کردستان در سال ١٣٩٧

سال ٩٧ سال تحولات مهم سیاسی ـ اجتماعی در سطح سراسری و در کردستان بود. کردستان در سال ٩٧ بر محور تحرک توده ای مردم و سازمانهای  توده ای و نوین فعال بود. جنبش اعتراضی و مبارزه مردم در شهرها علیه جمهوری اسلامی بیش از همیشه قدرتمندتر و با افق تر بوده است.

فاکتورهای کارساز در تعریف اوضاع سیاسی؛

ــ سازمان های توده ای و نوین در کردستان!

سنتا برای تعریف و تاکید بر تفاوتهای اوضاع سیاسی در سطح سراسری و در کردستان به “پولاریزاسیون” و “مسلح بودن احزاب” در کردستان اشاره میشود. در شرایط کنونی  باید بگوییم؛ کردستان تحزب یافته است، چپ و راست جامعه صف بندی سیاسی و اجتماعی خود را بر اساس قدرت و میزان تاثیرگذاری احزاب فعال تعریف و در این صف بندی قرار میگیرند.  اما این هنوز نمیتواند فاکتورهای جدی و دخیل در دینامیک بودن جامعه کردستان را بازتاب دهد. مدت طولانی است که کردستان توسط ده ها نهاد مدافع حقوق انسانی و رادیکال،  دینامیک و فعال است. نیروی مهم و محرک این تحولات کارگران، معلمان، زنان، طرفداران زیست محیطی، ده ها نهاد اجتماعی از طرفدران حقوق کودک(کودکان کار و خیابانی که در کردستان فعال هستند)، نهاد بخشش و توده وسیع مردم ناراضی از حکومت اسلامی، هستند.

سخنگویان و رهبران کارگران و معلمان در کردستان عروج کرده اند. ده ها نفر از این طیف و طرفداران و فعالین محیط زیست شخصیتهای شناخته شده ای هستند.  به این اعتبار کردستان تحزب یافته و با حضور ده ها نهاد و صدها فعال کارگری، زنان، معلمان و فعالین زیست محیطی و … صف بندی شده است. احزاب سیاسی  از قدیم و از ٤ دهه گذشته  وجود داشته اند و جبهه و صفهای چپ و راست جامعه در سمپاتی و مخالفت با این احزاب تعریف شده است. چپ و کمونیستهای جامعه با مبارزات کارگری جنبش رهایی زن و حاکمیت توده ای و شورایی مردم تداعی و سپس با عروج کمونیسم کارگری شهرها به مرکز ثقل و سازماندهی جامعه تبدیل شده است. از دو دهه گذشته و با تبدیل شهرها به مراکز مهم اعتراض کارگر و زنان و بسط مبارزه طبقاتی جایگاه و موقعیت نهادهای اجتماعی از اهمیت بالایی برخوردار شدند. با توجه به این نکات نیروهای سیاسی یا احزاب سیاسی در سال ٩٧ موقعیت یکسانی نداشته اند. موقعیت سیاسی و اعتراضی جامعه در سطح سراسری قطعا بستری شده است برای دخالتگری چپ و راست جامعه. راست جامعه با تشکیل ائتلاف های مختلف از کنگره ملی کردستان تا ائتلاف ٥ گانه دو حزب دمکرات، دو باند زحمتکشان مهتدی ــ  ایلخانی زاده و سازمان اسلامی و مرتجع خه بات با پوشش و چتر عربستان، ترکیه و آمریکا و حزب دمکرات کردستان عراق  صف بندی کرده اند. در صف مقابل راست، چپ و یا به بیان روشن تر  کمونیسم در کردستان حضور فعال دارد.  اطلاعیه مشترک ٥ سازمان و جریان سیاسی و اعتصاب عمومی مردم کردستان در ٢١ شهریور علیه اعدام، و سپس همکاری و انتشار بیانیه مشترک(کنفرانس کلن آلمان) توسط  ٤ سازمان سیاسی از اقدامات جدی بود. اما در سال ٩٧ حزب کمونیست کارگری تلاش آگاهانه و برنامه ریزی شده را برای تاثیر گذاری در جهت سازماندهی توده ای ـ  اعتراضی انجام داد. اعتصابات چند باره معلمان و استفبال گرم و شکوهمند معلمان از اعتصابات سراسری در ١٢ اردیبهشت ٩٧، ٢٢ و ٢٣ مهر٩٧ . ٢٢ و ٢٣ ابان ٩٧. ٢٥ بهمن ٩٧ و ١٢ و ١٣ اسفند ٩٧ افق اعتراض رادیکال و چپ جامعه را تقویت کرد. اعتصابهای قدرتمند زنان و مردان معلم، حمایتهای انسانی و صمیمانه والدین محصلین و دانش آموزان جلوه های شکوهمند نیروی تحول بخش جامعه بود. در اعتصابات معلمان جایگاه چپ و کمونیستها قابل روئیت است. تحصیل رایگان، آزادی بیان و تشکل، آزادی کارگر و معلم زندانی، رفاه و امنیت معیشتی و رنگین بودن اعتراض توسط زنان و مردان تاثیرات اجتماعی و کارساز چپ و کمونیستها است.    اعتصاب و اعتراضات دامنه دار مردم شهرهای بانه، جوانرود، مریوان، سقز علیه بستن مرزها و مارشهای اعتراضی کارگران بیکار و کولبران با نمایش سفره های خالی، اعتراضات خیابانی علیه جاده های ناامن، مارش روز جهانی کارگر در شهر سنندج، مراسمهای با شکوه و رنگین زنان و مردان در ١٧ اسفند روز جهانی زن، جمع آوری امضا و طومار حمایت از اسماعیل بخشی در مراسمهای چهارشنبه سوری و نوروزی جلوه های باشکوه اعتراض و مبارزه در کردستان بوده است.

 

در سال ٩٧ اعتراضات در کردستان با سطح سراسری هماهنگ بوده، بویژه در عرصه اعتصابات سراسری معلمان که  خود نقطه قدرت و پیشروی کمونیستها در کردستان است.

 

نقش ناسیونالیسم و موقعیت کمونیسم و چپ در کردستان دو مولفه جدی هستند. به هر درجه حزب ما(حزب کمونیست کارگری ایران) و چپ در کردستان پیشروی داشته، موقعیت ناسیونالیسم کرد ضعیف و حاشیه ای شده است. برای ما کمونیسم کارگری شهرها و مبارزات شهری،  اعتصاب و راه پیمایی، تجمع و سازماندهی توده ای، دخالت در  رادیکال کردن ده ها نهاد مدنی و اجتماعی، ارتباط روتین با آنها و شخصیتهای مهم سیاسی، هنری و … مهمترین فاکتورهایی بوده که به آنها پرداخته ایم. برای ناسیونالیستها چشم دوختن به دول غرب و قرار گرفتن در چرخه بازی های دول غربی، راه حلهای از بالا و بند و بست و مذاکره مخفی با آنها و البته با حکومت اسلامی،  پروژه هایی است که بکار گرفته اند.

 

در کردستان حزب دمکرات کردستان ایران در راس  احزاب ناسیونالیستی و بورژوایی قرار دارد. حزب دمکرات در ارتباط با تحولات مهم اجتماعی و اعتصابات معلمان و مراسم های روز کارگر و روز جهانی زن منشا اثر جدی نبوده است. ناسیونالیسم و کردایه تی و راه حلهای فدرالیستی کماکان شعار احزاب ناسیونالیستها است. اخیرا طیف هایی از به اصطلاح چپ از طیف فداییان خلق همراه با دو حزب دموکرات و دو باند مهتدی ـ ایلخانی زاده تشکل  “همبستگی برای آزادی و برابری در ایران” را اعلام کرده اند. جالب این است نام تشکل اینها آزادی و برابری است به این معنی آزادی و برابری شعار چپ و کمونیستها در اعتراضات است، اما اینها در این تشکل راه حل فدرالیستی را پیش کشیده و اعلام کرده اند. این مساله خود گواه و شاهدی است بر موقعیت نسبتا ضعیف احزاب ناسیونالیست و راه حلهای آنها، و بروز قدرت توده ای مردم برای رهایی و آزادی! طرفداران راه حل فدرالیستی از روی ناچاری و عاقبت جویی با شعار آزادی و برابری اعلام موجودیت میکنند و سپس زیر این تیتر فدرالیسم و قومیگری شان را مطرح کنند. و این به این معنی است که کمونیسم در کردستان و راه حلهای کمونیستی ما، به نفع  همسرنوشتی طبقاتی کارگران، تلاش برای حاکمیت توده ای و شورایی، میرود دست بالا پیدا کند و ناسیونالیستها در تنگنا قرار گیرند. تمامی این فاکتورهای مثبت به این معنی نیست که کمونیسم در کردستان ناسیونالیستها را در صحنه سیاسی ــ اجتماعی بیرون انداخته است. ناسیونالیستها امکانات تبلیغی بیشتری دارند، به اقلیم کردستان و حاکمیت ناسیونالیستی احزاب کرد متکی هستند و از این کانال در مذاکرات و بند و بستهای مخفی با دولتهای منطقه برای راه حلهای ارتجاعی و برقراری حاکمیت از نوع اقلیم کردستان خود را آماده میکنند.

در هر حال سال ٩٧ سال جدل اجتماعی ــ سیاسی کارگران و مردم در کف خیابان و بویژه در شهرها بود. و میدان دخالت و تاثیر گذاری چپ و کمونیستها هم بمراتب بازتر شده است.

 

دو فاکتور مهم و تضمین کننده برای فعالیت  کمونیستها!

کمونیسم کارگری ضمن پیشروی اما با موانع جدی روبرو است. ضعف ما در عرصه زنان و عدم دسترسی به طیف وسیعی از زنان آزادیخواه و برابری طلب در کردستان جدی است . کمبود دوم در همین رابطه، جنبش نوین زنان در کردستان باید بعرصه مبارزه و تشکل و سازمانیابی جنبش رهایی زن وارد شود. این جنبش باید ده ها سخنگو و رهبر شناخته شده و علنی را در اختیار جامعه قرار دهد. ستم کشی زن، ناموس پرستی و مبارزه با نابرابری زنان و قتل های ناموسی، تقویت صف آزادیخواهی و برابری در گرو عروج سخنگویان جنبش نوین رهایی زن است. به نظر من در شرایط کنونی یکی از پیشرویهای کمونیسم در گرو عروج و ابراز وجود ده ها نفر از سخنگویان جنبش نوین رهایی زن در کردستان است. کمونیستها و حزب ما باید برای غلبه بر این ضعف توانایی ها همه جانبه خود را بکار اندازد.

نکته دوم بر بستر پیشروی های اعتراضی ــ مبارزاتی تلاش آگاهانه برای سازماندهی شورای اعتراضات مردمی در کردستان است. مردم کردستان سنتا دارای تجارب با ارزشی در سازماندهی توده ای و حاکمیت توده ای و شورایی را دارند. دستاوردهای ٤ دهه گذشته اداره توده ای و مردمی شهرها توسط مردم مثبت هستند. در شرایط کنونی و با توجه به التهاب سیاسی و جود ده ها نهاد اجتماعی فعال با طیف وسیعی از فعالین علنی، ضرورت سازماندهی شوراهای مردمی در شهر و محلات امری عاجل و ضروری شده است. کمونیستها در کردستان باید به مشکلات موجود احیا شوراهای مردمی غلبه کنند. موانعی که موجبات کندی حرکت بسوی سازماندهی شوراهای مردمی میشوند  را بشناسند، و در تماس فعال با فعالین در شهرها بر امر سازماندهی شوراهای مردمی پایفشاری کنند.

در یک کلام بر بستر اعتراضات سراسری، سال ٩٨ سال عروج جنبش نوین رهایی زنان کمونیست و سال سازماندهی شوراهای مردمی در کردستان است.

نسان نودینیان

۲۸ فروردین ۹۸

۱۷ آپریل ۲۰۱۹

ایسکرا ۹۸۴

اینرا هم بخوانید

دولت ترکیه و تغییرات ژئوپولیتیکی! نسان نودینیان

حملات وحشیانه هوایی ارتش ترکیه از چند روز گذشته به مناطق مسکونی و کشتار مردم …