت بار حکومت اسلامی کمک میکنند.
۸- در فضای جنگی، مخصوصا اگر یک طرفش آدمکشی مثل علی خامنه ای، و طرف دیگرش رهبر فاشیست دولت دست راستی اسرائیل، قاتل مردم غزه و حامیش دونالد ترامپ باشند، همه چیز میتواند رخ دهد. خامنه ای را ما خوب میشناسیم. رهبران دول غرب هم همانهایی هستند که زمانی دولتهایشان در حاکم کردن هیتلر عمامه دار اسلامی به نام خمینی مستقیما و فعالانه نقش داشتند، و با مماشات بعدیشان کمک کرده اند این حکومت سرکار بماند. فضای جنگی میتواند از کنترل خارج شود، بسیار ویرانگر باشد و جنگ مردم ایران علیه حکومت اسلامی را که در انقلاب زن زندگی آزادی تحسین مردم جهان را برانگیخت، تحت الشعاع قرار دهد. با چنین سناریوی باید مقابله کرد و در شرایط سیاسی ایران این کاملا امکانپذیر است. سه سال پیش مردم در انقلاب زن زندگی آزادی یکی از پرشکوهترین و حیرت انگیزترین جلوه های همبستگی، همدلی، همیاری را نشان دادند. امروز در شرایط حتی بسیار خطیرتر، شرایطی که معاش و امنیت و جان و زندگی انسانهای زیادی در خطر است، بسیار مهم است که همان همدلی و همبستگی و همیاری به طور سازمانیافته در دستور همه شهروندان منزجر از حکومت اسلامی باشد.
۹- تا زمانیکه که حکومت اسلامی نفس می کشد، شبح خوفناک جنگ و کشتار و نابودی زندگی همچنان بالای سر مردم خواهد چرخید و مکررا جامعه را به مرگ و نیستی خواهد کشاند. برای پایان دادن به جنگ، برای پایان دادن به عواقب دهشتناکی که گسترش آن میتواند بوجود بیاورد، تنها راه پایان دادن به حیات حکومتی است که محرک اصلی این جنگ است. امروز خامنه ای راهی جز تسلیم در برابر دشمنی که میخواست به دریا بریزد ندارد. اتفاقی که عملا هیچ توجیهی برای ادامه بمباران و ادامه جنگ باقی نمی گذارد و شرایط برای زدن ضربه نهایی توسط مردم به نظام اسلامی فراهم میشود.
۱۱- دیکتاتورها در سراشیب سقوط، برای مرعوب کردن جامعه، به بی پناهترین بخشهای جامعه وحشیانه حمله میکنند. تعرض به جان و زندگی زندانیان در لیست اول این جانیان هستند. همه زندانیان جمهوری اسلامی، چه زندانیان سیاسی و چه زندانیان عادی که خود قربانیان همین حکومت هستند باید یک اولویت اصلی هر اعتراض هر بخشی از جامعه باشد. خانواده زندانیان را مطلقا نباید تنها گذاشت.
۱۲- جامعه ایران فقط در هشت سال گذشته سه خیزش بزرگ با هدف سرنگونی حکومت اسلامی را تجربه کرده است. در این خیزشها فعالین و سازماندهندگان و رهبران میدانی و سراسری حضور فعال داشته اند، تجربه کسب کرده اند، آبدیده شده اند، به اشکال مختلف متشکل شده اند و متشکل کرده اند، اعتصاب سازمان داده اند، تجمعات پرشور اعتراضی سازمان داده اند و به چهره های محبوب مردم تبدیل شده اند. جامعه ایران، جنبش سرنگونی حکومت اسلامی، همین الان یک سرمایه بزرگ سیاسی و سازمانیافته آگاه و پیشرو و مجرب در اختیار دارد. ساختار نظامی و امنیتی و دستگاه سرکوب جمهوری اسلامی در همین پنچ روز گذشته ضربات سنگینی خورده است. تحرک سازمانیافته و متحدانه این فعالین و رهبران سراسری و میدانی که سالها با یک حکومت مافیایی مبارزه کرده اند، میتواند شرایط امروز، یکی از سخت ترین شرایط در تاریخ سیاسی ایران را به فرجه ای برای پایان دادن به حیات نظام اسلامی و تامین حضور مردم بپاخاسته در تحولات سیاسی آینده تبدیل کند.
۲۸ خرداد ۱۴۰۴-۱۸ ژوئن ۲۰۲۵