بی بی سی:
بررسیهای بیبیسی فارسی نشان میدهد که بودجه متوسط خانوارهای ایرانی بین سالهای ۱۳۸۶ تا ۱۳۹۵ روندی نزولی داشته و حدود ۱۵ درصد پایین آمده است.
در این مدت به طور متوسط سهم هزینه مسکن از بودجه خانوار بالا رفته و سهم هزینه خوراک پایین آمده است.
بودجه خانوار مجموع ارزش همه کالاها و خدماتی است که یک خانوار مصرف میکند و یکی از بهترین مقیاسها برای سنجش رفاه خانواده است.
بنا بر آمار بانک مرکزی ایران متوسط بودجه خانوارهای شهری به نرخ ثابت (با لحاظ کردن تورم) بین سالهای ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۶ روندی صعودی داشت؛ یعنی به طور متوسط هر خانوار ایرانی هر سال نسبت به سال قبل کالاها و خدمات بیشتری مصرف میکرد، اما از سال ۱۳۸۶ به بعد این نسبت رو به کاهش گذاشت.
اگر سطح قیمتها در همه سالها را مشابه سطح قیمتها در سال ۱۳۹۵ در نظر بگیریم، هر خانوار ایرانی در سال ۱۳۸۶ به طور متوسط ماهانه ۳ میلیون و ۸۷۲ هزار تومان کالا و خدمات مصرف میکرد، که در سال ۱۳۹۵ به ۳ میلیون و ۲۷۵ هزار تومان کاهش یافت.
افت ۱۵ درصدی در شرایط اقتصادی ایرانیان از سال ۱۳۸۶ به بعد در حالی اتفاق افتاد که از سال ۱۳۷۶ تا آن موقع، متوسط بودجه خانوار ۴۳ درصد رشد کرده بود.
سال ۱۳۸۶، نقطه آغاز سقوط رفاه خانوارهای ایرانی در دو دهه اخیر، سالی بود که در ماههای فروردین واسفند آن شورای امنیت سازمان ملل با تصویب دو قطعنامه مرتبط با برنامههای هستهای و موشکی ایران، تحریمهایی را علیه این کشور وضع کرد. در این سال بود که علی لاریجانی از مقام خود به عنوان مذاکرهکننده ارشد هستهای کنار رفت و سعید جلیلی جانشین او شد.
سهمیهبندی بنزین، که با ناآرامیهایی همراه بود، از سال ۱۳۸۶ آغاز شد. در همین سال محمود احمدینژاد، رئیس جمهوری وقت، سازمان مدیریت و برنامهریزی (برنامه و بودجه سابق) را منحل کرد.
نرخ تورم در سال ۱۳۸۶ با جهشی چشمگیر به ۱۸.۴ درصد رسید. (در سال ۱۳۸۵ نرخ تورم ۱۱.۹ درصد بود)
در عین حال، دولت ایران در ۱۳۸۶ برای سومین سال پیاپی از افزایش قیمت نفت در بازارهای جهانی بهرهمند میشد.
در واقع بنا به آمار بانک مرکزی ایران، سال ۱۳۸۶ نقطه اوج درآمد فعالیتهای اقتصادی گروه نفت به نرخ ثابت بود.
پس از آن ایران در چند سال مختلف با افت درآمدهای نفتی، کاهش تولید ناخالص داخلی و رشد منفی اقتصادی روبرو بود و این افت درآمدهای ملی با سقوطی بزرگتر در بودجه خانوار همراه بوده است.
نکته جالب توجه این است که از سال ۱۳۸۴ به بعد، به استثنای سال ۱۳۹۱، در همه سالها رشد بودجه خانوارهای شهری ایران کمتر از رشد اقتصاد ایران بوده است. یعنی بودجه سالانه خانوارها به طور متوسط با شتابی کندتر از اقتصاد ملی رشد کرده، یا در سالهای رشد منفی، با شتابی تندتر از اقتصاد ملی سقوط کرده است.
فاصله چشمگیر میان رشد بودجه خانوار و رشد اقتصاد ملی از سال ۱۳۸۴ به بعد در حالی اتفاق افتاد که پیش از آن بودجه خانوار عمدتا با نرخی نزدیک به نرخ رشد اقتصادی تغییر میکرد.
کاهش بودجه کلی خانوار با تغییر ترکیب بودجه نیز همراه بوده است، به این معنی که نسبت هزینههای مختلف خانوار به یکدیگر تغییر کرده است.
عمدهترین تحول در تغییر هزینهها، افزایش ۱۰ درصدی سهم هزینه مسکن (در کنار آب، برق و گاز) در دو دهه اخیر است.
سهم مسکن از ۲۶ درصد بودجه خانوار در سال ۱۳۷۶ به نزدیک ۳۶ درصد در سال ۱۳۹۵ رسیده است. این یعنی در این دوره هزینه مسکن در مجموع بیشتر از هزینه خانوار رشد کرده است، و آنجا که هزینه خانوار پایین آمده، هزینه مسکن به همان مقدار کم نشده و به این ترتیب سهم مسکن از کل بودجه خانوار بیشتر شده است.
به عنوان نمونه در سال ۱۳۸۴ بودجه متوسط ماهانه یک خانوار شهری معادل ۳ میلیون و ۵۶۹ هزار تومان سال ۹۵ بود. متوسط هزینه مسکن خانوار در این سال ۹۶۱ هزار تومان (۲۷ درصد کل بودجه) میشد.
اما در سال ۱۳۸۸ در حالی که بودجه متوسط ماهانه نزدیک به مبلغ چهار سال قبل بود (۳ میلیون و ۵۸۸ هزار تومان در ماه)، متوسط هزینه مسکن به یک میلیون و ۱۲۵ هزار تومان در ماه (۳۱ درصد کل بودجه) رسید.
(همه این قیمتها به نرخ ثابت و معادل قیمتهای سال ۱۳۹۵ محاسبه شده است)
شدیدترین افزایش هزینه مسکن به نرخ ثابت در سال ۱۳۸۶ اتفاق افتاد که افزایش ۱۷ درصدی داشت.
برای جبران این سهم فزاینده هزینه مسکن از بودجه، خانوارهای ایرانی از خرج خوراک و پوشاکشان زدهاند.
هزینه خوراک از ۳۰ درصد بودجه خانوار در سال ۱۳۷۶ به ۲۳ درصد در سال ۱۳۹۵ کاهش یافته است.
این تنها سهم خوراک از هزینه خانوار نیست که پایین آمده است، بلکه خود مبلغی که خانوارها خرج خوراک میکنند هم در سالهای اخیر کمتر شده است.
باید در نظر گرفت که بُعد خانوار، یعنی تعداد متوسط افراد در یک خانوار ایرانی، در دو دهه اخیر روندی نزولی داشته است، به این معنی که در هر خانوار تعداد به اصطلاح “نانخورها “ پایین آمده، که به کم شدن هزینه خوراک منجر میشود.
اما کاهش هزینههای خوراک از نسبت کوچک شدن خانوادهها نیز شدیدتر بوده است، یعنی سهمی که هر نفر به طور سرانه از درآمد خانوار خرج خوراک و آشامیدنی کرده، از سال ۱۳۹۲ به بعد پایین آمده است.
به همین ترتیب، هم سهم پوشاک از کل بودجه خانوار کم شده است، هم سهم سرانهای که هر نفر به طور متوسط خرج پوشاک کرده در دو دهه اخیر پایین آمده است.