کنفرانس مونیخ ۲۰۲۵، بازتاب پدرسالاری سیاسی و راهبرد نوین برای آینده دموکراتیک ایران- ژینا سنندجی

زندان و کنشگر سیاسی

کنفرانس امنیتی مونیخ ۲۰۲۵، یکی از مهم‌ترین رویدادهای سیاسی جهان، بار دیگر موضوع ایران و اپوزیسیون این کشور را در کانون توجه قرار داد. اما به‌جای آنکه این فرصت به همگرایی و تدوین یک نقشه‌راه مشترک برای گذار به دموکراسی منجر شود، به صحنه‌ای برای بازتولید فرهنگ شخص‌محوری و پدرسالاری سیاسی بدل شد. حضور رضا پهلوی و تلاش برخی برای معرفی او به‌عنوان «رهبر دوران گذار»، با استقبال بخشی از سلطنت‌طلبان و انتقاد جدی نیروهای جمهوری‌خواه، چپ و دموکرات همراه بود.اپوزیسیون مخالف با خود خط و نشان بکشد!
این گروه که عموما پس اط برآمدن جنبش زن – زندگی -آزادی جان گرفته و تن بیماروفرتوت خودرا اززیر لحاف بیرون کشیدند دیرزمانی پیش مدعی بودند که مدعیان سلطنت با اعطای وکالت و اخذ بلیط قطار می توانند بجای پرواز انقلاب با قطاربه تهران روند. آن قطار در اول سفر بعلت بی مسافری به اتوبوس و اخرش به مینی بوس تبدیل ودر نهایت مشخص شد بعلت بی مسافری پرواز تک نفره با هواپیماهای اسرائیلی جایگزین خواهدشد.
رضا پهلوی حتی سیره پدرش را که هیچگاه به اسرائیل سفرنکرد و صرفا به اسرائیل اجازه داد بصورت دوفاکتوره به جای سفارت در تهران« دفترنمایندگی » داشته باشند، بارسفر زیارت عتبات عالیه رابست و به مناطق اشغالی عازم شد تا در کنار دیوار ندبه با کلاه گذاری بدعت موسی با نتانیاهو بیعت نماید.حمله اسرائیل به ایران بهعنوان یک کشوربیگانه که خود عمری است حقوق مردم ستمدیده فلسطین با همکاری گروه های خودساخته و خودنساخته همچون حماس پایمال کرده، باعث انزوای گروه هائی شد که از متجاوزان به ایران حمایت کرده بودند و نظیر شب بانوی بعدی هورا می کشیدند که « بزن ، بزن ، خوب می زنی» . پیامد سکوت هوشمندانه جنبش مردمی درقبال حمله اسرائیل علیرغم نفرت بیکران از رژیم ضدمردمی جمهوری اسلامی ، باعث شد دارودسته فراشگردی ها برای جبران مافات با حمایت رسمی و بی دریع موساد درروزشنبه جهارم امردادماه در شهر مونیخ به برگزاری کنفرانسی به نام « همکاری ملی» درصدد حمایت ایرانیان خارج‌نشین ازمهلکه بدنامی برآیند. اگر چه استقبال از این کنفرانس از کنفرانس ها و سایر گردهمائی های مشابه بشدت کمتربود اما چون کشتی نوح از هر فرقه ای چندنفری خودرا به لبه کشتی آویزان کرده و برای غرق نشدن در ننگ ابدی مردم ایران به سجده و رکوع و قنوت پرداختند تا دعای نجات غریق را با ساز وآوازی یکسان قرائت نمایند. دراین میان مضحکه تنی چند از فدائیان سابق و به اصطلاح جمهوریخواهانی که کتاب« جمهور افلاتون» را با کتاب« ماموریت برای وطنم» یکی دانسته و به جای شکوفائی جمهوری اسلامی به شکوفه های سلطنت استبدادی تن داده اند بیش از پیش حقارت همکاران دهه شصت جمهوری اسلامی را نشان داد.

رخدادها و حواشی مونیخ ۲۰۲۵
رضا پهلوی مدعی شد که دعوتش به کنفرانس اصلی مونیخ تحت فشار جمهوری اسلامی لغو شده بود- ادعائی که وزارت امورخارجه آلمان آن را بی اساس می داند – لذا او و هوادارانش نشست‌های موازی برگزار کردند که بیش از آنکه بر محتوا و برنامه‌ریزی سیاسی متمرکز باشد، رنگ و بوی نمایش شخصی و نمادین داشت.
یکی از جنجالی‌ترین حواشی گردهمائی موسوم به « وحدت ملی» ، اقدام فردی به نام محمد فرامرزی با سابقه همکاری و همراهی با سردار گازانبری محمدباقر قالیباف رئیس فعلی طویله اوژیاس بود که در برابر تصویر رضا پهلوی ، حرکتی شبیه سجده انجام داد. این رفتار، از نظر نمادشناسی سیاسی، بازتاب همان تقدس‌بخشی مطلق به رهبر در فرهنگ ولایت فقیه است، با این تفاوت که این بار «ولی فقیه» کراوات و کت‌وشلوار بر تن دارد و نماد سلطنت است. واکنش رضا پهلوی، که با لبخند و برپاشدن وکف زدن همراه بود- تو گوئی که صندلی ها میخ دارد که نمیتوان نشست – ، به جای محکوم‌کردن این کنش، آن را عادی‌سازی کرد و مرز خود را با شخص‌پرستی روشن نساخت.انجام نمادین فرایض قنوت ، رکوع و سجود توسطسلطنت طلبان باردیگر همزیستی شیخ و شاه در قالب دین و تاج را نشان داد. رضا پهلوی نیز مثل حضرت بهشتی فرمودند« ما شیفته گان خدمت به مردم هستیم نه تشنه کان قدرت » ؟!
حاشیه دیگر، مواضع سرکارخانم یاسمین اعتماد امینی- موسوم به یاسمین پهلوی- همسر رضا پهلوی بود که اگر چه زبان فارسی را به‌خوبی نمی‌داند، اما تندوتیز شعار «مرگ برسه مفسدین ، ملا وچپی ومجاهدین » را مثل طوطی در هر کوی وبرزن تکرار می کند و رسما خواستار نابودی و اعدام آن‌ها شده است. این رویکرد آشکارا با ادعای «رهبری گذار برای همه گروه‌ها» در تضاد است و پیام حذف‌گرایی را به جامعه منتقل می‌کند.البته که این شعار برای ما فرزندان پدرانی که قبل انقلاب ودردهه شصت نیست ونابودشدند و خودما که در جنبش های اخیر حلق آویز شدیم چندان بیگانه نیست و نشان از کرامات شیخ جدید دارد.
حاصل این کنفرانس صدور منشورنامه ای به نام « دفترچه دوران اضطرار»بوده که بررسی آن با مفاد قانون اساسی جمهوری اسلامی قرابت های بیشماری نطیر حذف نهادهای کارگری، نادیده گرفتن حقوق اجتماعی، فقدان ساختارهای تضمین‌کننده آزادی‌های سیاسی واقعی، سکوت و سرکوب موضوع ملیت‌ها، تقیل برابری و عدالت جنسیتی به مفاهیم شکلی و سرانجام تمرکز کامل قدرت در دست « ولی فقیه آینده» یعنی رضا پهلوی یا کسی که خود و هودارانش ادعای حکومت موروثی دارند و از همین حالا در صدد حذف مخالفان و منتقدان خود هستند، این دفترچه که به نظر اینجانب در فرایند بعدی به جزوه و درنهایت به چندبرگی تقلیل خواهدیافت که نمونه مشخصی از همان پیامبر ادعائی دوران سلطانسلیم در عثمانی دارد – در ان دوران یک نفر ادعای پیامبری کرد و هنگامی که سلطان ازاو پرسید اگر تو پیامبر منصوب خداهستی کتابت چیست ؟ و پیامبرزرنگ هم پاسخ داد من درزمره پیامبرانی هستم که جزوه می گویم و کتاب ندارم؟!-
نقد فرهنگ «پدر انقلاب» و پدرسالاری سیاسی
مفهوم «پدر انقلاب» یا «پدر ملت» ریشه در الگوهای پدرسالارانه دارد، جایی که رهبر همچون پدر خانواده، مرجع نهایی تصمیم‌گیری است و پاسخگویی‌اش به مردم محدود یا بی‌معناست. چنین الگویی، چه در قالب ولایت فقیه و چه در سلطنت موروثی، قدرت را در دست یک فرد متمرکز می‌کند و برکناری او تنها با بحران یا انقلاب ممکن است.
تجربه معاصر ایران –از سلطنت پهلوی تا جمهوری اسلامی–نشان می‌دهد که این ساختارها اگرچه حتی ممکن است با برخی ظواهر و بنیادهای تجدد همراه باشد، به استبداد، فساد و حذف مخالفان می‌انجامند و مانع شکل‌گیری فرهنگ پاسخگویی و حاکمیت قانون می‌شوند.

ولایت فقیه و سلطنت شخص‌محور: دو روی یک سکه
ولایت فقیه مشروعیت خود را از مذهب و انتخاب غیرمستقیم می‌گیرد و سلطنت موروثی از وراثت و حق خون. درواقع درهردو مدل پاسخگویی نهادی به مردم ندارند ، قدرت را در شخص رهبر متمرکز می‌کنند، مخالفان را حذف یا بی‌اثر می‌کنندو قانون را زیر اراده فرد قرار می‌دهند.
بدیل دموکراتیک: رهبری انتخابی و پاسخگو
مدل دموکراتیک، برآمده از رأی مستقیم یا غیرمستقیم مردم و محدود به قانون، تنها الگویی است که امکان گردش مسالمت‌آمیز قدرت و برکناری رهبر را از طریق فرآیند قانونی فراهم می‌کند. تجربه کشورهای موفق دموکراتیک نشان می‌دهد که این مدل می‌تواند تنوع فکری و سیاسی را تحمل کرده و از تمرکز خطرناک قدرت جلوگیری کند.
ضرورت ورود نیروهای چپ با راهبرد روشن
اتفاقات مونیخ ۲۰۲۵ نشان داد که اگر نیروهای چپ و جمهوری‌خواه با برنامه روشن و اتحاد عملی وارد صحنه نشوند، میدان سیاست اپوزیسیون بیش از پیش در اختیار نیروهای شخص‌محور و پدرسالار قرار خواهد گرفت. برای پرهیز از تکرار چرخه‌های اقتدارگرایی، چپ باید با پالایش فکری و سازمان‌دهی عملی، بدیل دموکراتیک خود را به جامعه ارائه دهد.
منشور راهبردی نیروهای چپ ایران
۱. پالایش فکری و بازتعریف هویت
• کنار گذاشتن دگم‌های ایدئولوژیک که مانع تعامل با دیگر نیروهای آزادی‌خواه است.
• تأکید بر دو اصل بنیادین: آزادی (بیان، تشکل، انتخاب) و برابری(اقتصادی، اجتماعی، جنسیتی، قومی).
• پذیرش تکثر درون جنبش و نقد صریح اشتباهات تاریخی.
۲. اتحاد عمل
• همکاری عملی حول اهداف مشترک، بدون الزام به ادغام سازمانی.
• تشکیل جبهه‌های مشترک برای موضوعاتی مانند( آزادی زندانیان سیاسی، حقوق کارگران و برابری جنسیتی ،مقابله با تبعیض قومیتی وجنسیتی ).
نمونه جهانی:جبهه متحد مردمی شیلی به رهبری آلنده که احزاب مختلف را برای پیروزی در انتخابات ۱۹۷۰ متحد و اخیرا هم مجددا به قدرت رسیدندکرد.
۳. شعار محوری تاکتیکی
آزادی زندانیان سیاسی ، آب، برق، زندگی حق مسلم ماست
این شعار هم سیاسی است و هم اجتماعی و توان بسیج اقشار مختلف را دارد.
نمونه جهانی:جنبش همبستگی لهستان با شعار «نان و آزادی» و جنبش ضد آپارتاید با مطالبه آزادی برعبری نلسون ماندلا.
۴. شعار استراتژیک
برقراری جمهوری دموکراتیک مردمی
جمهوری‌ای متکی بر رأی و اراده مردم، با کنترل دموکراتیک بر منابع حیاتی و تضمین حقوق برابر برای همه شهروندان.که برآمده از رفرندام ومجلس موسسان باشد
نمونه جهانی:مبارزات نپال برای لغو سلطنت و تأسیس جمهوری فدرال سکولار.
۵. پیوند تاکتیک و استراتژی
شعارهای تاکتیکی باید آگاهی عمومی را به ضرورت ساختار دموکراتیک برسانند. آزادی زندانیان سیاسی و تأمین حقوق معیشتی، پل رسیدن به جمهوری دموکراتیک است.
نمونه جهانی:انقلاب پرتغال که از مطالبات معیشتی آغاز و به گذار دموکراتیک انجامید.
۶. برنامه عملی
۱. تشکیل جبهه مشترک نیروهای چپ و دموکرات بر پایه حداقل برنامه مشترک.
۲. سازمان‌دهی کمپین‌های گسترده برای آزادی زندانیان سیاسی.
۳. حمایت از اعتراضات و اعتصابات صنفی.
۴. گسترش آموزش سیاسی و سازمان‌دهی در میان کارگران، زنان و جوانان.
۵. ایجاد شبکه رسانه‌ای مستقل و امن برای انتقال پیام و هماهنگی.

درس‌هایی از چپ نوین جهانی
آمریکای لاتین و شیلی -پیروزی گابریل بوریچ در شیلی، که از جنبش‌های دانشجویی و کارگری برخاست، نشان داد چپ با زبان تازه، تمرکز بر عدالت اجتماعی، محیط زیست و حقوق اقلیت‌ها می‌تواند نسل جوان و طبقه متوسط را با کارگران متحد کند.
آلمان و اروپا -در آلمان، حزب «دی لینکه» با ترکیب عدالت اجتماعی، سیاست سبز و ضدنولیبرالیسم، و در اسپانیا «پودموس» و در یونان «سیریزا» با گفتمان ضدریاضتی توانستند پایگاه اجتماعی گسترده‌ای ایجاد کنند.
ویژگی مشترک چپ نوین
• گفتمان شمول‌گرا و جذب طیف‌های گوناگون.
• زبان ساده و تمرکز بر مشکلات روزمره مردم.
• پیوند مطالبات فوری با اهداف بلندمدت.
• ائتلاف گسترده با جنبش‌های زنان، محیط زیست و اقلیت‌ها.
• بهره‌گیری از رسانه‌های نوین و شبکه‌های اجتماعی.
درس برای ایران:چپ باید پایگاه اجتماعی خود را فراتر از کارگران صنعتی گسترش دهد، گفتمان تازه بسازد و از فرقه‌گرایی پرهیز کند.در این میان کنارنهادن افکار خانه تیمی و غرقه شدن در بازنویسی روایت های کهنه برای پدیده های نو شرط اصلی عبور چپ از بیراهه های قبلی است.
ضرورت اتحاد جنبش کردها با حرکت سراسری
جنبش کردها، با سابقه طولانی مبارزه برای حقوق ملی و اجتماعی، باید آگاه باشد که قدرت‌های خارجی و منطقه‌ای در موارد متعدد از مسئله کردها به‌عنوان ابزار فشار استفاده کرده‌اند و در بزنگاه‌ها منافع خود را ترجیح داده‌اند.
بنابراین:
• کردها باید اتحاد خود را با جنبش سراسری مردم ایران حفظ کنند.
• مطالبات برحق فرهنگی، زبانی، اقتصادی و سیاسی را در چارچوب مبارزه مشترک برای یک ایران آزاد و برابر پیگیری کنند.
• از گرایش‌های پان‌کردیستی که می‌تواند موجب انزوا و سوءاستفاده خارجی شود، پرهیز کنند.
نتیجه‌گیری
بدون شک جنبش در برآیند مبارزات بعدی حتما و الزاما رهبری و راهبری خودرا در عمل بازخواهدیافت زیرا رهبری اعظای نشان و درچه نظامی نیست که با سلام نظامی آن هم توسط کسانی که باصدای فشنگ به ااق خواب و زیر پتو پناه خواهندبرد ،بدست نمی آید. اولین ومهم ترین درس کنفرانس مونیخ ۲۰۲۵این است که بدون عبور از پدرسالاری سیاسی و شخص‌محوری، آینده ایران در خطر تکرار چرخه‌های استبداد است. نیروهای چپ و دموکرات، با پالایش فکری، اتحاد عمل، شعارهای تاکتیکی ملموس و هدف استراتژیک روشن، و با الهام از تجربه‌های موفق جهانی، می‌توانند بدیل واقعی و مردمی برای آینده ارائه دهند.
اتحاد همه نیروهای آزادی‌خواه –ازکارگران و معلمان تا جوانان، زنان و اقوام–شرط ضروری گذار به جمهوری دموکراتیک مردمی استکه آزادی و برابری را برای همه تضمین کند.
اتحاد – مبارزه – آزادی
برقرارباد جمهوری دمکراتیک مردم سالار

اینرا هم بخوانید

زندانی سیاسی و عقیدتی بی قید و شرط آزاد باید گردد- زندان، شکنجه، اعدام ملغی باید گردد (بخش دوم)- امیرجواهری لنگرودی

a.javaher99@gmail.com در بخش اول مقاله با همین عنوان آورده‌ام: جان رفیق ما شریفه محمدی و …