اصغر کریمی- پاسخ به یک سوال
نشریه ژورنال شماره ۱۱۴۵– فایل پی دی اف – ویژه تلفن همراه
سوال: چطور جو جامعه را طوری تلطیف کنیم که بخشی از مردم بخصوص جوانان به انقلابیون ۵۷ بخصوص به چپ ها نتوپند؟ انتقاد می شود که چپگرایان در کنار اسلامیها قرار گرفتند و این شرایطی که میبینیم به وجود آمد. حتی بخشا گریزانند میشه گفتمان با نسل جدید را جدیتر دنبال کرد؟
اصغر کریمی: دوست گرامی، شما به واقعیتی اشاره کردهاید که امروز بر ذهنیت بخشی از جامعه و مخصوصا به قول شما نسل جوان سنگینی میکند. این خود یک موضوع مبارزه ما است. موضوع مبارزه چپ و راست جامعه. اپوزیسیون راست تلاش میکند با کوبیدن انقلاب به حق مردم ایران علیه حکومت شاه و ساواک و سرکوب و فقر و فساد در رژیم سلطنت، هر نوع آزادیخواهی و عدالتطلبی را بکوبد و تصویری از یک حکومت قابل قبول از حکومت پهلوی به مردم بدهد تا خود را آلترناتیو مطلوب برای آینده جامعه نشان دهد. تلاش میکند انقلاب را توطئه چپها بداند و آنها را مسبب سیهروزی امروز مردم ایران معرفی کند. اما این جبهه مبارزه نیز دو طرف دارد. بخشی از مردم نیز چه نسل جوان و چه نسل دوره شاه بخوبی از ماهیت سرکوبگرانه و ظلم و فساد حکومت شاه مطلعند و شاه و سلطنت و حکومت موروثی را دون شان جامعه میدانند. انقلاب ۵۷ محصول نارضایتی عمومی مردم از شکاف فاحش طبقاتی، ساواک، بیحقوقی و فساد حاکم بود، مردم آزادی و رفاه و عدالت میخواستند و انقلاب کردند اما جریان اسلامی به کمک دولت آمریکا و چند دولت اروپایی زیر بغل اسلامیها را گرفتند و انقلاب با سرکوب توسط جمهوری اسلامی شکست خورد. ترس دول غربی این بود که چپها سر کار بیایند و سکولاریسسم و جامعهای بدون ساواک و سرکوب سازمان بدهند. جمهوری اسلامی هم بلافاصله پس از کسب قدرت به جان چپها افتاد و قتل عامی را سازمان داد.
اما مساله مهمتر این است که امروز راست جامعه و مشخصا سلطنتطلبان در مورد خواستهای مردم و ریشه معضلات مردم چه میگویند و همان جوانی که شما میگویید با کدام خواستها و در نتیجه با چه نوع جریان سیاسی نزدیکی بیشتری احساس میکند. فیالمثل همین روزها شاهد بودیم که سلطنتطلبان آشکارا از اعدام دفاع میکنند. ولی اکثر قریب به اتفاق جوانان مخالف اعدام هستند. مردم و نسل جوان میخواهند راحت هر انتقادی به هر سیستم و مقامی دارند بگویند و نگران دستگیری و زندان نباشند. یعنی خواهان آزادی بیقید و شرط بیان و اعتراضند. باید به این دوستان جوان گفت آیا شما سلطنتطلبی و یا یک جریان راستی دیدهاید که حتی یکبار از آزادی بیقید و شرط دفاع کند؟ خواست درمان و تحصیل رایگان یک خواست عمومی در جامعه است، دانشجوی جوان تا بازنشسته و کارگر و معلم اینرا میخواهد اما امثال رضا پهلوی و حامیانش از این خواست ساده مردم دفاع نمیکنند چون مخالف آن هستند. مردم و بویژه نسل جوان از اسلام و مذهب اکثرا متنفرند اما این کمونیستها هستند که با این مردم همسویی دارند نه امثال رضا پهلوی که میگوید باید اسلام را نگهداشت. مردم و از جمله نسل جوان خواهان هیچ نوع حکومت موروثی نیستند و ژن برتر مایه طنز آنها است یعنی با نظام موروثی سلطنتی هیچ سازشی ندارند. رفتار لمپنانه سطلنتطلبان در تجمعات خارج کشور علیه تجمعات آزادیخواهان، سجده کردنها و فرهنگ نازل و ارتجاعی آنها و کارهای مشابهشان را باید توضیح داد. هر چه مبارزه مردم عمیقتر میشود تقابل آنها با چپ جامعه یعنی نه فقط با جریانات کمونیست بلکه با همین شعارهای اعتراضات مردم و بیانیههای دانشجویان و زنان و کارگران بیشتر میشود. این دریچهای است که اذهان را برای شناخت ماهیت هم امروز و هم دیروز سلطنتطلبان بیشتر تحت تاثیر قرار میدهد. این دیگر مربوط به اینکه حکومت شاه چه بود و چرا مردم انقلاب کردند نیست مربوط به مبارزه و خواست همین امروز مردم و نقش منفی و مخرب سلطنتطلبان است و فهم آن برای مردم و جوانان کاملا قابل درک است.
اما فاکتور مهمتر این است که محصل و دانشجو و جوان بیکاری که کنار شما است، هزار محرومیت دارد و به اشکال مختلف، متشکل و غیر متشکل دارد اعتراض میکند. اگر امثال شما در این مبارزات شرکت داشته باشند، این نارضایتیها را به اتحاد و تشکل تبدیل کنند، در اعتراضاتی که علیه حجاب و دستگیری و یا علیه فشارهای ماه رمضان و غیره جریان دارد، اعتراضاتی که بر سر شهریه دانشگاهها، مشکلات خوابگاهها، وضعیت اسفناک مدارس و هزار درد و ناراحتی دیگر منشاء اثر باشند و ریشه این محرومیتها و راه حل پایان دادن به آنها را توضیح دهند آنوقت در مورد انقلاب ۵۷ و صدها مساله دیگر هم به صحبت شما بیشتر توجه میکنند. واقعیت مهم این است که در تمام اعتراضات جاری، از دادخواهی تا اعتراضات بازنشستگان و معلمان، تا اعتراضات کارگران و دانشجویان و مبارزه علیه اعدام یا آزادی زندانیان سیاسی و غیره نقش چپها برجستگی آشکاری دارد ولی از حضور راست خبری نیست. بیانیهها و منشورهای نهادهای مختلف، کیفرخواستی از زاویه چپ است با مطالبات آزادیخواهانه و برابریطلبانه یعنی کاملا چپ و سوسیالیستی است. اینها است که جایگاه چپ و راست در جبهههای مبارزه امروز را و موقعیت پیشتاز چپ را نشان میدهد. چپ در جامعه و در اعتراضات بسیار قدرتمند است و نقش مهمی ایفا میکند. حتی اگر بخشی از فعالین به خود چپ و سوسیالیست نگویند اما به معنی واقعی کلمه چپ و سوسیالیستند. یا مثلا شعار زن زندگی آزادی کاملا عمومی شده و بویژه جوانها هر جا بتوانند آنرا فریاد میزنند اما از رضا پهلوی تا طرفدارانش تلاش زیادی کردند آنرا حاشیهای کنند و بجایش شعار مرد میهن آبادی را جا بزنند. بحث حول اینها خیلی کمک کننده است. دادن تبیین درست از انقلاب ۵۷ و حکومت سرکوبگر شاه و نقش ساواک و غیره هم اهمیت خود را دارد.
روزنه rowzane خبری – تحلیلی