چند جمله در مورد شاه، سلطنت، رضا پهلوی و آینده ایران- بابک یزدی

شاه اللهی = حزب اللهی

هر دو مطیع، دست بوس، پابوس، چاپلوس، برده، رعیت، امت و به دنبال شاه و یا امامشان هستند.

به حقوق برابر و شهروندی خود هم باور ندارند تا چه رسد به دیگران.

شاهزاده، امامزاده، خانزاده، آقازاده و آیت الله زاده هیچ امتیازی نسبت به شهروندان جامعه نباید داشته باشند.

این ها همه از ثمره دسترنج دیگران خورده و ظاهرا از امتیاز ژن نرینه و برتر خود استفاده می کنند.

مردم در قرن بیست و یکم گوسفند، رعیت، امت و برده نیستند که به شاه، رهبر، امام، خان و یا هر آقابالاسر دیگری احتیاج داشته باشند. شهروندان برابر هستند و همه با هم مساوی و دارای یک رای.

رضا پهلوی هنوز زندان، شکنجه و اعدام های دوران پهلوی ها را محکوم نکرده و به همین دلیل شعار های دموکراسی و حقوق بشر و آزادی احزابش را کمتر جدی می گیرند. حالا که دیگه همون شعارها هم یادش رفته و به قول حواریونش فقط

King Reza Pahlavi

زندان، شکنجه و اعدام خوب نداریم، چه شاه و چه خمینی چه استالین.

دیکتاتور خوب نداریم ولی یک عده فقط دو نوع را محکوم می کنند ولی سومی را توجیه می کنند.

تاریخ به عقب برنخواهد گشت.

سلطنت در ایران مانند بسیاری از کشورها در اثر مبارزات مردم به گورستان تاریخ سپرده شده است. و قابل بازگشت نیست حتی در افغانستان هم چنین نشد. با اینکه اولا ظاهر شاه خودش زنده بود و ثانیا کمتر از شاه سابق ایران جنایت کرده بود.

اینکه رژیم اسلامی ده ها برابر رژیم شاه جنایت کرده دلیلی بر توجیه زندان و شکنجه و اعدام های دوران شاه نمی شود.

شاه و نظام پادشاهی در انقلاب ۵۷ به گورستان تاریخ سپرده شدند و رژیم اسلامی هم به زودی به گورستان تاریخ سپرده خواهد شد.

شیخ و شاه متعلق به گذشته هستند همانطور که برده داری و فئودالی و ارباب رعیتی و خانخانی. دنیای تکنولوژی، علم، کامپیوتر، هوش مصنوعی و شهروندان برابر نیازی به خان و شاه و امام و پیشوا ندارند.

آینده از آن آزادیخواهان، برابری طلبان، سوسیالیست ها و جامعه ای با شهروندان برابر خواهد بود.

اینکه در کشورهایی نظیر دانمارک و سوئد، انگلیس و.. تا حدودی دموکراسی و حقوق بشر و آزادی احزاب وجود دارد همه از دستاوردها و مبارزات آزادی خواهان و برابری طلبان و سوسیالیست ها و کمونیست هاست. نه اینکه پادشاهان یک شبه دموکرات و آزادیخواه شده اند.

همانطور که دنیای مدرن و متمدن توانست مذهب مسیحیت راافسار زده و از دخالتش در سیاست تا حدودی جلوگیری کند. پادشاهان را هم تاحدودی موفق شدند افسار بزنند که دیگر در سیاست دخالت نکنند و سمبلیک یه گوشه ای از مالیات مردم بخورند و بچاپند! که این خود نیز هنوز میراث دوران خانخانی، ارباب رعیتی و مذهب و خرافات هست. و باید پایان داده شود.

در انقلاب ۵۷ مردم ایران موفق شدند دیکتاتوری و سیستم ۲۵۰۰ ساله پادشاهی را به گورستان تاریخ بسپارند ولی مذهب که رکن و پایه دیگر چاپیدن و استثمار مردم بود هنوز به قدر کافی افشاء نشده بود و توانست به کمک دول غربی و از ترس اتحاد شوروی آن زمان ” کمونیست ظاهرا موجود” که ربطی هم به کمونیست نداشت جای پادشاه را بگیرد.

انقلاب زن زندگی آزادی می تواند و باید یک بار برای همیشه ریشه جهل، خرافات، عقب ماندگی، دیکتاتوری، شاه، شیخ و کلیت مذهب را برای همیشه به گورستان تاریخ بسپارد.

ما باید تلاش کنیم که در فردای سرنگونی رژیم اسلامی و آزاد ایران، هر سیستمی روی کار آمد، خوشی، شادی، رفاه، آسایش، آزادی، برابری و خوشبختی مردم تامین باشد و بر سر درش این حد اقل ها حک شده باشد.

اعدام ممنوع

زن و مرد و هر گرایش جنسی برابر

احزاب آزاد

مذهب رسمی نداریم

زندانی سیاسی نداریم

مقدسات نداریم

بابک یزدی

۱۷ فوریه ۲۰۲۵

اینرا هم بخوانید

مهدی نصیری و پروژه رژیم اسلامی- بابک یزدی

این آقای مهدی نصیری را خیلی ها مدعی هستند که پروژه خود رژیم هست. من …