گفتاری مردم محور! نسان نودینیان

در شرایط کنونی هر رویداد سیاسی در جامعه انعکاس فوری دارد. مردم به رویدادهای پیشارو بی تفاوت نیستند. نه اینکه بی تفاوت نیستند بلکه تبعات و پیامدهای هر رویدادی را ارزیابی میکنند. مردم به نظر من بیشتر از هر دوره ای به معنی اخص کلمه سیاسی و زنده پدیده ها و رویدادها را میبینند به زندگی خودشان آنها را مربوط میدانند. و به نظر من بشکل زنده ای سرنگونی طلب شده اند، و هر رویداد سیاسی و تغییر آرایش دولتها و رویدادها را به سرنوشت خود مربوط میدانند. دوره کنونی پسا جنگ ١٢ روزه را دوره ماندگاری دراز مدت جمهوری اسلامی نمی بینند. مردم به قدمت عمر جمهوری اسلامی و بویژه در جنگ ١٢ روزه و اکنون پس از جنگ از سقوط جمهوری اسلامی خوشحال هستند.

همچنانکه بعد از حملات ٧ اکتبر ٢٠٢٣ و حملات کوبنده اسرائیل به حزب الله لبنان و نیروهای محور مقاومت جمهوری اسلامی، و سقوط بشار اسد مردم در سوریه از سرنگونی بشار اسد خوشحال شدند. در لبنان کم نبودند مردمی که از تضعیف حزب الله و کشتن حسن نصرالله و ده ها فرمانده حزب الله و سپاه قدس خوشحال شدند.

ما در دوره پس از جنگ هستیم. مردم و ما، همه با هم، رویدادهای سیاسی را زیر ذره بین و کنجکاوی هوشمندانه قرار میدهیم. به این دلیل که زندگی و معیشت و آینده فرزندان و خودمان را تغییر دهیم و نگهداریم. بارها در گفتارهای یک یا چند نفره در نوشته های میدیای اجتماعی در فعالیتهای سیاسی و نوشتاری ما با پدیده امیدواری به خلاصی از شر رژیم جمهوری اسلامی روبرو میشویم.

در چند روز گذشته با ورود بیانیه میر حسین موسوی به صحنه سیاست ما شاهد برخوردهای متفاوتی بوده ایم. برخورد مردم عموما نگاه تیز به آینده سیاسی و رسیدن به چیزی است که همه به نام آلترناتیو آینده سیاسی بعد از سرنگونی جمهوری اسلامی میشناسند. همه ما بر این باوریم که ما مردم به آلترتاتیو حکومتی نیاز داریم. بر این باوریم بالاخره با ایجاد یک قدرت متحد بتوانیم نفس های آخر جمهوری اسلامی را از او گرفت و نابودش کرد و سرنگونش کرد.

تعدادی از دوستان به من گفته اند بیخود از روی لج سیاسی به بیانیه میرحسین موسوی بند نکنید. اگر این بیانیه و تعداد حمایتهایی که از او شده میتواند خلا قدرت را پُر کند و گامی جدی در جهت برداشتن جمهوری اسلامی است، چرا نباید استقبال کرد.؟!

جواب من به این دوستان مشخص است؛ میر حسین موسوی کارنامه ای پُر از اعدام های دهه شصت را در پرونده اش ثبت کرده. سکوت او در بیش از سه دهه گذشته تاییدی است بر این همه جنایت که در دوره نخست وزیری او روی داده است. میرحسین موسوی طرفدار «دوران طلایی خمینی» است. و مادام دوران طلائی خمینی برایش یک تقدس و نماد حکومتی است اگر شریک جرم نباشد با تعلق سیاسی که به خمینی دارد، تایید کننده تمام این جنایتها است. جواب من به دوستان این است که رفراندوم پیشنهادی میرحسین موسوی در چارچوب نظام جمهوری اسلامی رفراندوم آری یا نه اردیبهشت ماه سال ١٣٥٨ است. رفراندومی است برای ماندگار شدن جمهوری اسلامی و سیستم حکومتی و سرکوبگر. در نظامی که خامنه ای هنوز در راس قدرت است رفراندوم و مراجعه به آرا و رای مردم «حق تعیین سرنوشت مردم» را تضمین نمی کند. و البته چندین استدلال دیگر در رد بیانیه موسوی.

این بحث را با رد بیانیه میر حسین نمی توانم به پایان برسانم مادام به حساسیب مردم و شکل دخالت گری آنها بی توجه بود. ما در طول زمان به عنصر دخالت گری مردم اشاره کرده ایم. اما به نظر من شرایط دخالت و حساسیت مردم و جامعه تغییر کرده. با انقلاب ژینا/مهسا امینی و خیزش زن زندگی آزادی شیوه دخالت گری مردم شکل جدید و اجتماعی بخود گرفته. مردم زن زندگی آزادی را به تبیینی اجتماعی از منشور رهایی جامعه تا سرنگونی جمهوری اسلامی تعریف کرده اند. حساسیت مردم تابعی جدی از تغییر در اوضاع و شرایط کنونی است. تغییر در زندگی روزانه و بالا بردن توقعات معیشتی و رفاه. تغییر در آزادی بیان و باز شدن در زندانها. لغو آپارتاید جنسیتی و رهایی زنان از حجاب و قوانین شریعه. تغییر در دخالت نکردن مذهب در زندگی مردم. و…و… در یک کلام تغییر و رسیدن به نتایج قابل لمس برای نزدیک شدن ده ها گام به سرنگونی و تحقق رهایی از شر رژیم تبهکار جمهوری اسلامی. همچنانکه مردم در سوریه خواهان سرنگونی رژیم دیکتاتور بشار اسد بودند و با حملات کوبنده اسرائیل به حزب الله لبنان و نیروهای محور مقاومت جمهوری اسلامی بشار اسد سرنگون شد و مردم سوریه از سرنگونی بشار اسد خوشحال شدند. همچنانکه ما مردم از کشتن قاسم سلیمانی و ده ها فرمانده جنایتکار جمهوری اسلامی در دوره حملات اسرائیل به جمهوری اسلامی خوشحال شدیم. همچنانکه ما از تضعیف محور مقاومت ها خوشحال هستیم. همچنانکه ما از پایان قدرت نمایی جمهوری اسلامی در منطقه خاورمیانه خوشخالیم و همچنانکه اگر خامنه ای در سوراخ موش و تونلهای زیر اعماق زمین نابود و سر به نیست میشد خوشحال میشدیم. و اینها آن تغییراتی بودند که کسب شده. و مردم و مبارزاتشان را تقویت کرده. اما به نظر من جای این خوشحالی های مثبت را نباید با آلترناتیو یا بیانیه هایی از قبیل بیانیه میرحسین موسوی یکجا در یک کتگوری سیاسی همسان و یک گرفت.

در یک کلام؛ فضای جنگ و التهاب سیاسی جامعه فروکش نکرده. دوره تعیین کننده ای را پیش رو داریم. باید برای غلبه بر موانع و برای و سرنگونی جمهوری تبهکار اسلامی جنگید. فرصت های تاریخی را بسازیم و از دست ندهیم. بسوی سازماندهی مردم و جامعه گامهای زنده و مبتنی بر دستاوردها را بسازیم.

تعدادی از کامنت هایی که در سایت ایکس X نوشته ام جهت یادآوری ضمیمه است.

١. در مناظره در باره بیانیه موسوی و اوضاع سیاسی جاری بویژه وقتی طرح های آلترناتیو به مساله روز تبدیل شده و توجه میلیونی مردم را بخود جلب می‌کند، تقویت گفتمان زن زندگی آزادی از اهمیت بالایی برخوردار است. و فعالیت مفیدی در مقابله با طرح های امثال میر حسین موسوی خواهد بود.

……

٢. در باره موسوی، و خاتمی ها باید هزاران صفحه از درد و رنج و جنایت نوشت. امثال فاطمه حقیقت جو و دیگر رانده شده ها از مجلس اسلامی که پیاده نظام میرحسین موسوی شده اند بجای نمره مثبت از مردم نفرت و نمره منفی خواهند گرفت. مردم با قاطعیت تمام از خامنه‌ای تبهکار و موسوی عبور خواهند کرد.

…….

٣. نه میرحسین نه رضا پهلوی نه جمهوریخواه ملی – مذهبی نه خانم کار و نه فاطمه حقیقت جو نه خاتمی و ۸۰۰ کنشگر هرگز نمی‌توانند نجات دهنده جمهوری تبهکار اسلامی باشند‌.خامنه ای تن به رفراندوم نمیدهد، و مردم هم جای زن زندگی آزادی با رفراندوم را عوض نمی‌کنند. منشور زن زندگی آزادی تا سرنگونی.

…….

٤. عمیق دیدن مسائل پیشا رو و پسا جنگ ۱۲ روزه باید مانع افتادن در دام نقشه های سایبری و گفتمان هایی که جمهوری اسلامی شکست خورده برای جبران شکستهایش توسط عوامل دو خردادی ها و ملی مذهبی ها طراحی کرده، باشد. برخورد عمیق خنثی کردن طرح های مزورانه جمهوری اسلامی و تقویت جبهه سرنگونی است.

…….

٥. شکست‌ داخلی و استراتژیک جمهوری اسلامی بیشمارند. از اقتصاد تا سیستم امنیت. از امپراطوری شیعی چیزی جز ویرانه ای که زمانی در خاورمیانه نیروی بازدارنده اسرائیل و آمریکا و نمادی از قدرت‌نمایی داخلی بود، نمانده. سرنوشت خاورمیانه بعد از ۷ اکتبر و جنگ ۱۲روزه بدون ج ا رقم خواهد خورد!

اینرا هم بخوانید

مراسم روز کارگر سال ١٣٦٦ یک اوج باشکوه در جشن اول ماه می در سنندج- نسان نودینیان

مراسم مرکزی و میتینگ بزرگ کارگران در پاساژ عزتی قطعنامه کارگران سنندج در سال ١٣٦٦ در …