مندرج در ژورنال شماره ۹۳۱ (لینک به فایل پی دی اف نشریه ژورنال برای پیاده کردن روی تلفن همراه)
داستان رودرروئی زنان با جمهوری اسلامی داستان یک گام بهپیش و چند گام به پس جمهوری اسلامی است. لایحهای بنام لایحه عفاف و حجاب را مدتهاست دستبهدست میکنند، سبکسنگین میکنند تا شاید فرصت مناسبی به دست آورند و آنرا اجرائی کنند. فاطمه مهاجرانی سخنگوی دولت که اخبار حضور زنان بدون حجاب را بهدقت دنبال میکند متوجه شده است که زنان گوش شنوائی برای اراجیف ایشان ندارند، هر روز با لبخندی کریه در مدیای اجتماعی ظاهر میشود و از اجرائی نکردن این لایحه با افتخار سخنفرسایی کرده و در مورد علت بهتعویقافتادن این لایحه میگوید: “برخی مفاد این قانون میتوانست تبعات اجتماعی سنگینی داشته باشد و با همین ملاحظات و با خردمندی به تعویق افتاد”. این در حالی است که قالیباف رئیس مجلس شورای اسلامی میگوید دلیل ابلاغنشدن قانون حجاب تصمیم شورایعالی امنیت ملی بود.
این دیگر به تعویقانداختن یک لایحه نیست این اقرار به شکستی است که زنان با حضور فعالشان در جامعه به رژیم متحجری تحمیل کردهاند که راه گریزی ندارد. این رویکرد نهتنها باعث فتح خاکریز حجاب شده است بلکه بههمریختگی صفوف سران حکومت راهم تشدید کرده است.
رویاروئی زنان با جمهوری اسلامی دیگر نه یک اعتراض ساده و نه حتی مبارزه برای احقاق حقوقشان است بلکه عصیانی آگاهانه و طوفانی است که نهتنها حجابها را به باد داده است بلکه میرود که کل بنیاد نظام جمهوری اسلامی را از جا برکند. آخرین نمونه این عصیان را در فرودگاه مهرآباد شاهد بودیم، زنی که بعد از تذکر دلقک امربهمعروف، عمامه از سرش میگیرد و به تمسخر آنرا بهجای شال روی سرخودش میگذارد. نمونههای دیگر را هم قبلاً آهو دریائی و پرستو احمدی و صدها زن دیگر به اشکال مختلف به نمایش گذاشتند.
توصیه ما به خانم سخنگو و تمام کسانی که بهجز تمرکز روی موی زنان هیچ مشغله دیگری ندارند این است که بیشتر از این خود را سکه یک پول نکنید. اگر شما از دیدن تار موی زنان دچار “گناه” میشوید مشکل جنسی – روانیتان را درمان کنید. اشکال از خودتان، مذهبتان و از صندلیهای قدرتی است که برای دزدی و چپاول به آنها احتیاج دارید. تا دیر نشده فکری به حال خود کنید و بیاد داشته باشید که با هیچ حربهای حریف زنان نخواهید شد.