اینجا نظام جمهوری اسلامی است!
کولبر را با شلیک مستقیم میکشند! بیمه او را منتفی اعلام میکنند!
مدیرکل امور مرزی حکومت اسلامی اعلام کرد از آنجا که کولبری یک شغل موقت است، بیمه آن منتفی است. او در نشستی خبری در مورد آییننامه ساماندهی مبادله کالا در بازارچههای غیررسمی موقت مرزی سخن گفت. او در این نشست از منتفی شدنِ «بیمه کولبران» خبر داد. این کارگزار رژیم در در پاسخ به سوال یک خبرنگار در ارتباط با کشته شدن کولبران، ادعا کرد: «هیچ کولبری در مرزهای رسمی کشته نشده است.» این در حالی است که هر سال شمار قابل توجهی از کولبران بر اثر اصابت گلوله ماموران رژیم مجروح یا کشته می شوند.
درخواست هزاران نفر از فعالین سیاسی و مدنی برای جلوگیری از اعدام رامین حسین پناهی
بیش از ٢٠٠٠ نفر از فعالین سیاسی – اجتماعی و مدنی با امضای نامه ای، خواهان لغو فوری حکم اعدام رامین حسین پناهی شدند. همزمان جمع آوری امضای حمایتی از ایشان ادامه دارد.
در بخشی از این نامه آمده است: «ما امضا کنندگان زیر بر این باوریم که صدور حکم اعدام برای رامین حسین پناهی برای “زهر چشم گرفتن” از مردم مبارز در ایران است، از اینرو ما خواهان اجرای عدالت و توقف و لغو فوری حکم اعدام این زندانی سیاسی هستیم. ازاین روز ما فعالان سیاسی، مدنی و حقوق بشری از کلیه نهادهای حقوق بشری و مجامع بین المللی و از جمله اتحادیه اروپا، گزارشگران ویژه سازمان ملل، سازمان عفو بین الملل و … خواهان مداخله موثر و فعال و فوری هستیم.»
اخراج کارگران دو واحد تولیدی در تکاب و دهلران
به گزارش منتشره، حدود ٢٠٠ کارگر شاغل در معدن طلای زرشوران تکاب در استان آذربایجان غربی و ٥٠ کارگر شاغل در کارخانه گچ دهلران در استان ایلام به بهانه تعطیلی کارخانه از کار اخراج شدند.
معدن طلای زرشوران به عنوان بزرگترین واحد معدنی طلا در کشور که در شهرستان تکاب استان آذربایجان غربی فعالیت دارد، از نهم خرداد ماه موقتا تعطیل شده و کارگران آن بلاتکلیف شدهاند. همچنین طی یک هفته اخیر تنها کارخانه فعال گچ در شهرستان دهلران به بهانه مشکلات مالی تعطیل و ٥٠ کارگر مشغول در آن از کار بیکار شدند
رحمان قربانی توسط نیروهای امنیتی در بازداشتگاه شهر خوی کشته شد.
ادارە آگاهی شهر خوی رحمان قربانی را بازداشت کردە و بعد از مدت کوتاهی از بازداشت ، خبر مرگ وی را بە خانوادە ابلاغ کردەاند. خانوادە قربانی پس از تحویل گرفتن جسد برای تعین علت مرگ، جسد وی را بە پزشک قانونی انتقال دادەاند. گفتنی است کە این دومین قتل دراین هفته، در شهرهای نلوس و پیرانشهر در کردستان، توسط نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی در خوی است.
اقدامات ابتکاری تشکل برای کودکان
در چند روز آینده آزمونهای کلاس آموزشی زبان انگلیسی واقع در دشت ذهاب که به همت گروه “از طرف تشکل برای کودکان” راه اندازی شده است برگزار میشود.
١٢ ژوئن ( ٢٢خرداد) روز جهانی مبارزه با کار کودکان.
٢١٨ میلیون کودک در جهان به جای رفتن به مدرسه مجبورند کار کنند تا از گرسنگی نمیرند. این جهان را باید تغییر داد.
از صفحه تلگرام برای کودکان
در زمان بحران کودکان نیاز به توجه بیشتری از سوی والدین دارند،ولی خود والدین نیز ممکن است دچار آسیب شده و توجه کمتری به کودکان خود نشان دهند،درست در زمانی که آنان حتی بیشتر از زمانهای عادی به مراقبت و حمایت آنان نیاز دارند.
این مسله نیز کودکان را دچار خشم و عصبانیت می کند.
رفع مشکلات و مصائب خانواده هایی که دچار بحران شده اند، در واقع بخشی از کارهایی است که باید نسبت به بهبود وضعیت کودکان صورت گیرد.
ایجاد فضایی امن و شاد و بدور از فشارهای روحی و روانی و اجتماعی حق هر کودکی است و هرگونه اهمال در این امر زیر پا گذاشتن حقوق اساسی و ابتدایی کودکان است.
نامه تکان دهنده زینب جلالیان
زینب جلالیان برای افکار عمومی نامه سرگشاده نوشت
زینب جلالیان، زندانی سیاسی در زندان خوی در اعتراض به وضعیت خود خطاب به افکار عمومی نامهای سرگشاده را منتشر کرد.
در این نامه آمده است: این نظام ریاکار و دروغگوست. مرا به دکتر نبردهاند اما برایم پروندهی پزشکی درست کرده و در رسانههایشان این اسناد جعلی را منتشر کرده که زینب جلالیان را به دکتر بردهایم. این یک دروغ محض است. این نظام بویی از انسانیت نبرده و بدتر از همه از تصاویری که از سال ١٣٨٧ گرفته بودند استفاده کردند. در حقیقت سوٍاستفاده کردند تا سازمانهای حقوق بشری را گمراه کنند و اذهان عمومی را بفریبند.
زینب جلالیان میگوید: من یازده سال است در زندانهای جمهوری اسلامی به سر میبرم و علیرغم همهی بیماریهایم از این رژیم تقاضای مداوای پزشکی نکردهام.
درود برای شماهایی که برای حق میجنگید
من این نامه را برای کسانی مینویسم که برای حق و حقوق دیگران ارزش قایلند و به خاطر آن تلاش میکنند.
من یازده سال است در زندانهای جمهوری اسلامی به سر میبرم و علیرغم همهی بیماریهایم از این رژیم تقاضای مداوای پزشکی نکردهام.
اول از همهچشمهایم بیمار شدند و بعد از آن کلیهها، ریههایم و فشار خونم بعد از آن دهانم برفک زد و نهایتا دندانهایم خراب شدند و مجبورم درد زیادی را تحمل کنم . چون به مدت سه ماه است که تقاضای دندانپزشک کردهام اما مسئولان زندان هیچ اقدامی نکردهاند. من به عنوان یک زندانی سیاسی از هیچ حق و حقوقی برخوردار نیستم و همیشه با دردهایم کنار آمدهام مثل مادری که کودک ناآرامش را با لالاهایش آرام کرده با دردهایم کنار آمدهام. چون به خوبی میدانستم اگر تقاضای درمان کنم مثل الان جوابی نخواهم گرفت.
این نظام ریاکار و دروغگوست. مرا به دکتر نبردهاند اما برایم پروندهی پزشکی درست کرده و در رسانههایشان این اسناد جعلی را منتشر کرده که زینب جلالیان را به دکتر بردهایم. این یک دروغ محض است. این نظام بویی از انسانیت نبرده و بدتر از همه از تصاویری که از سال ١٣٨٧ گرفته بودند استفاده کردند. در حقیقت سوٍاستفاده کردند تا سازمانهای حقوق بشری را گمراه کنند و اذهان عمومی را بفریبند.
آیا شکنجه کردنم و سالها در سلول نمور نگه داشتنم، از تلفن و ملاقات محروم کردنم کافی نبود. برای بیاهمیتترین تقاضاهایم دهها شرط و شروط میگذارند. به مانند جلادی که سرم را از تنم جدا کند و با لبخندی ملیح از من تقاضا کند که پابشم و راه بروم. این چه معاملهی کثیفی است که این جلادها با من انجام میدهند.
آیا کسی که به مانند این جلادان فکر نکند و عمل نکند، بایستی بمیرد؟ یا در زندان بپوسد؟ این منطق سیاه انکار طبیعت است. پس تکلیف این همه رنگها و تفاوتمندهای چه خواهد شد؟ آیا کسی که به مانند شما جلادها تشنه خون نباشد باید بمیرد؟
ای جلادها صدای آزادیخواهی من را پشت میلههای زندان میشنوید؟ بگذارید خیالتان را راحت کنم؛ که با جسمم مبارزه نکردهام که افسوس بخورم جسمم در بند است. یک آزاده با فکر و اندیشهاش مبارزه میکند نه با جسم خویش و خوشبختانه شما جلادها هم نمیتوانید افکار هیچ آزادیخواهی را به بند بکشید.
برای من حتی مردن و درد کشیدن در راه آزادی گواراست. در حقیقت شما تیشه به ریشه خودتان میزنید و همهی تلاشهایی که شما کردهاید بیهوده بوده و محکوم به شکستید.
هیچ کس و هیچ چیزی آنقدر قوی نیست که بتواند مرا از رسیدن به اهدافم بازدارد. به تنهایی از همه قویترم و به راهم ادامه خواهم داد.
به درود
زینب جلالیان
زندان خوی
خرداد ١٣٩٧
ایسکرا ۹۴۰