نگاه هفته: مجموعه اخبار و گزارشات هفته در شهرهای کردستان

نسان نودینیان

مردم نگران جان زلزله زدگان غرب کشور، بی خانمانها، کودکان کار و خیابان و کارتن خوابها هستند!

با گذشت هفته ها از وقوع زلزله و در پی آن ورود موج برف و سرمای شدید به کشور، زنگ خطری به صدا در آمده است. مرگ حداقل دو نوزاد در اثر سرما و نبود امکانات اولیه و سرپناه زمینه را برای احتمال وقوع فاجعه ای جبران ناپذیر گوشزد می کند!

دمای هوا در بعضی نقاط تا ٢٠ درجه زیر صفر میرسید و ناتوانی مدیران کشوری در همه سطوح، هرگونه امیدی را برای تغییر در شرایط اسکان بی سرپناهان از بین برده است. اما صحبت از مرگ و زندگی انسانهاست؛ چگونه می توان بی تفاوت بود؟

تعدادی از افراد مشهور وارد عرصه کمک رسانی شدند اما در این مدت حسابهای میلیاردیشان را پرتر کردند، آنها را کنار بگذاریم تا روزی که بخواهند کلنگی بزنند و کار فرهنگی!! شان را در این مناطق فلاکت زده شروع کنند!

چاره کار چیست؟ متاسفانه و در شرایط نا کار آمدی و بی تفاوتی مسئولین، اولین و قابل دسترس ترین امکان نجات جان مردم در این سرمای جانسوز، گسیل آنان به اماکن دولتی است که حداقلی از امکانات گرمایشی را دارند؛ مساجد و حسینیه ها و حتی مدارس و نمازخانه های ادارات دولتی باید هرچه سریعتر در اختیار زلزله زدگان و سایر مردم بی سرپناه قرارگیرد. این اموال بدون تردید متعلق به همین مردم است و حق استفاده از آن را دارند. استفاده از امکاناتی چون هتلها و مسافرخانه ها و حتی مجتمع های خالی، بدون تردید راهبردی انسانی و منطقی است. در این میان نقش نیروهای مردمی و مستقل هم بسیار حائز اهمیت است چنانچه تا به حال نیز کوتاهی نکرده اند.

شناسایی منازل و مکانهایی که اعلام آمادگی کرده و می کنند، دادن مشاوره های روحی و بهداشتی به مصیبت دیدگان و دیگر بی خانمانها و رساندن و تقسیم به موقع و مناسب کمکها، گامهایی هستند که از طرف نیروهای داوطلب برداشته شده و همچمان ادامه دارد.

وظیفه ما رساندن این پیام به همه مسئولین در خواب مانده است که: بیدارشوید و تکانی به خود دهید؛ شما باید پاسخگو باشید.

وظیفه همه نهادهای حکومت است که به صورت عاجل و ضربتی به داد مردم برسند! هیچ توجیهی قابل پذیرش نیست. همه آنها مسئولند اعم از دولتی و مجلسی و…! یک بار دیگر تاکید می کنیم: ما نگران یخ زدگی کودکان و زنان و مردان در این شبهای سرد هستیم، تا همین جا هم فاجعه کم قربانی نگرفته است.

“گروه اتحاد بازنشستگان”

٩٦/١١/٨

 

تحویل کانکس به بچه های روستای قلعه بهادری

گزارش شماره ٢ انجمن صنفی کارگران برق و فلزکار کرمانشاه از ادامه کمک رسانی و وضعیت زلزله زدگان استان کرمانشاه.

از زمان وقوع فاجعه زلزله استان کرمانشاه در تاریخ ٢١ آبان ٩٦ دو ماه و نیم می گذرد. در تاریخ ٧ آذر ٩٦ انجمن صنفی کارگران برق و فلزکار کرمانشاه، جمعی از فعالین کارگری مریوان و فعالین مدافع حقوق کودکان گزارش مشترکی از وضغیت زلزله زدگان و فعالیت های انجام گرفته توسط این تشکل و فعالین کارگری و کودکان در امر کمک رسانی به آسیب دیدگان منطقه منتشر نمودند.

گزارش دوم، شامل ادامه فعالیت های کمک رسانی و تشریح وضعیت زلزله زدگان بعد از دو ماه و نیم از زمان وقوع آن می باشد.

ادامه فعالیت های کمک رسانی به زلزله زدگان:

فعالین انجمن صنفی کارگران برق و فلزکار کرمانشاه، اتحادیه آزاد کارگران ایران، کانون مدافعان حقوق کارگر و فعالین مدافع حقوق کودکان همچنان به جمع آوری کمک های مردم ادامه داده و با حضور خود در منطقه زلزله زده ضمن توزیع اقلام کمکی، در جهت کمک به کاهش رنج ها و آسیب های روحی مردم مصیبت دیده تلاش کرده اند. این نوع فعالیت ها تا هنگامی که امکان جمع آوری کمک های انساندوستانه مردم وجود داشته باشد ادامه خواهند یافت. اما با توجه به وضعیت فلاکت بار و تنگدستی عمومی که بیشتر از این، توان کمک رسانی از جانب مردم میسر نمی باشد، ضرورت دارد به طور عمومی و سراسری به لاقیدی دولت نسبت به وضعیت هولناک زلزله زدگان اعتراض کرده و تا وضعیت غیر انسانی زلزله زدگان فجایع دیگری را به دنبال نیاورده است، تأمین کلیه ملزومات زندگی برای زلزله زدگان توسط دولت را به یک خواست توده ای تبدیل کرد.

وضعیت زلزله زدگان:

اگر چه زلزله زدگان به همت انسان دوستی متحدانه مردم سراسر ایران و همچنین انسانهای شریف بسیاری از نقاط دیگر دنیا، کمک های فراوانی شامل نیازمندی های اولیه و ضروری را دریافت نمودند و علاوه بر وجود کمک های بی دریغ و فراوان مادی، حضور گرم و سرشار از احساسات انساندوستانه مردمی که از نقاط دور و نزدیک چه از داخل و چه از خارج توانسته بودند خود را به منطقه برسانند، تسکینی هر چند موقتی بر درد و آلامشان بود، اما به تدریج با کم شدن حضور مردم انساندوست در منطقه آسیب دیده، بازماندگان از زلزله به خاطر برآورده نشدن انتظاراتشان از قبیل داشتن سرپناه، امکانات رفاهی و بهداشتی و تحصیلی، بی تأمینی و بی درآمدی و ندیدن روزنه ای از کمترین امیدی برای اداره و تأمین نیازمندیهای زندگی در فردای خود که همه اینها از تبعات شانه خالی کردن دولت از پذیرش و انجام وظایف بی چون و چرای خود در این راستا است، حس بی پناهی بر اذهانشان مستولی گشته و اکثرا دچار افسردگی و یأس و ناامیدی گشته اند.

باوجود هجوم هوای سرد زیر صفر درجه و بارش برف و باران و بادهای تند در منطقه، هنوز بیشتر خانواده ها فاقد کانکس هستند. به گفته مقامات دولتی ٤٠ درصد از مردم زلزله زده زیر چادر زندگی می کنند، هر چند که این آمار واقعی نیست. در منطقه به راحتی قابل رؤیت است که در هر محله و هر جا که اسکان زلزله زدگان بر پا است تعداد چادرها چندین برابر تعداد کانکسها است. با ابن وجود از میان کانکسها هم کاملا مشهود است که تعداد کانکسهایی که مردم با هزینه خود خریداری کرده و به زلزله زدگان تحویل داده اند، چندین برابر تعداد کانکسهای دولتی می باشند.

دولت که قرار بود به هر خانواده ٥ میلیون تومان کمک بلاعوض پرداخت کند، حالا در ازای تحویل هر کانکس، هزینه آن را به طور قسطی از خانواده دریافت کننده بازپس می گیرد. به خاطر نپرداختن هزینه مصرف، آب و برق کانکسها را قطع می کنند و زلزله زدگان ساکن در کانکسهایی که مردم به آنها کمک کرده اند را به زور بیرون می کنند.

حاصل مجموعه شرایطی که تا امروز به خاطر قصور دولت از انجام وظایفش فاجعه دیدگان زلزله را احاطه و محصور کرده است، بیماری و مرگ و میر ناشی از بی سرپناهی در سرمای چند درجه زیر صفر و محرومیت از بسیاری از امکانات رفاهی، بهداشتی و بوجود آمدن فضای یأس و ناامیدی و شیوع خودکشی در میان مردم مصیبت دیده است. مرگ سارینا کودک ٢ ساله از تب و تشنج به خاطر نداشتن سرپناه در روستای «ناوه فره» سرپل ذهاب، مرگ محمد کودک ٤ ماهه و دختر ١٧ ساله در چادرهای روستاهای اطراف سرپل ذهاب طی دو سه روز گذشته، مرگ چندین نفر در شب سوم بهمن ٩٦ از شدت سرما (به گفته نماینده اورامانات در مجلس)، خودکشی بیش از ٢٠ نفر و اقدام سرپرست خانواده به آتش زدن خود و زن و دو فرزندش به همراه چادرشان تنها نمونه های رسانه ای شده از فاجعه ای است که پس از وقوع زلزله در حال گسترش و عمق یافتن است.

انجمن صنفی کارگران برق و فلزکار کرمانشاه ٧/١١/١٣٩٦

 

 

هرانا موفق شد گفتگویی کوتاه و “با واسطه” با رامین حسین پناهی که در زندان سنندج به سر می برد داشته باشد که به دلیل اهمیت موضوع عینا در پی می آید:

آقای حسین پناهی آیا حکم به شما ابلاغ شده است؟

امروز خانواده ام گفتن که به من حکم اعدام دادن.

 

میدانید از کدام شعبه و قاضی به شما حکم اعدام دادند؟

از دادگاه انقلاب، شعبه یک دادگاه سنندج به ریاست قاضی سعیدی.

اتهام شما بغی بوده؟

بله همان  عضویت در کومله، کلا یکبار دادگاهی شدم. امروز زنگ زدم خانه و گفتن که حکم را به ما دادن.

الان وضعیت پزشکی شما چطوره؟

وضعیت فیزیکی من خوب نیست، سه تا تیر خورده بودم، کلیه هام عفونت کرده، تو اطلاعات هم زیر شکنجه بودم چند بار خونریزی کردم، همان شکنجه ها باعث شد کلیه ام عفونت کند.

شکنجه شدید؟

من شش ماه تو اطلاعات سپاه بودم و یک ماه هم تو اداره اطلاعات بودم. تو اداره اطلاعات هم شکنجه بدنی شدم و هم تو انفرادی. اصلا مسکن بهم ندادن و خونریزی میکردم اونجا، بعدش باز برگشتم سپاه و همین رفتارها بود، سه الی چهار نفری من را شکنجه کردن و من نمی دیدمشون، حتی آنجا هم اعتصاب کردم.

شکنجه چطور بود؟

با لگد و مشت و کابل میزدن من را، هنوز هم جاهایش معلومه، چشمهام و همیشه می بستن و من کسی رو نمی دیدم، میزدند و توهین میکردند به من.

من توی دادگاه هم به وکیلم گفتم و هم به قاضی این موضوع را، گفتم تو اطلاعات شکنجه شدم و بی احترامی بهم شده، حتی بهم اجازه نمی دادند در دادگاه حرف بزنم.

از فیس بوک نسرین رمضانعلی؛

 

جلسه بازپرسی نجیبه صالح‌زاده برگزار شد

تشکیل پرونده امنیتی برای نجیبه صالح زاده را شدیدا محکوم میکنیم

نجیبه صالح‌زاده همسر محمود صالحی از فعالین کارگری امروز یکشنبه ٨ بهمن‌ماه در شعبه سوم دادگستری شهرستان سقز به اتهام “تبلیغ علیه نظام” تفهیم اتهام شد. وی پس از اتمام جلسه بازپرسی با قرار جواز کسب تا زمان برگزاری مراسم دادگاه بصورت موقت آزاد شد.

اتهام اصلی نجیبه صالح زاده دفاع از حقوق کارگران و مبارزات همسرش محمود صالحی در زمانی که او در زندان بود. نجیبه صالح زاده در بیانیه هایش همواره خواستار آزادی همسرش و تمامی کارگران زندانی و زندانیان سیاسی شده بود. او الگوی درخشانی از نقش خانواده های برای آزادی عزیزان در بندشان بود. تهدید و فشار بر روی خانم نجیبه صالح زاده را شدیدا محکوم کنیم. پرونده امنیتی تشکیل شده برای او و برای فعالین کارگری و معلمان معترض و تمامی زندانیان سیاسی باید بسته شود و احکام زندان صادره شده برای آنها باید فورا لغو شود.

زندان کردن انسانها بخاطر عقاید، بیان، تلاش برای تشکل، و داشتن تحزب و غیره یعنی نقض آشکار پایه ای ترین آزادی ها در جامعه. تمامی زندانیان سیاسی باید فورا آزاد شوند. ما خواستار وسیعترین آزادی ها در سطح جامعه از جمله حق تشکل، حق اعتصاب، حق تجمع، آزادی بیان، آزادی عقیده هستیم.

کمپین برای آزادی کارگران زندانی

شهلا دانشفر

٨ بهمن ٩٦

از فیس بوک کارگران در فیس بوک؛

 

یونیسف: یک چهارم کودکان عراق نیازمند کمک‌های بین‌المللی هستند

یونیسف، صندوق کودکان ملل متحد، هشدار داده است که آینده میلیونها کودک عراقی بر اثر درگیری‌های این کشور و فقر موجود در خطر است.

یونیسف می‌گوید حدود ٤ میلیون کودک عراقی، تقریباً یک چهارم کودکان عراق، در فقر به سر می‌برند و نیازمند کمک‌های بین‌المللی هستند.

دولت عراق موفق شده است به جنگ در بسیاری از قسمت‌های کشور پایان دهد، ولی کودکان همچنان از درگیریهای خشونت آمیز و نبود آموزش و نیازهای اساسی در رنج هستند.

بنا به گزارش یونیسف، شهر موصل یکی از نمونه‌های این نوع مشکلات است و اگر چه عراق موفق شده نیروهای داعش را از این منطقه بیرون کند، اما مشکلات ناشی از درگیریها همچنان وجود دارد و بیشترین تاثیر را بر کودکان شهر و آینده آنها می گذارد.

یونیسف می‌گوید جنگ و درگیری روند آموزشی سه میلیون کودک را در عراق مختل کرده است و برخی از کودکان هرگز پایشان به کلاسهای درس نرسیده است.

 

ایسکرا  ۹۲۱

 

اینرا هم بخوانید

برای قضاوت آیندگان- شمی صلواتی

بر گرفته از دفتر یادداشت‌های روزانه‌ *از ما سوالات زیادی می پرسند…؟ البته ما«انسانگرایان»کور راه‌های …