پروژه نخ نمای کومه له و پژاک!

بنا به اخبار منتشر شده، حزب حیات آزاد کردستان- پژاک و کومه له ابراهیم علیزاده سلسله دیدارهایی برای همکاری مشترک انجام داده اند. یکی از اعضای کمیته دیپلماسی پژاک در گفتگو با خبرگزاری فرات، دیدار در سطوح عالی پژاک و کومه له را تأیید کرد و هدف از آن را “بحث در مورد چهارچوب‌های فعالیت مشترک در روژهلات کردستان، برداشتن گام‌های عملی در راستای اتحاد ملی و دفاع از خلق روژهلات کردستان و اخذ تمهیدات لازم در قبال تحولات آتی منطقه عنوان کرد.”

همچنین یکی از اعضای کمیته مرکزی کومه له در گفتوگو با وبسایت شارپرس با اشاره به آخرین دور مذاکرات این حزب با مسئولین پژاک گفته است؛ “دیدار اخیر به منظور توافق و همبستگی صورت گرفت و هدف از آن فعالیت سیاسی مشترک در روژهلات کردستان است، زیرا انتظار می‌رود در ایران تحولاتی روی دهند و ما هم خواستار ایفای نقش خویش در تحولات آتی هستیم.”

اظهارات عضو کمیته دیپلوماسی پژاک مبنی بر، ” برداشتن گام‌های عملی در راستای اتحاد ملی و دفاع از خلق روژهلات کردستان”، موضوع تازه و عجیبی نیست. افق، سیاست و استراتژی جریان پژاک بعنوان ورژن ایرانی پ ک ک برای همگان روشن است اما برای سازمان کومه له که همچنان مدعی دفاع از مبارزات کارگری است و سازمان خود را کمونیست مینامد، تناقضی دائمی در عملکرد این سازمان بوده است. کومه له مدتهاست در این تلاش است که این تناقض را با حضور در جبهه احزاب و نیروهای ناسیونالیست کرد حل کند. کومه له این را میداند که نمیتوان خود را همچنان کمونیست نامید و مدعی منافع طبقه کارگر قلمداد کرد اما با ترمها، سیاست و افق جریانات ناسیونالیست کرد مبنی بر، “در راستای اتحاد ملی ” ظاهر شد.

پیشتر از سوی چندین سازمان و جریان چپ تلاش زیادی صورت گرفت که کومه له وارد قهقرای احزاب ناسیونالیست و اسلامی نشود اما اتفاقات ماههای گذشته بویژه تلاش برای دادوستد با نمایندگان حکومت اسلامی که بمدت یکسال و نیم آنرا پنهان نگه داشته بود موقعیت کومه له و اینکه به کدام سو میرود را عیان ساخت.

یک سازمان کمونیستی که در برنامه، در سیاست و در استراتژی بخواهد عملا در جهت سازماندهی، متحد کردن و متشکل کردن کارگران و دخالت در جنبشهای رادیکال اعتراضی جامعه به ایفای نقش بپردازد قطعا حاضر نخواهد شد همراه با جریانی دست ساز و دیگر احزاب و سازمانهای ناسیونالیست و قومی کرد وارد همکاری مشترک در راستای “اتحاد ملی” شود. برای کومه له اما چنین تلاشی مدتهاست که به نرمی متعارف و  جا افتاده تبدیل شده است. عملکرد چندین سال اخیر کومه له نشان داده است که  طی هر دوره ای بر بستر افق و استراتژی احزاب ناسیونالیست کرد به ایفای نقش میپردازد.

از کنگره ملی و ائتلاف با پنج سازمان ناسیونالیست کرد گرفته تا امضای بیانیه کمیته دیپلوماسی احزاب و جریانات قومی – اسلامی پرو رژیم اسلامی و خیز برداشتن برای بده و بستان با حکومت اسلامی، اکنون دیگر به سیاست و استراتژی سازمان کومه له تبدیل شده است.

راه نیافتن کومه له به “مرکز همکاری احزاب کردستانی”، بدلیل یارگیریها در چهارچوب سیاست دولتهای منطقه سبب شده است که  این سازمان خود را در انزوا احساس کند و برای برون رفت از این انزوا حاضر است دست همکاری بسوی هر جریانی از جنس پژاک دراز کند. پژاک نیز که از قافله “مرکز همکاری احزاب کردی” بنا به همان دلایل در جبهه دیگری ایستاده است، در صدد ایجاد ائتلافی دو گانه در رقابت با احزاب و سازمانهای ناسیونالیست برآمده است.

عضو رهبری کومه له پیرامون این همکاری مشترک گفته است:

“انتظار می‌رود در ایران تحولاتی روی دهند و ما هم خواستار ایفای نقش خویش در تحولات آتی هستیم”.

کومه له در هر ائتلافی در جبهه احزاب ناسیونالیست کرد تا نشان دادن اشتیاق برای دیدار با نمایندگان رژیم اسلامی، بگفته عضو رهبری این سازمان “خواستار ایفای نقش خویش در تحولات آتی است.”

پروژه ایفای نقش در تحولات آتی، پروژه ای در چهارچوب افق، سیاست و عملکرد احزاب ناسیونالیست قومی کرد است که کومه له هم مدتهاست به این پروژه ملحق شده است. برای کومه له و دیگر احزاب ناسیونالیست کرد فرقی نمیکند که آمپر تنش بین ترامپ و جمهوری اسلامی بالا رود یا فروکش کند. آنها بدنبال کسب موقعیتی در معادلات منطقه ای و از بالا هستند. از این رو سیاست، استراتژی و عملکرد این جریانات کمترین سنخیتی با افق و اهداف مردم معترض و سرنگونی طلب در کردستان ندارد.

همکاری مشترک پژاک و کومه له پاسخی به جا نماندن از قافله هر دو حزب دمکرات و هر دو سازمان زحمتکشان در تحولات منطقه و بده و بستان با حکومت اسلامی است. فعلا تنها جریانی که در حاشیه قرار دارد و هنوز به بازی گرفته نشده است سازمان خبات است. باید دید که در روزها و هفته های آینده این سازمان نیز وارد چرخه کومه له – پژاک در راستای ایفای نقش در تحولات آتی خواهد شد یا نه؟

سیر تحولات سیاسی در منطقه، شاخ و شانه کشیدنهای جمهوری اسلامی و ترامپ و دیگر تحولات سیاسی از بالا در منطقه اساس سیاست و استراتژی این احزاب را تعیین میکند. سنت و سابقه احزاب ناسیونالیست کرد درهر چهار بخش کردستان تاریخا و تا به امروز چیزی جز این نبوده است.

اگر تا چندی پیش این توهم وجود داشت که گویا ممکن است نیرویی چپ در کومه له یا در حزب  این ظرفیت را خواهد داشت که اراده کند و مانع از شتاپ خط ناسیونالیستی درون کومه له بسوی احزاب و جریانات ناسیونالیست کرد و پروژه “مذاکره” با رژیم  شود، این توهم اکنون دیگر کاملا ریخته شده و وجود ندارد. خطی که خود را در سطح حزب چپ و کمونیست مینامید، در جریان آخرین میزگرد تلویزیونی و در برابر انتقادات تند دیگر اعضای ائتلاف شش گانه در سطح حزب، با دفاع صریح و روشن از جهت گیری، خط و سیاست راست رهبری کومه له و در توجیه وارد شدن در دایره جهش برای نشست با نمایندگان رژیم اسلامی، با آن همصدا شد و خیال سازمانهای موئتلف خود را نیز راحت کرد.

خیلی ها در صفوف سازمان کومه له و حزب آرزو میکردند که رهبری این سازمان بجای نزدیکی و همکاری با احزاب و جریانات ناسیونالیست و قومی، بسمت جریانات چپ و کمونیست بچرخد و قدم بردارد اما باید گفت که تصمیم سیاسی رهبری حزب و کومه له برای تحقق استراتژی مشترک با احزاب ناسیونالیست کرد، با آرزو کردن متوقف نخواهد شد. ایجاد چنین سدی در مقابل خط راست امر کادرها و اعضای مصمم و متعهد به کمونیسم و به کارگر در این حزب و سازمان است. تحولات منطقه، جبهه بندیها و اکنون رقابت در دورهای بعدی برای نشست با نمایندگان رژیم اسلامی، به افق و استراتژی کومه له و دیگر احزاب و سازمانهای ناسیونالیست – قومی کرد تبدیل شده است. اساس پروژه نخ نمای ایفای نقش در تحوالات آتی کومه له و پژاک در این ظرفیت قابل توضیح است. با این حال جامعه، کارگر و جنبشهای اجتماعی چپ، کمونیست و رادیکال در کردستان و در همسرنوشتی با مبارزات سراسری، پروژه های این جریانات را بیش از این حاشیه ای خواهد کرد.

عبدل گلپریان

۶ شهریور ۹۸

۲۸ اوت ۲۰۱۹

اینرا هم بخوانید

دست چپاولگران حکومتی از منابع انرژی کوتاه – عبدل گلپریان

مندرج در ژورنال شماره ۸۸۱ (لینک به فایل پی دی اف نشریه ژورنال برای پیاده …