در سال جاری و تا کنون خبر بیش از پنچاه مورد خودکشی در کردستان را متاسفانه شنیده ایم. از این خودکشیها بیش از سی مورد در میان زنان و بیش از بیست مورد در میان مردان بوده است.
در دوهفته گذشته دو دختر نوجوان «رژوان شریفی» و «بهاره توریوری» در سنندج اقدام به خودکشی کرده ومتاسفانه جان خودرا از دست دادند.
سن کسانیکه اقدام به خودکشی کرده اند از دوازده سال تا سنهای بالاتر از چهل سال و بیشتر دیده میشود. روشهای خودکشی عمدتا حلقآویز کردن، خوردن قرص، خودسوزی و خودکشی با اسلحه، و خود را از بلندی پرت کردن بوده است.
دلائل خودکشی را عمدتا فقر، ازدواج اجباری، افسردگی، فشار اخلاقی و مردسالاری اعلام میکنند.
آنچه ما امروز در ایران تحت حاکمیت رژیم اسلامی شاهد هستیم، خود نیز زمینه های دست زدن به خودکشی را راحت و بیشتر کرده است.
جامعه ایران تحت حاکمیت یکی از هارترین و فاسدترین رژیم سیاسی قرار دارد. طبق آمار که هر ده سال یکبار منتشر میشود به ازای هر ٤ ایرانی یک نفر به اختلال روانی مبتلا است. چندین و چند میلیون پرونده قضایی در جریان است! در حوزه اجتماعی توجه به اختلال های روحی زیر صفر است.
شیوع افسردگی در جامعه ارتباط مستقیم با شرایط خانوادگی، مسایل اجتماعی و اقتصادی دارد. اینروزها که فشار اقتصادی و محرومیتهای اجتماعی و عدم دسترسی به رفاه و شادی و سلامتی و تغذیه کافی سر به فلک زده قطعا شیوع بیماری افسردگی از هر دوره ای بیشتر و عمومی تر شده است . قطعا فقر اقتصادی کنونی نیز فشارهای بسیاری از قبیل گوشهگیری، احساس ناامنی و خودکشی را موجب میشود.
در کنار فقر و دسترسی نداشتن به امکانات مالی کافی و تامین بی دغدغه زندگی نداشتن پوشش بیمه ای و حمایتی برای چند میلیون مریض در معرض بیماری های روانی بر میزان خودکشی میفزاید.
راه مبارزه با شرایط نابسامان کنونی و مبارزه با پدیده خودکشی تحقق سعادت و خوشبختی مردم در جامعه است. زندگی با رفاه اجتماعی، دسترسی به امکانات مالی و تامین زندگی در شان انسان امروز بدور از فقر و تحقیر انسانها، به هر درجه با استانداردهای بالا و امروز تامین شود، خوشبختی و سعادت، کرامت و حرمت انسانی مردم بیشتر و بیشتر میشود. تامین این شرایط فقط و فقط با سرنگونی و کوتاه کردن دست جنایت جنایتکاران حکومت فاسد اسلامی، ممکن است.
در عرصه مبارزه اجتماعی دخالت فعالین توده ای در شهرها و گسترش اتحاد و ایجاد کانون های مردم در محلات اقدامات موثری خواهند بود. درک و حمایت از کسانیکه در افسردگی هستند و یا تحت مداوا و درمان روانپزشکی قرار دارند توسط فعالین اجتماعی و نزدیکان آنها و ایجاد همدلی و کمک به آنها انسانی ترین اقدامی است که باید انجام داد.
این کامنت کوتاه را با نقل قول کوتاهی از صادق هدایت تمام میکنم. “یک دیوانگی کردم، به خیر گذشت” این بخشی از نامهای است که صادق هدایت پس از اولین اقدام به خودکشی برای برادرش نوشت. او در سال ۱۳۰۷ تلاش میکند خودش را در رودخانهای در پاریس غرق کند قایقی از راه میرسد و نجاتش میدهد. او هرگز درباره دلایل این کارش حرفی نزد.
این ماجرا بعدها الهامبخش داستان “زنده به گور” او میشود و مینویسد: “همه از مرگ میترسند و من از زندگی سمج خودم. چقدر هولناک است وقتی که مرگ آدم را نمیخواهد و پس میزند! نه کسی تصمیم به خودکشی نمیگیرد، خودکشی با بعضیها هست. در خمیره و سرشت آنهاست، نمیتوانند از دستش بگریزند.”
اما آیا آنطور که هدایت و بسیاری از مردم به مانند او باور دارند، خودکشی همراه و همزاد برخی و در “خمیره و سرشت” آنهاست؟ آیا واقعا از آن گریزی نیست؟ به طور خلاصه پاسخ این سوالات مشخصا خیر است. هیچ شواهد علمی که نشان دهد “خودکشی در خمیره و سرشت کسی است” وجود ندارد و هر کسی که دچار چنین وضعیتی شده هم میتواند از این افکار نجات یابد.
نسان نودینیان
٨ مهر۱۳۹۹
٢٩ سپتامبر ۲۰۲۰
ایسکرا ۰ ۱۰٦