چرا جمهوری اسلامی سرنگون نمی‌شود؟ سؤال از کاظم نیکخواه

مندرج در ژورنال شماره ۸۰۱ (لینک به فایل پی دی اف نشریه ژورنال برای پیاده کردن روی تلفن همراه)

سوسن صابری: اوضاع اقتصادی جمهوری اسلامی به طور روزافزون وخیم‌تر می‌شود. گرانی کمرشکن و طبق آمارهای خودشان تورم ۶۳ درصدی چیزی در سفره‌های خالی اکثریت مردم ایران باقی نگذاشته است. طبق آمار بانک مرکزی تا آخر بهمن سال گذشته بدهی دولت به بانک مرکزی به بیشتر از ۳۰۲ هزار میلیارد تومان رسید که نسبت به سال قبل از آن افزایش ۶۵ درصدی داشته است. بدهی بانک‌ها به بانک مرکزی هم تا همان تاریخ به رقم نجومی ۶۸۲ هزار میلیارد تومان رسید. آش آن‌قدر شور است که بانک مرکزی پنج ماهی است که آمارش را به‌روز و منتشر نکرده و معلوم نیست این بدهی‌ها امروز در چه حدی هستند.

سؤال اینجاست که حکومتی با چنین اوضاع اقتصادی خراب و بدهی‌های میلیاردی و تورم و گرانی، حتی بدون درنظرگرفتن عوامل سیاسی و اجتماعی، چطور روی پایش ایستاده؟ چگونه است که ساقط نشده است؟

کاظم نیکخواه: هیچ دیکتاتوری به‌صرف اوضاع خراب اقتصادی‌اش سرنگون نشده و نمی‌شود. دیکتاتورها تا لحظه آخر از تاج و تختشان دفاع می‌کنند. باید با زور سرنگونشان کرد. اما مشکل این حکومت فقط اقتصاد فلج نیست. مشکل اصلی‌اش این است که زن و مرد و پیر و جوان این کشور علیه حکومت هستند و تمام سنت‌ها و سیاست‌هایش را هر روز به تمسخر می‌گیرند و زیر پا له می‌کنند. جنبش‌های مردمی ضد حجاب، ضد آخوند و مذهب، ضد اعدام، ضد زندان‌های سیاسی، ضد تبعیضات جنسیتی، ضد چپاول و ضد اختلاسگران هر روز در این جامعه وسیعاً جریان دارد. اعتراضات و اعتصابات دفاع از معیشت نیز گسترده و هر روزه است و به‌ویژه بازنشستگان و کارگران و معلمان و پرستاران هر روز در این عرصه در حال جدال‌اند و درعین‌حال اعدام و زندان و چپاولگری این حکومت را به مصاف می‌گیرند. از سوی دیگر در برابر توحش و تحجر حاکم، فضای برابری‌طلبی، انسان‌دوستی، مدرنیسم، دفاع از حقوق زنان، دفاع از کودکان وسیعاً جریان دارد. سؤال اصلی این است که با وجود این جنبش‌های وسیع و خیزش‌های عظیمی که حتی به انقلاب زن زندگی نیز منجر شده، چرا حکومت همچنان سرپاست؟

جواب به طور خلاصه این است که اولاً ما با یک دیکتاتوری فردی در ایران مواجه نیستیم. بلکه با یک‌طبقه دیکتاتور و سرکوبگر روبرو هستیم. منظورم این است که سرکوبگران به روال معمول، فقط مدافع و پادو و مزدور سرمایه‌داران حاکم نیستند. بلکه خود بخشی جدایی‌ناپذیر از چپاولگران و سرمایه‌داران‌اند. ثروت و سرکوب در جمهوری اسلامی درهم‌تنیده است. این یک سیستم کاملاً مافیائی است که با بحران‌زاده شده است. دیکتاتوری‌های بلوک شرق و حکومت‌هایی از نوع قذافی به درجه‌ای از این نوع دیکتاتوری بودند. سرکوبگران خود مستقیماً از چپاول‌ها سهم می‌برند. آخوندها و اقشار بالای پاسداران و بسیجیان و شکنجه‌گران و زندانبانان و مبلغان و جلادان، همه سرمایه‌داران کلان و از مافیای اقتصادی هستند و با سرکوب، از امتیازات و ثروت‌هایشان دفاع می‌کنند. مذهب اسلام حلقه ایدئولوژیک پیوند این‌هاست.

نکته قابل‌توجه و مهم دیگر این است که در برابر این سیستم حکومتی یک انقلاب اجتماعی و انسانی عمیق در جریان است. مردم برای یک انقلاب اجتماعی و شکل‌دادن به یک جامعه کاملاً متفاوت، علیه کل نظام حاکم صف کشیده‌اند و تمام سنت‌ها و سیستم و ارزش‌های حکومت را به مصاف گرفته‌اند و جز این هم راه دیگری ندارند. چنین انقلابی با یک ضربه تمام نمی‌شود. به آگاه‌گری و سازمان و تدارکی گسترده نیاز دارد. فقط سرنگونی خامنه‌ای و آخوندها و یا انحلال پاسداران و بسیج و زندان‌ها مسئله این انقلاب نیست. کل ارزش‌ها و سنت‌های حاکم از نهادها و سنت‌های مذهبی، تا سیستم پوسیده اقتصادی و آدمکشی و ضد زندگی و ضدانسانی و عقب‌مانده عهدعتیقی را مردم به مصاف گرفته‌اند و بجایش جامعه‌ای مدرن و انسانی و برابر و مرفه را جلو می‌آورند.

بالاخره این را هم باید توجه کرد که درست است که جمهوری اسلامی هنوز سرنگون نشده؛ اما مبارزات و جدال‌های چهل و پنج‌ساله مردم پیشروی‌های بسیار ملموس و عظیمی داشته است. مردم فرسنگ‌ها در برابر حکومت جلو آمده‌اند و زیر پای حکومت را خالی کرده‌اند و ستون‌های اصلی‌اش را فتح کرده‌اند. حکومت مثل پوسته‌ای است که بر یک ویرانه اقتصادی حکم می‌راند و قطعاً در آینده‌ای نه‌چندان دور با یک ضربه همه‌جانبه انقلاب مردم متلاشی خواهد شد. فضای مدرن و مصمم و شفاف اجتماعی، و گسترش تحول‌طلبی و ضدیت با حکومت به تمام بخش‌های جامعه، و بر متن فلج اقتصادی که مورد سؤال شماست، تأکید می‌کند که چنین حرکت گسترده و کارسازی، دور نیست.

اینرا هم بخوانید

۶۴ میلیارد دلار افزایش ثروت در یک شب – کاظم نیکخواه

مندرج در ژورنال شماره ۸۸۲ (لینک به فایل پی دی اف نشریه ژورنال برای پیاده …