در خبرها آمده بود که علم الهدای امام جمعه مشهد در جریان برگزاری نماز جمعه گفته است: “برگزار کنندگان جشن روز زن در برج میلاد میخواستند نشان دهند “الگوی جامعه، حضرت زهرا نیست بلکه سوفیالورن است”
حکومت اسلامی قریب چهل سال در اوج توحش، زندان، اسید و شلاق کوشید الگوهای مدرن و امروزی را از زنان در ایران بگیرد و الگوی حضرت زهرایش را به آنان و به کل جامعه حقنه کند اما نتوانست. درد بی درمان حکومت اسلامی همین است که قادر نبوده و نخواهد شد الگوی سوفیالورنها را از زنان در جامعه ایران بگیرد.
پاشنه آشیل این حکومت همین الگو است که بقدمت چهار دهه در تعرض به حقوق انسانی زن توانسته است خود را سرپا نگه دارد.
زنان در جامعه ایران دهها خواست و مطالبه اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دارند و برای بدست آوردنش جنگیده اند.
اما امروز و بعد از عبور زنان و کل جامعه از اصلاح طلب و اصول گرا، بعد از وقایع دی ماه و کنار زدن حجاب اجباری در خیابان انقلاب توسط زنان و دختران و تمام شدن ماجرا، کماکان پاشنه آشیل حکومت اسلامی تعرض زنان به حجاب اجباری است.
گفته میشود که مسئله محوری زنان در ایران دستمزد برابر با مردان است و باید آنرا لانسه کرد و بر سر حکومت اسلامی کوبید. قطعا دهها نابرابری و از جمله دستمزد نابرابر یکی از معضلات همیشگی زنان در ایران بوده است اما چسبیدن به مسئله دستمزد برابر در شرایط و اوضاع متحول سیاسی یعنی گم کردن سوراخ دعا.
کسانی یا جریاناتی که شعار دستمزد برابر زنان با مردان را در راس خواست و مطالبات در تحولات سیاسی امروز جامعه ایراناولویت دار میدانند، آیا هیچوقت از خود پرسیده اند که چرا حکومت اسلامی و کاربدستان ریز و درشتش، حساسیت چندانی در قبال این شعار بخرج نمیدهند. آیا از خود پرسیده اند که چرا تجمعی از زنان حتی در هشت مارس با طرح خواست دستمزد برابر هم مطرح شود پایه های نظام احساس لرزش نمیکند و معترضی در این خصوص تحت تعقیب، زندان و یا آزاد شدن در اذای وثیقه قرار نمیگیرد؟ آیا به این فکر کرده اند که هیچ نهاد و مقامی از حکومت چرا کمترین واکنش را نسبت به آن از خود بروز نمیدهند؟
اما به محض اینکه روسری ها عقب رفت و یا بر سر یک تکه چوب قرار گرفت، از ولی فقیه گرفته تا گردن کلفت ترین مرتجعیناسلامی خواب از چشمانش پرید و آنرا به سوژه نماز جمعه هایشان تبدیل کردند و برای چندمین بار زانو زدند که الگوی نیمی از جامعه یعنی زنان، مدرنیسم، الگوهای غربی دنیای امروز و سوفیالورن است؟
حتی اگر در بهترین حالت حکومت اسلامی تن به اجرای دستمزد برابر زنان و مردان بدهد ( که غیر ممکن و غیر عملی است ) باز هم این نظام احساس خطر جدی در قبال روند تحولات سیاسی بر بستر این شعار نخواهد کرد.
حجاب و پرت کردن آن اکنون به موضوع روز و جا افتاده ای از سوی زنان و جوانان تبدیل شده است. هر لحظه و هر روز با قرار گرفتن یک زن بر سکوی خیابان انقلاب یا در اماکن عمومی، زلزله عظیمی سراپای ساختار درهم ریخته حکومت اسلامی را درهم ریخته تر خواهد کرد. تحقق خواست دستمزد برابر و دهها خواست و مطالبه انسانی دیگر از این مسیر میگذرد و ممکن و میسر است. برچیدن حجاب اجباری و هر اجبار دیگری بر زندگی زنان. امروز دیگر پاشنه آشیل و دلواپسی های واقعی ولی فقیه، علم الهدای و دیگر آیت الله مفتخور اسلامی است نه چیز دیگری.
عبدل گلپریان
۱۰ مارس ۲۰۱۸
۱۹ اسفند ۹۶