روایتی از رنجهای بیشمار کارگران انتقال آبِ زابل به زاهدان؛از آب تا نان
پیمانکار نمیداند چه زمانی دولت قرار است پول پروژههای زیرساختی استان سیستان و بلوچستان را بپردازد و کارگران هم به طریق اولی نمیدانند تا چه زمان باید منتظر دریافت حقوق حداقلیِ معوق خود باشند؛ طبیعیست که در این شرایط کارگران دچار دلنگرانیهای جورواجور میشوند و نمیدانند این وسط چرا آنها باید بار بی پولی دولت را بردوش بکشند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، «زاهدانِ» نشسته بر شاخ شمالی بلوچستان و سالها بلکه دههها بیآبی و لبهای تشنه؛ لبهای تشنهی بلوچستانی که برای سالهای متمادی از قافله توسعه عقب مانده و شاید بشود گفت اولین الفبای آبادانی، همین «آب» است.
«آب» قرار بوده از سه، چهار چاهنیمهی زهک سیستان به زاهدان بیاید و مردم این شهر را از شر تانکرها و دبههای آب شیرین و صفهای طویل تصفیهخانهها رها کند. خط یک انتقال آب زابل به زاهدان در دولت سازندگی کلید خورد و در دولت اصلاحات، آغاز به کار کرد؛ این خط، آب شیرین را از چاهنیمهها –گودالهای ذخیره آب- به بخشهایی از شهر زاهدان میرساند؛ اگر نقشههای هوایی سیستان را نگاه کنیم، ردِ چاهنیمهها در جلگههای سیستان مشخص است.
با افزایش جمعیت شهری در زاهدان، خط یک کفاف آبرسانی به تمام شهر را نمیدهد و لاجرم پروژه احداثِ خط دو انتقال آب کلید میخورد؛ این پروژه، امروز کجدار و مریز پیش میرود و اگر روزی به سرانجام برسد، همه زاهدانیها از نعمت آب شیرین بهرهمند خواهند شد.
اما همان خط یک که سرپا ایستاده و به بخش بزرگی از شهر، آب شیرین میرساند، روی گرده آدمهایی مشغول به کار است که شش ماه تمام است دستمزد نگرفتهاند؛ آدمهایی که کارگران ۶ ایستگاهِ تعمیر و نگهداری خط یکِ انتقال آب زابل به زاهدان هستند.
به دلیل اختلاف ارتفاع میان زابلِ جلگهای و زاهدانِ نشسته در دامنهی کوهها، آب باید در لولهها پمپاژ شود تا بتواند سربالاییها را پشت سر بگذارد و به شهر تشنهی زهدان برسد؛ ۱۰۰ کارگر در ۶ ایستگاه بین راه کار میکنند؛ این کارگران طرف قرارداد با یک شرکت پیمانکاری هستند که نگهداری و تعمیر انتقال آب را از شرکت آب و فاضلاب ایران به پیمان گرفته است.
شش ماه است حقوق نگرفتهایم!
این کارگران که به همشهریها و هماستانیهایشان «آب» میرسانند، ۶ ماه است «نان» ندارند: «نزدیک به شش ماه است که حقوق نگرفتهایم؛ عیدی و پاداش ۹۷ را هم نگرفتهایم؛ پیمانکار هر کاری کرده که پول بگیرد، اما تا امروز نتوانسته….»
به پیمانکار، پول نقد نمیدهند تا به کارگران شاغل در ایستگاههای آبرسانی حقوق بدهد و درد دل این کارگران زیاد است: « برج ۱۱ سال قبل، چند نفر از آب و فاضلاب کشور برای بازدید آمدند اینجا؛ آنها هم تصدیق کردند که شرایط کار ما سخت است و اگر «پول» نرسد، سختتر هم میشود ولی با این حال، شرایط ما تغییر نکرد! خیلی از ما شغل دوم داریم؛ یعنی عصرها از سر پروژه که برمیگردیم خانه، تازه میرویم در مغازه میایستیم یا مسافرکشی میکنیم تا یک لقمه نان برای خانوادههایمان دربیاوریم؛ یک زندگی بسیار بسیار حداقلی…..»
کارگری که ۶ ماه تمام حقوق نگیرد؛ حقوق نگیرد ولی در دل طوفانهای مهیب سیستان، جان بکند، دردها و مصائب بسیار سراغش میآید: «یکی از همکارانمان فرزندش سرطان خون دارد؛ چند ماه پیش، باید بچه را بیمارستان بستری میکردند ولی همکار ما دو میلیون تومان نداشت که فرزندش را ببرد بیمارستان بخواباند؛ این درد، دردِ کمی نیست؛ یکی دیگر پول نداشت، پول پلاتین پای فرزندش را بدهد که تصادف کرده بود؛ از این قصهها زیاد داریم؛ ولی آخر گناه ما چیست؟ اگر کارفرما پول ندارد، اگر با پیمانکار مشکل دارد، یا هر چیز دیگر، به ما کارگران که محتاج حقوقیم و در نانِ شب درماندهایم، چه ربطی دارد؟!»
گویا قبل از این شش ماه، اوضاع چندان بد نبوده و پرداختها تقریباً به موقع بوده؛ تقریباً هر دو ماه به کارگران حقوق میدادند اما به تدریج با نیامدن پول، اوضاع وخیم شده؛ به گفتهی این کارگران، با پیشرفت پروژه هر سال ۵ نفر از کارگران، با خاتمه قرارداد بیکار شدهاند: «آدم ۴۰ ساله را با کلی سابقه، عدم همکاری میزنند و میگویند دیگر تو را نمیخواهیم!»
به کجا مراجعه کنیم؟!
این کارگران که در مسیرِ پرپیچوخمِ زابل به زاهدان، در چاهنیمه ۳ زابل، دوراهی زابل، هُرمَک و کولهسنگی، آب را راهی سربالاییهای زاهدان میکنند، هیچ دستاویزی برای گرفتن حقوقشان ندارند؛ نمیدانند به کجا مراجعه کنند و دست به دامان کدام نهاد شوند؛ استانداری؛ شرکت آب و فاضلاب کشور و یا پیمانکار؟
این کارگران میگویند: هر بار به پیمانکار مراجعه میکنیم میگوید خودم پیگیری میکنم؛ اما شش ماه است که این پیگیریها به نتیجهای نرسیده؛ پیمانکار «پول نقد» میخواهد آنها هم نمیدهند؛ این وسط سر ما کارگران که در طوفانهای صد و بیست روزه و گرمای هولناک سیستان کار میکنیم، بیکلاه مانده؛ حق بیمه ما هم هر ۳ ماه یک بار واریز میشود و برای همین، گاهی برای تعویض دفترچههای بیمه با مشکل مواجهایم.
محمدحسن پارسائیان ( مدیرعامل شرکت پارسزره) که پیمانکارِ کارفرمای این کارگران است، در مورد مشکلات موجود میگوید: متاسفانه دولت با توجه به مشکلاتی که دارد، از آبان ماه تا امروز هیچ پرداختی به ما نداشته؛ ما از طرق مختلف مساله را پیگیری کردهایم؛ از طریق سندیکای کارفرمایی؛ از طریق وزیر مربوطه و نمایندگان مجلس؛ اما نه تنها به ما پولی ندادهاند؛ بلکه خریدهای تضمینی باقی شرکتها هم به آنها پرداخت نشده است.
میگویند پول نیست!
پارسائیان در پاسخ به این سوال که کارگران چه باید بکنند؛ میگوید: نمیدانم کارگران چه باید بکنند؛ هر روز از آب و فاضلاب کشور، از دفتر وزیر و از نمایندگان مجلس پیگیری میکنم؛ هر روز از همه اینها پیگیر میشوم ولی میگویند پول نیست! یازدهم اردیبهشت هم با معاون بهرهبرداری آب و فاضلاب کشور جلسه داشتیم که قول دادند موضوع را پیگیری کنند.
به گفتهی کارفرمای کارگران، بعد گذشت ۶ ماه هنوز هیچ وعدهای در مورد زمان پرداخت ندادهاند؛ او میگوید: قرار بوده قبل از سال به ما پول بدهند اما بازهم به وعدهشان عمل نکردند؛ تنها ما نیستیم؛ شرکتهای پیمانکار بسیاری در استان سیستان و بلوچستان با همین مشکل مواجهاند و نتواستهاند حقوق کارگران خود را بپردازند؛ شرکتهایی مثل آبشیرینکن چابهار و کنارک و ….
پارسائیان نمیداند چه زمانی دولت قرار است پول پروژههای زیرساختی استان سیستان و بلوچستان را بپردازد و کارگران هم به طریق اولی نمیدانند تا چه زمان باید منتظر دریافت حقوق حداقلیِ معوق خود باشند؛ طبیعیست که در این شرایط کارگران دچار دلنگرانیهای جورواجور میشوند و نمیدانند این وسط چرا آنها باید بار بیپولی را بردوش بکشند. هرچه هست، آب شیرینِ زاهدان، برای این کارگران بینوا «نان» نداشته؛ سهم آنها از این آبرسانی، فقط طوفان شن است و گرمای هولناک و پمپاژ آب تا از سربالاییها بالا برود….