اعدام یعنی قتل عمد دولتی و این قتل عمد فقط در دولتهای دیکتاتوری و ارتجاعی همانند جمهوری اسلامی اجرا میشود و بس.
مجازات اعدام در جمهوری اسلامی فقط بخاطر ایجاد رعب و وحشت در بین مردم و حفظ قدرت است. قدرتی که فقط بواسطه اعدام، زندان، شکنجه و قتل و تجاوز توانسته سایه شوم خود را بر سر مردم نگه دارد.
اعدام جدا از ناهنجاریهای روحی و روانی که برای خود زندانیان دارد برای خانواده این عزیزان هم رنجها و ضایعات روحی بسیاری دارد. چرا که با اعدام یک انسان خانواده آن اعدامی هم تجربیات بسیار تلخ و جانگدازی را تا آخر عمر تجربه میکنند. بخصوص اگر آن فرد کودکی داشته باشد این کودک خیلی زود مرگ عزیز خود را تجربه میکند و به همین دلیل در سنین رشد که شخصیت این کودکان شکل میگیرد این مسله باعث بروز اختلالات شخصیتی و دیگر مشکلات روانی برای این دسته از کودکان را بهمراه دارد
از مهمترین این ناهنجاریها و مشکلات روحی و روانی بعد از اعدام و اثرات آن روی کودکان میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
?کمبود اعتماد به نفس، خجالت در مورد خود و دیگران، دروغ گفتن به خود و دیگران درباره وضعیت موجود، عدم توانایی توضیح موقعیت به دیگران، خشم، از دست دادن اشتها (در بعضی مواقع بروز اختلالات تغذیهای)، از دست دادن علاقه به بازی و تفریح، از دست دادن علاقه به مدرسه و عملکرد ضعیف در مدرسه، از دست دادن تمرکز، بیخوابی، رویا و کابوس (به ویژه در مورد پدر یا مادر)، شب ادراری، توقف عادت ماهانه و دردهای روان تنی. همچنین مشکلات رفتاری شامل: استفاده از خشونت (از جمله علیه خود، مثل گاز گرفتن شخص خود)، بدرفتاری و خرابکاری (احتمالا برای جلب توجه)، انزواطلبی و ….
شهیندخت مولاوردی، معاون وقت رئیسجمهور ایران در امور زنان و خانواده، در بهمن ماه سال ۱۳۹۵، گفت: «روستایی در سیستان و بلوچستان داریم که تمامی مردان روستا اعدام شدهاند. بازماندگان آنها امروز قاچاقچی بالقوه هستند؛ هم از این نظر که بخواهند انتقام پدران خود را بگیرند و هم برای تأمین نیازهای مالی خانوادههایشان. هیچ حمایتی هم از این افراد نمیشود.»
غلام (اسم مستعار) سال ۱۳۹۵ با اتهام حمل مواد مخدر در زندان مرکزی ارومیه اعدام شد. وی برای دریافت کرایهای به مبلغ ۳۰۰ هزار تومان دست به این کار زده بود و صاحب اصلی مواد مخدری که از وی کشف شد، هیچگاه بازداشت نشد. زندانیان میگویند غلام را ساعت هشت صبح جمعه برای اعدام صدا زدند. موقع اعدام، عکس کودکانش را به قاضی ناظر بر زندان نشان میداد و میگفت: من برای سیر کردن شکم اینها این کار را کردم، بچههایم را یتیم نکنید. اکنون همسر غلام با دو کودک در ارومیه زندگی میکند و کمک بسیار ناچیزی از کمیته امداد دریافت میکنند که برای گذراندن زندگی کافی نیست. (مشت نمونه خروار است).
?افسردگی و مشکلات روانی در بین خانواده زندانیان سیاسی که اعدام میشوند نیز امری شایع است.
?خانواده های اعدامیان در نظام جمهوری اسلامی با خود اعدامیان در اصل اعدام میشوند چرا که بعد از اعدام، خانواده های این محکومین به حال خود رها میشوند بدون هیچ حمایت مالی و روحی و روانی. بعضی از این خانواده ها کارشان حتی به خودکشی میکشد یا کودکان آنان تبدیل به کودک کار شده و در آینده جز جوانان بزهکار شده و برای نیازهای اولیه زندگی یا مجبور به کارهای خلاف و یا مجبور به تن فروشی میشوند و این پروسه در طول این چهل سال مدام تولید و باز تولید شده چرا که ریشه نابرابری و اختلاف طبقاتی در خود سیستم نظام و حکومتی است که نه تنها رفاه و آسایش را از مردم سلب کرده بلکه با اختلاسها و حقوقهای نجومی مردم را به فقر و فلاکت کشانده و در این بین اگر کسی معترض باشد و یا کوچکترین حرکتی کند که با قوانین دوره بربریت جمهوری اسلامی در تناقض باشد به اعدام و مجازات سنگین محکوم میگردد.
باید به این نظام پوسیده و پوشالی پایان داد و بجای آن یک سیستم انسانی را بر پایه برابری و عدالت برای همگان بوجود آورد.
پروین آزاد
۳۰ تیرماه ۹۹