هفت تپه قهرمان، کابوس جمهوری اسلامی! متن گفتگوی نگاه روز در تلویزیون کانال جدید با شهلا دانشفر

جمال حسینی: روز ١٢ مرداد دادگاه زندانيان هفت تپه با حضور اسماعيل بخشی، سپیده قلیان، علی نجاتی، محمد حنیفر، امیر حسین محمدی فرد، ساناز الهیاری و عسل محمدی در شعبه  ٢٨ در تهران برگزار شد. این مضحکه اسلامی که رژیم نام آن را دادگاه گذاشته است در ایران و در سطح بین المللی بازتاب یافته است. شهلا دانشفر افراد مورد نظر چرا مورد محاکمه قرار گرفته اند؟ اساسا دلیل ادامه بازداشت اسماعیل بخشی و سپیده قلیان و دیگر دستگیر شدگان هفته تپه چه بود؟ لطفا در باره روند این به اصطلاح دادگاه روز ۱۲ مرداد هم توضیحی بدهید.  

شهلا  دانشفر: از نظر من این فقط محاکمه این افراد نیست. این محاکمه کارگران نیشکر هفت تپه بخاطر مبارزات جانانه ایست که داشتند.  با مبارزات این کارگران گفتمان های آزادیخواهانه و برابری طلبانه در سطح جامعه به جلو آمد که آلترناتیو شورایی را در مقابل مردم قرار داد.  به این اعتبار مبارزات کارگران نیشکر هفت تپه به راستی نشانگر عروج جنبش کارگری و همراه با آن عروج چپ و کمونیسم در سطح جامعه بود. از همین رو دادگاه ١٢ مرداد، دادگاهی برای محاکمه انسانیت و صف آزادیخواهی بود.

 به عبارت روشنتر دادگاهی کردن بازداشت شدگان نیشکر هفت تپه تلاشی از سوی رژیم برای عقب زدن کل جنبش کارگری و جنبش چپ و رادیکال و انسانی در سطح جامعه از دستاوردهایش بود. 

اسماعیل بخشی برای مردم صدای آزادیخواهی است. صدای برابری طلبی است و این صدا در هفت تپه و در خیابانهای شوش طنین انداخت. دامنه اش آنچنان گسترش یافت که با مبارزات کارگران گروه ملی اتصال پیدا کرد و شهر اهواز را به حرکت در آورد. گفتمان های او به دانشگاه ها و به میان بخش های مختلف جامعه مثل معلمان، بازنشستگان و در سطح جامعه جاری شد. از همین رو جمهوری اسلامی با این کارش حکومت در واقع دارد از کارگران نیشکر هفت تپه و رهبر محبوب این کارگران و کسانیکه به حمایت از آنان برخاستند انتقام میگیرد.

همانطور که میدانید اولین اقدام جمهوری اسلامی در برابر مبارزات کارگران نیشکر هفت تپه حمله به هیات نمایندگی شورای این کارگران و بازداشت آنان و سپیده قلیان دختر جوانی بود که در دفاع از مبارزات هفت تپه اخبار آنرا رسانه ای میکرد. در زندان اسماعیل بخشی را زیر شکنجه و آزار قرار دادند. اما او وقتی آزاد شد کیفرخواستش را علیه بساط شکنجه و زندان اعلام کرد و با این کارش جنبش دادخواهی علیه کل بساط زندان و جنایاتش را به جلو راند. سپیده قلیان نیز در کنار بخشی ایستاد و بر کیفر خواست او صحه گذاشت.  آنوقت جمهوری اسلامی بخشی و سپیده را دوباره بازداشت و آنها را زیر شکنجه قرار داد که شکایاتشان علیه شکنجه را پس بگیرند. اما آنها محکم ایستادند. در نتیجه جمهوری اسلامی از در دیگری وارد شد و برای تخطئه کردن مبارزات کارگران نیشکر هفت تپه و علیه اسماعیل بخشی که نقش برجسته ای در جلو آوردن مبارزات کارگران نیشکر هفت تپه و کل جنبش کارگری داشت، ذبونانه “مستند طراحی سوخته” را رو کرد. این مستند که با مهندسی شکنجه گران جنایتکار جمهوری اسلامی تهیه شده بود، حاکی از پرونده سازی جدیدی علیه اسماعیل بخشی و سپیده قلیان و علیه علی نجاتی تحت عنوان دخالتگر بودن در اعتصاب کارگران و نیز علیه اعضای نشریه گام به جرم دفاع از کارگران نیشکر هفت تپه بود.  اما علیرغم همه اینها جامعه ایستاد و گفت” مستند، شکنجه ، دیگر اثر ندارد” و کارزاری جهانی در حمایت از بازداشت شدگان هفت تپه به راه افتاد که تاریخی و بیسابقه است. حال در چنین مخمصه ایست که دادگاه اسماعیل بخشی و سپیده قلیان و دیگر بازداشتی های هفت تپه به پا میشود. بنابراین همانطور که اشاره کردید این پرونده برای جمهوری اسلامی به یک کابوس بزرگ تبدیل شده است. نکته مهم اینجاست که حکومت از دی ماه گذشته آنها را در بازداشت “موقت” نگاهداشته و جرات نکرده و نمیکند دست به کاری بزند. از جمله می بینید که در همین دادگاه چه بساطی برپا شد. در این بیدادگاه حتی نتوانستند بصورت نمایشی هم که شده برنامه شان را به پیش ببرند و مقیسه رئیس جنایتکار دادگاه آنچنان کنترل خود را از دست داده بود که بخشی و وکیلش را مورد توهین قرار داد. در مقابل اسماعیل بخشی محکم ایستاد و اعلام کرد که  خط قرمز او کارگران هفت‌تپه و وکیلش است و هرگونه توهین به کارگران هفت‌تپه و وکیلش را قاطعانه پاسخ خواهد داد. در نتیجه دیدیم که دادگاه متشنج شد. بعد نیز به خانواده دیگر بازداشت شدگان اعلام شد که دادگاه آنان به روزی دیگر موکول میشود . سپس ادامه دادگاه بخشی نیز در روز بعدش همراه با امیر امیرقلی و عسل محمدی صورت گرفت و قاضی دادگاه قرار عسل محمدی را به ۲ میلیارد افزایش داد و به علت عدم تودیع این وثیقه راهی زندان شد.

بازداشت شدگان نیشکر هفت تپه با اتهاماتی تحت عناوین “اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی”، “اقدام علیه امنیت ملی از طریق تبلیغ علیه نظام”، “توهین به مقام رهبری”، “نشر اکاذیب به قصد تشویش علیه اذهان عمومی”، تحت محاکمه قرار گرفته اند و این اتهامات به معنای محاکمه آنان بخاطر مبارزه علیه کل بساط دزدسالار سرمایه داری حاکم و برای داشتن یک زندگی انسانی است. در مقابل ما شاهد موجی عظیمی از حمایت و همبستگی با بازداشت شدگان نیشکر هفت تپه هستیم و چهره هایی چون اسماعیل بخشی و سپیده قلیان در قلب مردم جا دارند. 

جمال حسینی:‌ عکس العمل علیه این بیدادگاه در بیرون از محل محاکمه چطور بود؟ در سطح بین المللی آیا شاهد واکنش علیه این بیدادگاه اسلامی بودیم؟

 شهلا دانشفر: با نزدیک شدن روز دادگاه بازداشت شدگان هفت تپه، فراخوانهای بسیاری در سطح مدیای اجتماعی مبنی بر تجمع در مقابل شعبه ٢٨ دادگاه رژیم اسلامی منتشر شد. روز ١٢ مرداد در پاسخ به این فراخوان  تعدادی از فعالین کارگری، دانشجویی و دوستان و حامیان دستگیر شدگان هفت تبه در همراهی با خانواده های بازداشت شدگان به محل تشکیل دادگاه آمدند تا در اعتراض به این بیدادگاه با اسماعیل بخشی و فریاد رسایش برای کار، نان، کار، آزادی، اداره شورایی همصدا باشند. از جمله  چندین نفر از کارگران نیشکر هفت تپه به نمایندگی از دیگر همکارانشان به تهران آمده و در محل حاضر بودند تا حمایت خود را از نماینده محبوبشان بخشی و در اعتراض به این بیدادگاه اعلام کنند. اما نیروی انتظامی در هراس از گسترش دامنه این تجمع شروع به متفرق کردن جمعیت کرد و در همان اول دو نفر را بازداشت کرد.

البته کارزار حمایت از بازداشت شدگان نیشکر هفت تپه از قبل به استقبال برپایی چنین اعتراضی رفته بود. از جمله وقتی تاریخ برگزاری دادگاه این عزیزان برای دوازدهم مرداد اعلام شد، کارزار در حمایت از آنان در سطح جامعه و همچنین در سطح بین المللی شتاب بیشتری به خود گرفت. برای مثال پتی شنی در اعتراض به ادامه بازداشت آنان و با خواست آزادی فوری و بدون قید و شرطشان  به راه افتاد که بیش از هزار نفر آنرا امضاء کردند. همچنین تشکلهای مختلف کارگری در ایران برگزاری این بیدادگاه را محکوم کردند و خواهان آزادی فوری اسماعیل بخشی و همه بازداشت شدگان هفت تپه شدند. همچنین وکلای بخشی و سپیده قلیان بر علنی بودن دادگاه تاکید کردند. در سطح جهانی نیز “شبکه سندیکایی جهانی همبستگی و مبارز” متشکل از هشتاد سندیکا و تشکل کارگری و دو اتحادیه کارگری یونیفور در کانادا و کانلوتا-سی اس پی(اتحادیه کارگری و مردمی برزیل) در ده روز اخیر در همبستگی با بازداشت شدگان نیشکر هفت تپه و روز جهانی کارگر نامه داده و خواهان آزادی فوری انان شدند. قبلا هم بزرگترین اتحادیه ها و فدراسیونهای بین المللی کارگری اعتراض خود به ادامه بازداشت کارگران نیشکر هفت تپه و تشدید دستگیری ها در ایران را محکوم کردند. درهمین راستا کمپین برای آزادی کارگران زندانی قطعنامه ای با خواست اخراج جمهوری اسلامی از سازمان جهانی کار در میان اتحادیه های کارگری در سطح جهان به امضا گذاشت که اولین بند آن دفاع از کیفرخواست اسماعیل بخشی و مبارزات کارگران نیشکر هفت تپه بود و این کارزار در سطح جهانی تا هم اکنون پاسخ های خوبی گرفته است. با این کار ما تلاش کردیم صدای این کارگران را در سطح بین المللی انعکاس دهیم و  با حضور در مقابل اجلاس سازمان جهانی صدای اعتراض آنان و مردم ایران علیه مماشات این سازمان با حکومت جنایتکار جمهوری اسلامی باشیم.

خلاصه کلام اینکه حمایت از مبارزات کارگران هفت تپه و اسماعیل بخشی و سپیده قلیان و دیگر بازداشت شدگان نیشکر هفت تپه که  بصورت کارزاری جهانی شکل گرفته و حول خود شبکه ای از همبستگی کارگری را بوجود آورده است، یک دستاورد مهم جنبش کارگری و کل جامعه است. این کارزار از همان کوران اعتراضات کارگران نیشکر هفت تپه و دستگیری های آبانماه گذشته و از جمله بازداشت اسماعیل بخشی و سپیده قلیان قدم به جلو گذاشت و ما شاهد  طنین شعارهایی چون ” ما همه بخشی هستیم”، “ما همه سپیده قلیان هستیم”، “ما همه هفته تپه ای هستیم”، ” فرزندان کارگرانیم کنارتان می مانیم” در خیابان های شوش و اهواز و در تجمعات بازنشستگان و معلمان و در دانشگاهها بودیم.

در ادامه چنین اتفاقات شورانگیزی و زیر فشار چنین موجی از همبستگی در میان کارگران و بخش های مختلف مردم و در سطح بین المللی است که دادگاهی کردن بازداشت شدگان نیشکر هفت تپه در ١٢ مرداد آغاز شد.

جمال حسینی :‌ حزب کمونیست کارگری در این رابطه می گوید این دادگاه چیزی جز نمایش استیصال حکومت نیست. چطور چنین چیزی ممکن است که به بند کشیدن کارگران و محاکمه آنها استیصال رژیم باشد؟

شهلا دانشفر: فکر میکنم شرح ماجرایی که از چگونگی دادگاهی شدن بازداشت شدگان نیشکر هفت تپه به آن اشاره کردم پاسخ سوال شما را میدهد. کافیست که نگاهی به اتفاقات روز دوازدهم و سیزدهم مرداد بیندازیم تا ببینیم چه بر حکومت گذشته است.

 واقعیت اینست که جایگاه مهم سیاسی و اجتماعی مبارزات کارگران نیشکر هفت تپه،  ابعاد گسترده کارزار در حمایت از بازداشت شدگان در ابعادی جهانی، بحث های داغی که بر سر این موضوع و فراخوان برای تجمع روز ١٢ مرداد در مقابل دادگاه داده شده بود و بالاخره  تجمعی که در روز محاکمه بازداشت شدگان در مقابل دادگاه برپا شده بود، فشار سنگینی بر روی حکومت وارد کرده و به موضوع مورد توجه جامعه و بدرجه ای در سطح جهانی تبدیل شده است. از همین رو چشم بسیاری از رسانه ها به سوی این دادگاه و اتفاقات درون آن بود. جمهوری اسلامی میخواست با ژست اینکه دادگاهی به پا کرده و وکیل بخشی و قلیان آنجا هستند، در پشت درهای بسته تصمیمات  جنایتکارانه اش را جلو ببرد. اما فضا برای این جانیان آنچنان تنگ بود که در همان روز اول کنترل اوضاع از دستشان خارج گردید و فضای دادگاهشان متشنج شد. برای مثال وقتی فرزانه زیلابی وکیل بخشی دفاعیاتش را شروع کرد، گفتند دیگر لازم نیست بخشی در جلسه بماند که وقتی با اعتراض روبرو شدند ، مجبور به عقب نشینی شدند. علتش نیز این بود که از حضور اسماعیل بخشی وحشت داشتند. بعد هم دیدیم که در پاسخ به توهین های رئیس دادگاه اسماعیل بخشی ایستاد و با سخن گفتن از خط قرمزهایش و اعلام  حمایت قاطعش از کارگران نیشکر هفت تپه و وکیلش قاطعانه به آنها پاسخ داد. این چنین بود که محاکمه باقی بازداشت شدگان به بعد موکول شد.

همچنین همانطور که جلوتر اشاره کردم جمعیت زیادی برای اعتراض به این بیدادگاه به محل آمده بودند. نیروی انتظامی نیز حضورش در محل چشمگیر بود و آنها در هراس از گسترش دامنه این تجمع خیابانهای منتهی به محل را بسته بودند. بعد نیز تعدادي ازنيروهاي لباس شخصي با مراجعه به جمعیت و كنترل مدارك، دو دانشجو به اسامی رهام يگانه و هيراد پيربداقي را دستگير کردند. فرید لطف آبادی نیز در همانجا بازداشت شد و هر سه نفر آنها به شعبه ٧ بازپرسی دادسرای اوین منتقل شده و هنوز در زندانند.

از سویی دیگر این اتفاقات را باید در متن شرایط پر تلاظم جامعه دید. کارگران، معلمان، بازنشستگان دارند با کارزارهای مبارزاتی شان و با گرد آمدن حول خواستهای سراسری شان هر روز متشکل تر و سازمانیافته تر به میدان می آیند و امروز مردم معترض در کف خیابان دارند بساط سرمایه داری وحشی حاکم را به چالش میکشند. از جمله  بنر “از بین رفتن فاصله طبقاتی” به بنر تجمعات اعتراضی معمول در تجمعاتشان تبدیل شده است. و این چپ و کمونیسم است که چنین محکم به جلو گام برمیدارد. بطوریکه شبح کمونیسم را حتی در بیدادگاه رژیم اسلامی می بینیم که چگونه در حرکت است و رژیم را به هراس انداخته است. یک مثال بارز آن سوال قاضی جنایتکار مقیسه از اسماعیل بخشی در هنگامی است که او در  يكي از بخشهاي پرسش و پاسخ با وی میگوید: “شعار نان، کار، آزادی” شعاري کمونیستی است. و وقتی بخشی در پاسخ به او گفت که این شعار معیشتی و مطالباتی جامعه است، قاضی مقیسه خشمگین از جلو آمدن جامعه با چنین گفتمانهایی میگوید: شعار “نان کار آزادی شعاری زیر شکمی و بالای شکمی است. این مهره جنایتکار جمهوری اسلامی در واقع با گفتن اینکه این شعار کمونیستی است، داشت انسانیت را به محاکمه میکشید و نتوانست این چهره کثیف حکومت را پنهان کند. اما اسماعیل بخشی با پاسخی قاطع اعلام کرد که در کنار کارگران نیشکر هفت تپه ایستاده است.  همین ماجرا ها و برخوردهای قاضی جنایتکار مقیسه در جریان این محاکمات نشانی بارزی از استیصال حکومت ست. این نشان میدهد که چطور زیر فشار جامعه ای قرار گرفته اند که شعار آزادی، برابری ، اداره شورایی را دارد فریاد میزند. به نظر من دادگاه ١٢ مرداد یکی از تاریخی ترین دادگاههایی بود که ما شاهدش بودیم. و ما امروز می بینیم که چطور جامعه با حمایت وسیع خود از مبارزات کارگران نیشکر هفت تپه و بازداشت شدگان آن دارد جانانه از دستاوردهایش دفاع میکند.

و بالاخره فضای درون زندانهاست. جایی که چهره ای مثل سپیده قلیان به قهرمان دفاع از حقوق زندانیان تبدیل شده و با اعتراضش کاری میکند که رژیم را به پاسخگویی بخشی از خواستهای زندانیان وادار میسازد. این ها همه پاسخ قاطع جامعه به سرکوبگری های حکومت است. از همین رو  دستگیریها، احضارها و بیدادگاههای حکومت به هیچ وجه نشانه قدرقدرتی اش نیست. بلکه عکس العمل هیستریک رژیمی است که در منگنه اعتراضات قدرتمند اجتماعی قرار گرفته و دارد دست و پا  میزند.

جمال حسینی:‌‌ در جریان اعتراض مقابل محل این بیدادگاه تعدادی نیز دستگیر شدند که شما در صحبت هایتان به آن اشاره کردید. سوال من از شما اینست که آیا این پایان ماجرای دستگیر شدگان هفت تپه نیست؟

شهلا دانشفر: به هیچ وجه اینطور نیست. بخاطر اینکه این پرونده به این سادگی ها بسته نمیشود. جمهوری اسلامی واقعا میخواهد چه حکمی به بازداشت شدگان هفت تپه بدهد؟ جمهوری اسلامی میخواهد  به کارگری که فریاد زد و گفت نان ، کار، آزادی، اداره شورایی و در قلب مردم ج گرفت، به کارگری که علیه شکنجه و زندان بپا خاست و جامعه را با خود همراه کرد، برای سپیده قلیان که در کنار اسماعیل بخشی ایستاده است و امروز نیز به صدای اعتراض زندانیان علیه بساط جهنمی زندانها تبدیل شده است، چه حکمی میخواهد صادر کند؟

در روز ١٢ مرداد رهام يگانه و هيراد پيربداقي و فرید لطف آبادی را دستگیر کردند. بازهم با همان  اتهامات امنیتی معروفشان آنها را به قول خودشان “تفهیم” کردند و به شعبه هفت دادگاهشان انتقالشان دادند.  الان عکس این سه نفر را در کنار تصویر اسماعیل بخشی و دیگر بازداشت شدگان هفته تپه می بینیم که کارزار حمایت از این کارگران برای آزادی بدون قیدو شرط آنان تلاش میکند و هر روز قدرتمند تر به جلو میرود. حکومت مجبور است این سه نفر را آزاد کند. با  قدرت این مبارزات جامعه میرود که در زندانها را باز کند. چطور که دو روز بعد از دادگاهی کردن بازداشت شدگان نیشکر هفت تپه در شهرهای تهران، اصفهان، تبریز، کرمانشاه و اهواز شاهد تجمعات معلمان شاغل و بازنشسته با شعار “نه بازخواست، نه زندان دیگر اثر ندارد” بودیم  که به زعم من جواب مردم به برپایی چنین بیدادگاههایی است. بنابراین روشن است که این موضوع به این سادگی تمام نخواهد شد و دادگاهی کردن اسماعیل بخشی و بازداشت شدگان نیشکر هفت تپه برای حکومت اسلامی گران تمام خواهد شد. مردم مقابل این حکومت می ایستند و همین امروز ایستاده اند و در کف خیابان دارند شعار آزادی ، برابری میدهند و کل بساط سرمایه داری دزدسالار را به محاکمه میکشند. این را در شعار اعتراضی همین تجمعات معلمان شاغل و بازنشسته در روز ١٤ مرداد به روشنی دیدیم که با فریاد “معیشت، منزلت، حق مسلم ماست”، خواستهایشان را فریاد زدند. اما بد نیست به عنوان یک خبر خوب در آخر صحبت هایم از پایان اعتصاب سپیده قلیان بگویم که  با توجه به اینکه به بخشی از خواستهایی که در حمایت از زندانیان در بند داشت رسیده است، آنرا پایان داد. زنده باد سپیده قلیان.

اینرا هم بخوانید

جامعه‌ای که انقلاب را فریاد می‌زند – شهلا دانشفر

مندرج در ژورنال شماره ۸۸۲ (لینک به فایل پی دی اف نشریه ژورنال برای پیاده …