گیلانغرب،وضعیت ساكنان مسکن مهر شهر زلزله‌زده‌ای که كسی سراغشان نرفت

شرق:نگاهی به وضعیت ساكنان مسکن مهر شهر زلزله‌زده‌ای که كسي سراغشان نرفت.کسی از گیلانغرب خبر ندارد
  زن و مرد، کودک و پیر، همه‌وهمه بیش از ١٠ روز است که در کوچه‌های گیلانغرب به سر می‌برند. دمای هوا هر روز سردتر می‌شود و با وجود سرما و باد شدید منطقه، کسی به خانه‌هایی که مسکن مهر نامیدند، برنمی‌گردد. تنها یکی‌، دو خانواده به دلیل ترس از سرما، دو شبی است که با وجود پس‌لرزه‌های وحشتناک نیمه‌شب به واحدهایشان بازمی‌گردند و جلوی در تا صبح انتظار لرزه را می‌کشند. کسی به دیوارهای این مسکن نامهربان دل‌ خوش ندارد و آن را خانه نمی‌خواند. باران سه‌شنبه‌شب هم دلیلی برای بازگشت به خانه‌ها نشد. شهر ویران نشده؛ اما همان ترک‌های روی دیوار و اخبار مسکن مهر سرپل‌ذهاب برای هراس مردم از این خانه‌های ناایمن کافی است. مردم گیلانغرب ترسیده‌اند و ٧٠٠ پس‌لرزه دل آنها را بیش از شهر لرزانده است. هشدار داده‌اند تا شش ماه در معرض زلزله هستند و خطر شهر را تهدید می‌کند. خانه‌ای نریخته؛ اما دیوار اعتماد آنها چنان ترکی برداشته است که با خرید چادرهای مسافرتی و حتی بدون چادر، در سرمایی که هر روز ناجوانمردانه‌تر رخ می‌نماید، آواره کوچه‌ها شده‌اند.  گیلانغرب در جنوب غرب استان کرمانشاه و شمال غرب استان ایلام واقع شده است. تمام مردم این شهر کُرد و شیعه و متعلق به ایل کلهر- دومین ایل بزرگ ایران- هستند. بر اساس سرشماری سال ۱۳۹۵، حدود ٢٤ هزار نفر جمعیت منطقه است که به دلیل مهاجرت به شهرهای بزرگ‌تر استان برای یافتن کار، به‌نسبت سال‌های پیش کاهش یافته است. دومین شهر مقاوم کشور شناخته شده ‌است؛ زیرا مقاومت کم‌نظیر مردم گیلانغرب در سال ۱۳۵۹ در مقابل حمله ارتش عراق از یاد رفتنی نیست و در تقویم رسمی ایران هم چهارم مهر روز ملی مقاومت مردم گیلانغرب نام گرفته است؛ اما گویی زلزله‌ها و پس‌لرزه‌های مهیب این‌روزها، خانه‌های مسکن مهر شهرشان را لرزانده و مقاومت مردم را به کوچه‌ها منتقل کرده است.

مسکن مهر طرح دولت محمود احمدی‌نژاد، رئیس‌جمهور سال‌های ١٣٨٤-١٣٩٢، برای خانه‌دار‌کردن قشرهای کم‌درآمد بود و دولت با واگذاری زمین رایگان، خانه‌سازی را تشویق کرد؛ هرچند ۵۶ درصد واحدهای مسکن مهر در زمان رئیس‌جمهور بعدی به خانواده‌ها تحویل داده شد. خانه‌های ساخته‌شده در این طرح، عموما در حاشیه شهرها بودند و فکری برای امکانات گوناگون نظیر آب، برق، گاز و تلفن برای آنها نشده بود. به‌هرحال هر واحد برای یک خانواده کم‌درآمد یک خانه بود و مسکنی که با نام مهر، سقفی برای آنها شده بود؛ اما زلزله کرمانشاه و خرابی‌های متعدد در شهرستان‌های دیگر، امنیت خانه‌ها را در همه شهرهای کشور زیر سؤال برد. خرابی خانه‌ها در کرمانشاه و وحشت عمومی مردم شهرستان‌های اطراف از ترک‌های ایجاد‌شده، تنها در این خانه‌ها و نه دیگر خانه‌های شهر در فضای مجازی، وحشت عمومی ساکنان مسکن‌های مهر کل کشور را برانگیخته است. مردمی که در منطقه هشدار پس‌لرزه‌ها قرار دارند، نتوانستند دیگر به خانه‌هایی که با وام و اندک سرمایه‌ خود تهیه کرده بودند، اطمینان کنند و به کوچه‌ها و چادرهای مسافرتی پناه بردند. برخی که توان خرید چادر نداشته‌اند نیز حاضر نیستند به خانه‌ها بازگردند و بدون سرپناهی آتش روشن می‌کنند و شب را در کنار آن به صبح می‌رسانند. حال که خانه‌های آنها خراب نشده است و تنها خطر را ساکنان احساس کرده‌اند، دولت و نیروهای امدادی اولویت کمک‌رسانی را به شهرها و روستاهایی از استان کرمانشاه اختصاص داده‌اند که با ویرانی عینی و نه ویرانی و بی‌اعتمادی ذهنی، مواجه شده‌اند. از‌این‌رو، شهروندان مسکن مهر گیلانغرب به‌عنوان مثال بی‌سرپناه، آواره کوچه‌ها هستند.  ٢١ آبان گیلانغرب هم مانند دیگر شهرهای نزدیک به سرپل ذهاب با شدت ٧,٣ ریشتر لرزید. مردم هراسان خانه‌ها را ترک کردند. پریسا، یکی از ساکنان مسکن مهر صد واحدی خیابان شهدای این شهرستان، از طبقه پنجم همراه دو فرزندش از خانه گریخت و در راه‌پله‌های ساختمان زمین خورد. دست او آسیب‌دیده است و هنوز امکان معاینه آن و آتل‌بندی در شهرستان وجود ندارد و باید خود را به شهرستانی دیگر یا مرکز استان برساند. استدلال منطقی است که چون شهر آسیب عینی ندیده است، دلیلی برای رسیدگی فوری به گیلانغرب و وضعیت آوارگان مسکن مهر وجود ندارد؛ اما هر روز آسیب‌ها بیشتر می‌شود. دوشنبه‌شب، ٢٩ آبان، پس از یک هفته از زلزله، با وجود سرمای شدید خانواده‌های ساکن مسکن مهر در کوچه و دور از ساختمان‌ها سکنی گزیدند؛ اما باد و توفان سرد منطقه بیشتر آنها را بیمار کرد. پریسا، در حال سرخ‌کردن سیب‌زمینی برای شام بود که توفان شد و باد شدید ماهیتابه روغن را به روی صورت دختر ١٦ساله او به نام کوثر می‌ریزد. صورت دخترک با روغن می‌سوزد و تا یک روز بعد تنها یک داروخانه به آنها پماد سوختگی می‌دهد و هیچ پزشکی برای درمان دست مادر و صورت دختر در شهر نیست. پدر کوثر ١٦ساله و گیتی خواهر ١٢ساله‌اش، ١٠ سال است بر اثر مشکل ریوی درگذشته است و آنها تحت سرپرستی یک خیریه در تهران هستند؛ اما این شب‌ها، در کوچه‌های گیلانغرب زندگی می‌کنند.

اینرا هم بخوانید

سه اتفاق معنادار پرونده اعدام‌های ۶۷ در کمتر از یک ماه

هزاران زندانی سیاسی در دهه ۶۰، به‌ویژه در تابستان ۶۷، در زندان‌های اوين و گوهردشت …