وزیر آموزش و پروش :پرورش در مدارس، قربانی آموزش شده!

سایت اعتدال وابسته به باندهای دولت روحانی با  فخرالدین دانش آشتیانی وزیر آموزش و پروش گفتگو کرده است . وی گفته است:پرورش در مدارس، قربانی آموزش شده.با برخی از دانش‌آموزان درگیر آسیب، صحبت‌هایی داشتیم که به این نتیجه رسیدیم بیشتر دانش‌آموزان درگیر آسیب نوجوانان ضعیف‌النفسی هستند که همین نداشتن اعتماد به نفس آنها را وارد حوزه‌هایی کرده که برایشان خطرساز شده است. همچنین بیشتر دانش‌آموزان که درگیر آسیب اجتماعی می‌شوند حالت یأس و نا‌امیدی نسبت به زندگی و آینده دارند. متأسفانه دانش‌آموزان ما وقتی با بحران روبه‌رو می‌شوند، نمی‌توانند آن را حل کنند. پس در اینجا جای خالی مهارت‌های اجتماعی دیده می‌شود. این مهارت‌ها در کلاس درس باید تدریس شود. آقای معلم و مربی یکی از وظایفش این است که اعتماد به نفس دانش‌آموز را بالا ببرد و روش‌های حل مسأله را آموزش دهد.

آموزش و پرورش در دولت یازدهم یک وزارتخانه پرحاشیه بود،‌ چرا که از همان روزهای اول دولت، مجلسی‌ها این وزارتخانه را زیر ذره بین بردند تا جایی که در طول سه سال دولت اعتدال، 4 کارت زرد نصیب علی اصغر فانی وزیر سابق این وزارتخانه شد. اگرچه قرار بود در اواخر مهر ماه امسال فانی برای بار دوم استیضاح شود تا در مقابل نمایندگان مجلس از عملکردش دفاع کند اما عمر وزارتش به رو در رویی با بهارستان نشین‌ها قد نداد و پیش از آنکه پایش به مجلس باز شود خودش به استعفا تن داد تا «فخرالدین دانش آشتیانی» تنها 8 ماه مانده به پایان کار دولت یازدهم بر صندلی این وزارتخانه تکیه زند. طبقه چهارم ساختمان شهید رجایی محل قرار ما با وزیر آموزش و پرورش بود. وزیری که با جدیت و صراحت پاسخ می‌دهد و باکی از کسی ندارد. او همان روزهایی که وزارتخانه را از وزیر سابق تحویل گرفت به خوبی می‌دانست که این وزارتخانه با کسری بودجه وکمبود اعتبار و مطالبات پرداخت نشده معلمان روبه‌رو است. البته خودش می‌گوید «پرورش» گمشده این روزهای مدارس کشور است که مسئولان آموزشی در این سال‌ها نسبت به آن کوتاهی کرده‌اند. موضوعی که به گفته دانش آشتیانی فقدانش موجب افزایش آسیب‌های اجتماعی در بین برخی از دانش‌آموزان شده است. برای همین تأکید می‌کند در این مدت باقی مانده از دولت یازدهم فقط می‌خواهد به موضوع تعلیم و تربیت در مدارس بپردازد.

طی سه ماهی که شما مسئولیت وزارت آموزش و پرورش را بر‌عهده گرفتید، چه مشکلی در وزارتخانه ذهن شما را درگیر کرده است که باید برای آن برنامه‌ریزی عاجلی کنید؟
مهم‌ترین مشکل ما کارکرد نظام تعلیم و تربیت در مدارس است. متأسفانه کارکرد آموزش و پرورش بیشتر در حوزه آموزش بوده است. در این سال‌ها اگر بحث برنامه‌ریزی آموزشی داشتیم، بیشترین بحث ما این بود که فارغ‌التحصیلانی داشته باشیم که بتوانند در جامعه کارکرد بهتری داشته باشند. بنابراین فکرمی‌کنم یکی از چالش‌هایی که در نظام تعلیم و تربیت با آن روبه‌رو هستیم این است که فارغ‌التحصیل‌های ما تأثیرگذاری که باید در جامعه داشته باشند ، ندارند. توجه کنید که متخصصان اقتصادی کشورها وقتی می‌خواهند درباره توسعه اقتصادی کشوری حرف بزنند، می‌گویند کشوری می‌تواند به توسعه فکر کند که زیرساخت‌هایش درست باشد. برای زیرساخت‌ها مهم‌ترین مسأله‌ای که مطرح می‌شود، نظام تعلیم و تربیت است. علت هم این است که کارکرد نظام تعلیم و تربیت و مأموریت مدرسه تنها مسائل و محتوای آموزشی و کتاب‌های درسی نیست بلکه آن دانش و مهارت‌های زندگی است که به دانش‌آموز منتقل ‌شود. بنابراین هم اکنون مهم‌ترین مسأله ما این است که کارکرد واقعی مدرسه را تعریف کنیم و در نهایت باید دید که این نگاه و کارکرد چگونه تحقق پیدا می‌کند. ببینید یکی از مهم‌ترین مسائل ما این است که حتی خیلی از خانواده‌ها هم درباره اهداف فرستادن فرزندانشان به مدارس چیزی نمی‌دانند. خیلی‌ها می‌گویند می‌آید تا باسواد شود، شیمی، فیزیک و ریاضی یاد بگیرد. آنها نمی‌دانند که فرزندشان به مدرسه می‌آید تا پرورش پیدا کند، تا مهارت زندگی یاد بگیرد. آنها نمی‌دانند که مدرسه رفتن فقط برای با سواد شدن نیست. با این همه به نظرم می‌رسد که باید یک آگاهی و بینشی در جامعه مطرح شود و اولیا را نسبت به کارکرد مدرسه آشنا کنیم و به آنها بگوییم که تربیت و پرورش کودکان برای ما مهم‌تر از یادگیری ریاضی و فیزیک است.

یعنی شما از مدیران خواسته اید که در مدارس به موضوع تربیت و پرورش کودکان بیشتر بپردازند؟
بله دقیقاً. در این مدت بیشتر بحث‌هایم درباره مباحث پرورشی و بینشی بوده است. در این سه ماه با مدیران استان‌ها جلسات مختلفی را برگزار کردم و با رؤسای مناطق هم جلساتی را گذاشتم. همچنین در هر استانی که می‌روم، می‌خواهم با جمعی از معلمان و مدیران مدارس صحبت کنم. هدفم این است ابتدا این نگرش را در بین همکارانم جابیندازم که مدرسه فقط جای یاد گرفتن فیزیک، ریاضی و ادبیات نیست، بلکه مدرسه جایگاهی است که دانش‌آموز باید تربیت شود، یاد بگیرد با مشکلات زندگی چگونه برخورد کند. ببینید من همچنان بر این باورم که در این سال‌ها سلطه آموزش موجب شده که پرورش در مدارس کشور کمرنگ شود از این نظر ما حالا درگیر مسائل و مشکلات بسیاری در بین نوجوانان هستیم.

دقیقاً همینطور است به طور قطع موضوع پرورش یکی از موضوعات مورد علاقه شما است، در برنامه‌هایتان هم این موضوع مشخص است اما هم اکنون هم آنطور که باید و شاید در مدارس به این موضوع توجهی نمی‌شود، شما فکر می‌کنید برنامه شما در این بخش به زمان نیاز دارد یا اینکه به خاطر حساسیت‌هایی که در آموزش و پرورش وجود دارد، کسانی می‌خواهند که فقط وزارتخانه بر مسائل آموزشی تمرکز کند؟
من فکر نمی‌کنم که حساسیت وجود داشته باشد و البته کسی هم از ما چیزی را نمی‌خواهد. ببینید ما در این سال‌ها فقط از معلم ریاضی خواستیم برود سر کلاس درس و فقط ریاضی آموزش دهد، وقتی به این معلم می‌گوییم که آیا شما مسئولیت تربیت دانش‌آموزان را بر‌عهده دارید، می‌گوید نه، مسئولیت پرورش با شخص دیگری است. نخستین موضوع این است که باید این مسأله را نهادینه کنیم که بحث تربیت جدای از فرآیندهای کلاس درس نیست، مسئولیتش با همه معلمان مدارس است، برای همین هم است که بخوبی در سند تحول به این مسأله اشاره شده که نام معلم به مربی تغییر پیدا کند. مربی کسی است که کمک می‌کند بچه‌ها رشد کنند. یکی از مأموریت‌هایش هم این است که دانش مثلاً ریاضی را هم به دانش‌آموزانش یاد دهد.

خب هم اکنون شما با برخی از معلمان بی‌انگیزه‌ای روبه‌رو هستید که حتی انگیزه کافی برای درس‌های خودشان ندارند، چطور می‌خواهید که آنها به موضوع پرورش دانش‌آموزان رسیدگی کنند؟
بله در جریان این موضوعات هم هستم و در دانشگاه فرهنگیان هم این موضوع مطرح شد. این مرکز آموزشی باید دراین باره فعالیت بیشتری داشته باشد. همه معلمان مکلف هستند همین رویکرد را در مدارس داشته باشند. ما هم وظیفه‌ داریم که به این موضوع توجه بیشتری داشته باشیم. درباره معلمان هم باید بگویم که وقتی با معلمان در مدارس صحبت می‌کنم برخی‌ها از این موضوع ابراز خوشحالی می‌کنند. مطمئنم که آنها همکاری لازم را خواهند داشت.

بله برخی از معلمان در کنار تدریس‌شان مهارت‌های زندگی را هم به دانش‌آموزان آموزش می‌دهند که تعدادشان هم بسیار اندک است اما همین معلم وقتی می‌خواهد موضوع اجتماعی را به دانش‌آموز آموزش دهد حراست او را صدا می‌زند و از معلم می‌خواهد فقط مباحث آموزشی را در کلاس درس ارائه دهد.
این مسائل در برخی مناطق وجود دارد. همه به دنبال این موضوع هستیم که سند تحول به طور واقعی اجرا شود. این حساسیت‌هایی که شما عنوان می‌کنید البته امکان دارد در برخی نقاط وجود داشته باشد که ما باید سعی کنیم این نوع نگرش را از بین ببریم و البته یکی از برنامه‌های من در وزارتخانه این بوده که نگاه امنیتی
به آموزش و پرورش را اصلاح کنم، تا جایی که توانستم در این مدت این موضوع را اصلاح کردم با این حال حاکمیت چنین نگاهی به معلم را نمی‌خواهد. سیاست‌های کلان دولت و وزارتخانه بر این است که نگاه امنیتی روی معلم نباشد.

برای همین بوده که شما تغییر و تحولی در معاونت پرورشی داشته اید؟ در حقیقت این معاونت در سال‌های گذشته فقط تورهای سیاسی و نمایشی برگزار می‌کرده و منتقدان این حوزه می‌گویند که جای مشاوره به شدت در این معاونت خالی مانده است.
اتفاقاً به نکته خوبی اشاره کردید یکی ازدلایلی که موجب شد تا این حوزه را به آقای دکتر فیض بدهم این است که مسئولیت معاونت پرورشی فقط برگزاری اردو نیست. توقعم از معاونت پرورشی این است که در کنار معاونان آموزشی برنامه‌ای مدون برای تربیت دانش‌آموزان داشته باشد. بحث تربیت جدای از سیستم آموزشی نیست. ما باید مشاوره‌های تخصصی به دانش‌آموزان و اولیای آنها بدهیم. خیلی از اولیا هم نمی‌دانند چگونه با فرزندشان و مدرسه فرزندشان ارتباط برقرار کنند.

یعنی تعداد مشاورها را زیاد می‌کنید؟
یک معلم با توجه به تخصص‌هایی که در دانشگاه فرهنگیان می‌بیند، خودش یک مشاور است. ما نمی‌خواهیم هم مشاور داشته باشیم هم معلم. ما معلمانی را تربیت می‌کنیم که در بحث مشاوره هم دخالت داشته باشند.

یعنی شما می‌خواهید مشاوره را در مدارس حذف کنید؟
خیر، اصلاً. بحث من اصلاً این نیست که بحث مشاوره در مدارس حذف شود. اما بحث کلان تربیت توسط همه معلمان داخل مدرسه شکل گیرد و در کنارش مشاوران تخصصی را می‌گذارم برای افرادی که مشکل و مسأله دارند. من می‌گویم بحث تربیت فقط مسئولیتش با مشاورها نیست. با این حال اعتقاد ویژه‌ای هم به گسترش مشاوره تخصصی در مدارس دارم.

البته که معلم به تنهایی نمی‌تواند این همه آسیب‌های اجتماعی که بین دانش‌آموزان شایع شده است را کاهش دهد. توجه کنید که رهبر معظم انقلاب امسال با جمعی از مسئولان کشوری دیدار داشتند و در آنجا زنگ خطر آسیب‌های اجتماعی را به صدا درآوردند. این موضوع در مدارس هم دیده می‌شود. شما چه برنامه‌ای برای کاهش آسیب‌های اجتماعی دارید؟
ما دو رویکرد می‌توانیم نسبت به این مسأله داشته باشیم. برای دانش‌آموزان درگیر آسیب، سیستم مجزای آموزشی بگذاریم اما باید بدانیم که با این آموزش‌ها دانش آموزان ما واکسینه نمی‌شوند. بنده معتقدم این موضوع با این راهکارها حل نمی‌شود. اگر بخواهیم از آسیب‌های اجتماعی پیشگیری کنیم، باید علت‌یابی درستی از این موضوع داشته باشیم. با برخی از دانش‌آموزان درگیر آسیب، صحبت‌هایی داشتیم که به این نتیجه رسیدیم بیشتر دانش‌آموزان درگیر آسیب نوجوانان ضعیف‌النفسی هستند که همین نداشتن اعتماد به نفس آنها را وارد حوزه‌هایی کرده که برایشان خطرساز شده است. همچنین بیشتر دانش‌آموزان که درگیر آسیب اجتماعی می‌شوند حالت یأس و نا‌امیدی نسبت به زندگی و آینده دارند. متأسفانه دانش‌آموزان ما وقتی با بحران روبه‌رو می‌شوند، نمی‌توانند آن را حل کنند. پس در اینجا جای خالی مهارت‌های اجتماعی دیده می‌شود. این مهارت‌ها در کلاس درس باید تدریس شود. آقای معلم و مربی یکی از وظایفش این است که اعتماد به نفس دانش‌آموز را بالا ببرد و روش‌های حل مسأله را آموزش دهد.

به نظرم این موضوع بیشتر شعاری است تا اجرایی،‌هم اکنون برخی دانش‌آموزان در وضعیت خوبی به سر نمی‌برند.
به هر حال باید قبول کنیم که این موضوع زمانبر است و یکی دو سال آینده حل نمی‌شود. روال تعلیم و تربیت پروسه‌ای طولانی مدت است. ما به جای اینکه بخواهیم سریع نتیجه‌گرا باشیم، باید بپذیریم فرایند رسیدن به مسأله چگونه است.

آقای دکتر! سن آسیب‌های اجتماعی پایین آمده است تا موضوع آسیب‌های اجتماعی مطرح می‌شود وزارت آموزش و پرورش سکوت می‌کند و حرف‌هایی می‌زند که با واقعیت مدارس همخوانی ندارد.
اصلاً این‌گونه نیست؛ ما نسبت به این مسأله احساس مسئولیت می‌کنیم و باید هم پاسخگو باشیم. یکی از دستگاه‌هایی که می‌تواند آسیب‌های اجتماعی را تقلیل دهد، وزارت آموزش و پرورش است. ببینید یکی از علل فراری بودن دانش‌آموزان از مدرسه همین حجم کتاب درسی است. من به عنوان وزیر باید در باره این موضوع فعالیت کنم.

آقای دانش آشتیانی شما چقدر از واقعیت مدارس کشور باخبر هستید؟
اطلاع زیادی دارم، اما نباید برای کاهش آسیب‌ها راهکارهای کوتاه مدت را در نظر بگیریم نگرانی من این است که صورت مسأله را با راه‌حل‌های کوتاه‌مدت پاک ‌کنیم. این ریشه‌یابی نیست و مسائل ادامه پیدا می‌کند در شرایط فعلی نباید اقدام کوتاه‌مدت داشته باشیم.

درباره تنبیه در مدارس چطور؟ هر روز از گوشه و کنار کشور خبرهایی مبنی بر آزار و اذیت دانش‌آموزان از سوی معلم می‌شنویم. سیاست‌های بازدارنده شما برای تنبیه در مدارس چیست؟
پاسخ به این سؤال را با بیانات رئیس جمهوری آغاز می‌کنم که بارها تأکید کردند: «آشنایی با قانون و قانونمداری باید از مدرسه آغاز شود. دانش‌آموزان باید بدانند از احترام و کرامت برخوردار هستند. دانش‌آموزان باید بدانند از عواطف مدیر و معلم به‌طور یکسان برخوردار هستند. تمامی دانش‌آموزان از امنیت جسمانی و امنیت روحی در مدرسه برخوردار هستند. هیچ معلمی نباید به دانش‌آموزان توهین کند. اگر در گوشه‌ای از کشور، دولت تدبیر و امید مواجه با تنبیه بدنی شود با اشد مجازات با آن برخورد می‌کند. باید دانش‌آموزان با حقوقشان آشنا باشند و در کنار آن تکالیف‌شان، تکلیف نظم کلاس، تکلیف احترام به معلم، تکلیف درست درس خواندن و تکلیف آن که در داخل کلاس به همکلاسی احترام بگذارند، تکلیف آن که یک دانش‌آموز حق ندارد با همکلاسی خود به دعوا و مشاجره بپردازد. آموزش و پرورش گستره‌ای به بزرگی ایران دارد و با اکثر قریب به اتفاق جامعه در ارتباط است.

نزدیک به یک میلیون فرهنگی در سطح کشور در سطوح مختلف آموزش و پرورش به خدمت مشغول هستند، بنابراین به صورت منطقی در گستره‌ای به این وسعت و با این فراوانی، هیچ‌وقت نمی‌توانیم یک امر مطلق داشته باشیم و بر آن پافشاری کنیم، یعنی نمی‌توانیم بگوییم به صورت مطلق و در هیچ مدرسه‌ای و در هیچ‌جای کشور هیچ تنبیهی اتفاق نمی‌افتد. قوانین پیش‌بینی شده نشان می‌دهد که تنبیه سابقه تاریخی دارد و پدیده‌ای نیست که منحصر به مدارس ما شود. قوانین مربوط به تشویق و تنبیه در مدارس جهان وجود دارد. بدون شک تلاش ما این است که همه با هم کمک کنیم که با نگاهی واقع‌بینانه، تنبیه انضباطی در دانش‌آموزان به حداقل برسد. در‌خصوص تنبیه بدنی هم اعتقاد راسخ دارم که این امر بر‌خلاف اصول تعلیم و تربیت و قوانین موجود آموزش و پرورش است. این یک واقعیت است که اکثریت معلمان ما مزین به اخلاق اسلامی و ارزش‌های انسانی و آراسته به فرهیختگی و فرهنگی بودن هستند و با رعایت اصول و دلسوزی و مهربانی به امر آموزش و تربیت دانش‌آموزان مشغول هستند.

خیلی اوقات ما چهره ظاهری معلم را می‌بینیم اما دریافتی از آن نمی‌توانیم داشته باشیم. معلم‌ها با همه وجودشان برای بچه‌ها کار می‌کنند. معلم از وضع تحصیلی، از مشکلات خانوادگی دانش‌آموز، در تنهایی خود رنج می‌برد، غصه می‌خورد، هیچ‌کس اینها را نمی‌بیند. معلم برای آرامش بچه‌ها، پیگیری‌هایی خارج از کلاس دارد، دلسوزی می‌کند، اما کسی به اینها نمی‌پردازد. پرداختن به این کارها که در هیچ دستورالعمل، آیین‌نامه و بخشنامه‌ای بر معلم تکلیف نشده، شایسته قدردانی است. اما متأسفانه با وجود این همه ایثار، گاهی تنبیه بدنی هم در مدارس دیده می‌شود که قابل پذیرش نیست.

اینرا هم بخوانید

دویچه وله:بیانیه تشکل‌های دانشجویی به مناسبت دومین سالگرد خیزش سراسری

تعدادی از تشکل‌های دانشجویی ایران به مناسبت دومین سالگرد خیزش سراسری پس از کشته شدن …