مندرج در ژورنال شماره ۹۷۵ (لینک به فایل پی دی اف نشریه ژورنال برای پیاده کردن روی تلفن همراه)
عبدالله اوجالان، پنجشنبه ۹ اسفند ۱۴۰۳ ـ ۲۷ فوریه ۲۰۲۵، در پیامش خواستار پایان مبارزه مسلحانه و خلع سلاح و انحلال پکک شد. پکک میگوید در اجابت درخواست عبدالله اوجالان سلاحها را زمین خواهد گذاشت.
در این تصمیم حقیقتی وجود دارد که دیگر ممکن نیست با استقرار در کوههای قندیل و ادامه “جنگ مسلحانه” به نتیجهای مطلوب رسید. اما صرف زمین گذاشتن اسلحه توسط پکک نیز معجزه نمیکند
برای ناسیونالیسم عظمتطلب، چه حاکم، چه تحت ستم، انسانها به نژاد و قوم، فرودست و بالادست تبدیل میشوند و حق حیات سیاسی و انسانی آنها مشروط میشود. تا زمانی که حق شهروندی برابر ورای “ملیت و قومیت و نژاد” مبنای سیاست حاکمین نباشد، پایان دادن به ستم ملی ممکن نخواهد بود.
ناسیونالیسم کُرد در ترکیه رسماً در این پیام اوجالان از حق حاکمیت و تشکیل دولت مستقل دست میشوید و به این اعتبار در بهترین حالت شاید بتواند مختصر استقلالی از نظر اداره محلی و فرهنگی به دست بیاورد. این “استخوانلایزخم” باقی خواهد ماند. این هم البته مشروط به قدرت ناسیونالیسم حاکم در ترکیه است که چه امتیازی به “ملت تحت ستم کُرد” بدهد یا ندهد. جدال وسیعتر جامعه ترکیه در این میان البته نقش تعیینکنندهای در حل مسئله کُرد در ترکیه دارد.
آنچه که باید مبنا گرفته شود این سیاست است که هر گاه مردمانی نتوانند بهخاطر ستم ملی در چهارچوب یک کشور زندگی کنند آنگاه حق دارند با برگزاری انتخابات آزاد جدا شوند. توصیه و جهت سیاسی ما البته ضرورتاً جدایی نیست، بلکه بودن در یک ساختار سیاسی کشوری با حق برابر شهروندی است. اگر این حق برابر شهروندی برای “ملت تحت ستم” توسط حاکمیت به رسمیت شناخته نشود آنگاه جدایی تنها راه ممکن خواهد بود.
پیام اوجالان البته پایان یک دوره تاریخی برای نیروی مسلح در کردستان ترکیه را اعلام کرده است. بااینحال آیا انسانیت برابریطلب گام بزرگتری در حل ستم ملی به جلو برخواهد داشت تا حل این معضل تازه امتداد قویتر مبارزهای باشد علیه نظام سرمایهداری که بر تضاد منافع طبقانی بین ۱ درصدیها و ۹۹ درصدی استوار است؟