کنفرانس مونیخ ” همایش ملی” یا  ” بیعت با پیشوا”؟- بابک یزدی

روز شنبه ۲۶ جولای کنفرانسی در شهر مونیخ  تحت عنوان “همایش همکاری ملی برای نجات ایران” تشکیل شد که چند صد نفر از طرفداران گوناگون رضا پهلوی در آن شرکت کردند.  

این نشست برعکس بیشتر نشست های قبلی سلطنت طلب ها نظم و دیسیپلین بهتری داشت که احتمالا بی تاثیر از مجاهدین و چپ های سابقی که در این نشست بودند نبوده است. هرچند مجاهدین بارها شوهای چندین هزار نفره و خیلی منظم و مرتب تر و مهم تر از این نشست هم داشته اند.

در این نشست نه برنامه خاصی اعلام شد و نه پروژه موقت و یا دائمی به بحث گذاشته شد و نه  بحث سیاسی جدی ای در کار بود، بلکه تنها تعداد زیادی به اشکال مختلف ذوب در ولایت شده و  با رضا پهلوی  (ژن برتر و فرزند نرینه شاه سابق) بیعت کردند.

طرفداران رضا پهلوی این نشست را “همایش و اتحاد ملی” نامیده  و منتقدین و مخالفین هم روایت های گوناگون از آن داده اند، و از چلبی و کرزای سازی ایران توسط اسرائیل و سنگ بنا و پایه های دیکتاتوری بعدی، تا شنیدن  صدای پای فاشیسم در این نشست را گوشزد کرده اند.

تلویزیون ایران اینترنشنال هم که اخیرا درصد بالایی از امکاناتش را در اختیار طیف راست افراطی و بخشا  شاه اللهی ها قرار داده (و  نقش بی بی سی زمان انقلاب  که خمینی را در ماه برد را بازی می کند) کل برنامه را به صورت زنده پخش و بعد تر دقایقی هم در اختیار منتقدین و البته نه مخالفین این شو قرار داد.

دوستی روایت می کرد که این تلویزیون رسما به برخی از خبرنگارانش اعلام کرده که  رضا پهلوی را کمتر از ” شاهزاده”  نباید  خطاب قرار دهند!

بخش عمده این برنامه که  ظاهرا تحت عنوان همایش، وفاق و وحدت ملی سازمان داده شده بود چیزی جز چاپلوسی، فرد گرائی، بت پرستی، فرد پرستی،  بندگی، دستبوسی، حقارت، بیعت، عبودیت و سجده کردن! نبود. در سرتاسر برنامه هم شرق زدگی، عقب ماندگی، عدم برابری و نبود شهروندی مساوی انسان ها موج می زد.

گویا یک عده ای از رعایا، یا  امت،و یا  برده و بنده های  مطیع و سربه زیر و بی اراده آمده اند تا فقط در ولی خود ذوب و با رهبر (امام، پیشوا و یا شاه) خود بیعت کنند.

شخصا بدین باورم که هر فردو یا جریان مخالف رژیم اسلامی باید بتواند به هر شکلی که مایل است علیه رژیم فعالیت کرده، سمینار، جلسه، تظاهرات و… سازمان دهد.

اما زمانی که دو مورد رسما در این سمینار تبلیغ طناب دار و اعدام در ملع عام گردید پاک نا امید شدم. به ویژه وقتی شاهد تشویق و قیام و کف زدن جمعی آنها بودیم! و  یک نفر ( حتی رضا پهلوی هم که خودش خوب و اطرافیانش خرابند ) هم اعتراض نکرد، و متاسفانه  چوپان و گوسفندان عمل مشابهی داشتند!

در این نشست شعاری علیه رژیم داده نشد ولی مرگ بر منتقدان پهلوی تا بخواهید بود.

در این نشست ما شاهد  تلاش و تقلا هایی برای  بازگرداندن دیکتاتوری، ساواک، شکنجه و اعدام توسط این گرایش راست افراطی و خطرناک بودیم. اما کوچکترین صحبتی از سازماندهی، تشکیلات، آزادی احزاب، آزادی زندانیان سیاسی، برابری زن و مرد، لغو مجازات اعدام و …در نهایت چگونگی سرنگونی رژیم نشد.  گویا دوستان همه منتظرند اسرائیل برایشان رژیم را سرنگون و  سپس شازده را با ایر فرانس و پرواز “انقلاب ملی” به تهران تشریف فرما کنند!

این مراسم چنان افتضاح بود که راست ترین و افراطی ترین جناح ها هم اگر در هر کشور نیمه متمدن غربی حتی نوع پادشاهی آن اگر این مضحکه را تماشا کنند آن را مورد تمسخر قرار خواهند داد.

مردمی که در ایران عمری علیه رژیم جنگیده و دیکتاتوری را در صد سال گذشته با گوشت و پوست خود لمس کرده اند و  بیش از چهار سال هم  انقلاب “زن زندگی آزادی” را پشت سر گذاشته اند  به سختی زیر بار هر نوع دیکتاتوری چه از نوع عمامه و چه از نوع  تاجش خواهند رفت.  ولی این هشدار را باید داد و جدی گرفت که خمینی دیگری توسط بی بی سی دیگری به مردم قالب نشود.

نباید چشمها را بست و گفت انشاالله گربه هست!

مردم ایران نه چلوی می خواهند و نه پهلوی!

انقلاب زن زندگی آزادی را باید ادامه داد.

زن زندگی آزادی

بابک یزدی

۲۹ جولای ۲۰۲۵

اینرا هم بخوانید

تفاوتها و تشابهات رژیم های اسلامی و پادشاهی- بابک یزدی

در این کلیپ سعی بر آن است که تفاوت ها و تشابهات دو رژیم شاه و …