٢٥ نوامبر، روز کیفرخواست علیه بیش از ٤٠ سال خشونت علیه زنان

٢٥ نوامبر روز جهانی اعتراض علیه خشونت علیه زنان است. نفس اختصاص روزی به این نام نشانی بارز از بربریت جهان سرمایه داری و ابعاد فاجعه بار خشونت در سطح جهان است. ایران  یک کانوع داغ اعتراض علیه آپارتاید جنسی و خشونت علیه زن است.

خشونت علیه زنان در ایران، تحت حاکمیت رژیم آپارتاید جنسی بنابر قوانین ارتجاعی اسلامی هر روزه و جاری است و  حجاب اجباری و تفکیک جنسیتی دو رکن پایه ای آنرا تشکیل میدهد. طی بیش از ٤٠ سال حاکمیت این رژیم خشونت علیه زن ابعاد جنایت باری بخود گرفته و موضوع کیفرخواست مردم است. یک نمونه اخیر و تکاندهنده اش جانباختن سحر خدایاری معروف به دختر آبی در همین شهریور ماه بود که قلب همه را به درد و جامعه را به تکان در آورد.

سحر دختر جوان ٢٩ ساله ای بود که علیه محرومیت زنان از ورود به استادیوم ها به عنوان نمادی از بساط تفکیک جنسیتی قد علم کرد و نامش در تاریخ جنبش برای رهایی و آزادیخواهی ثبت شد. در این حرکت اعتراضی و جسورانه سحر با تغییر قیافه وارد استادیوم ورزشی شده بود تا بازی مورد علاقه اش را تماشا کند. اما  دستگیر و بعد هم به حبس محکوم شد. در اعتراض به این حکم و این بیحقوقی ها و رفتار جنایتکارانه حکومت، او دست به خودسوزی زد و درگذشت. درگذشت او آنچنان فضایی از اعتراض را در پی داشت که ولوله ای در درون حکومت انداخت. این چنین است که “دختر آبی” امروز به سمبل مبارزه علیه آپارتاید جنسی در ایران تبدیل شده است و هم اکنون در آستانه ٢٥ نوامبر نام او در صدر لیست کیفرخواست جامعه علیه ٤٠ سال خشونت و جنایت در قبال زنان و مردم علیه حکومت اسلامی قرار دارد. فجایعی از این دست، پرونده ایست قطور که داستان بیش از ٤٠ سال حاکمیت آپارتاید جنسی و خشونتهای سیستماتیک آن علیه زنان و کل جامعه است. طی تمام این سالها زنان بسیاری به دلیل عدم تبعیت از قوانین حجاب اجباری، که از پوشاندن موی سر تا رنگ لباس را در بر میگرفته، مورد انواع خشونت ها، برخوردهای خیابانی، زندان و بازداشت، احکام شلاق و زندان و جریمه های نقدی قرار گرفته اند. طی تمام این سالها حجاب و قوانین ارتجاعی اسلامی اهرمی برای محروم کردن زنان از بسیاری از حقوق اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی بوده است و در تقابل با آنها جدالی هر روزه در سطح جامعه جریان داشته است.

برای نمونه جمهوری اسلامی با قوانین ارتجاعی اسلامی اش پناهنگاه عقب مانده ترین سنتهای ارتجاعی علیه زنان و  خشونت علیه آنان در خانواده، در محیط های کار و در عرصه های مختلف زندگی اجتماعی بوده و بخاطر آن زندگی زنان بسیاری به تباهی کشیده شده است. و این فاجعه ایست که از همان سنین کودکی سرنوشت دختران  بسیاری را رقم زده است.

از سوی دیگر تحت حاکمیت این رژیم و قوانین ارتجاعی اسلامی اش، با از هم پاشیدن بسیاری از خانواده ها بخاطر فقر و فلاکت بیسابقه حاکم و نبود هیچگونه قوانین حمایتی، زنان بسیاری به ورطه اعتیاد و نابودی کشیده شده اند. در همین راستا کم نیستند شمار زنانی که  بخاطر اعتیاد همسرانشان قربانی شده و وادار به تن فروشی شده اند. آمار تن فروشی بطور باور نکردنی ای افزایش یافته و سن آن کاهش پیدا کرده است. در کنار همه اینها، با پدیده ای به اسم دختران فراری و رسیدن سن این دختران به ٩ سال هستیم. این درحالیست که زنان تن فروش و یا دختران فراری که خود قربانیان این سیستم اند، بنابر قوانین اسلامی مجرم و در معرض خطرناکترین خشونت ها قرار دارند. بعلاوه اینکه جمهوری اسلامی قوانینی چون صیغه، این شکل اسلامی تن فروشی را رسمیت داده و بازارش داغ است و در این صنعت فروش سکس، طبق قوانین اسلامی، حتی دختر بچه های کم سال نیز در لیست قرار دارند.

در برابر کل این توحش و بربریت، یک عرصه مهم نبرد زنان و اساسا مردم ایران، نبرد علیه آپارتاید جنسی و قوانین ارتجاعی اسلامی و ضد زن به عنوان نمادهای آشکار خشونت علیه زنان است که نوید بخش است. این جنبشی نوین، مدرن، رادیکال و انسانی است که در جدال هر روزه اش در سنگرهای بسیاری حکومت اسلامی را عقب زده است، که مهمترینش حجاب است. این جنبشی است که دامنه نبردش هر روز گسترده تر شده و تمام مظاهر آپارتاید جنسی از جمله عرصه هایی چون ورزش، حق دوچرخه سواری، حق ورود به استادیوم ها، هنر، مد، موزیک، حق آوازخوانی … را در بر گرفته است. و در تمام این عرصه ها کارزارهای مبارزاتی جانانه ای به راه افتاده است که در حرکت رو به جلوی خود سنگرهای بسیاری را فتح کرده و هر روز گامی به جلو تر برداشته است. نقطه اوج این جنبش  قد علم کردن دختر انقلاب، و تکثیر این جنبش در سطح جامعه بود که ضربه ای کاری به حجاب، این پرچم آپارتاید جنسی و مظهر خشونت علیه زن در ایران بود. این جنبش با خیزش دی ماه مردم در سال ٩٦ سر بلند کرد و با سر چوب کردن حجاب کل حاکمیت رژیم اسلامی را به چالش کشید. زیر فشار این جنبش بخش های مختلف حکومت آنچنان به جان هم افتادند که مجبور شدند از اینکه اجباری بودن حجاب به نفع حاکمیت اسلامی نیست، سخن بگویند. و این جنبشی سیاسی است که کل حکومت و قوانین ارتجاعی اسلامی اش را به چالش کشیده و رنگی زنانه به انقلابی که دارد شکل میگیرد زده است.

٢٥ نوامبر روز قد علم کردن این جنبش و کیفرخواست جامعه علیه بیش از ٤٠ سال حاکمیت آپارتاید جنسی است. ٢٥ نوامبر روز نه به حجاب اجباری و تفکیک جنسیتی به عنوان مظاهر بارز خشونت علیه زنان در ایران است. روز اعتراض به خشونت علیه زنان، در خانه، در محیط های کار، در محیطهای آموزشی و در کل جامعه است. ٢٥ نوامبر روز اعتراض علیه قوانین حاکم ضد زن که آشکارا محیط زندگی، معیشت، کار و مبارزه زنان را امنیتی میکند، است. با شعار نه به خشونت علیه زنان و نه به تمام مظاهر بردگی زن، به استقبال ٢٥ نوامبر روز اعتراض جهانی علیه خشونت بر زن  برویم.

انترناسیونال ۸۴۲

اینرا هم بخوانید

اول ماه مه امسال در ایران، یک ارزیابی – شهلا دانشفر

مندرج در ژورنال شماره ۷۲۰ (لینک به فایل پی دی اف نشریه ژورنال برای پیاده …