ایلنا:ریزش شغل در پروژههای عمرانی
بر اساس اعلام مرکز آمار؛ سه میلیون و ۳۲۲ هزار نفر در ایران بیکار هستند. این نرخ رسمی همواره مورد تردید قرار گرفته و برخی کارشناسان تعداد بیکاران را تا دو برابر این هم اعلام میکنند. اگر همان عدد رسمی مربوط به نرخ بیکاری و تعداد بیکاران را بپذیریم، بازهم مشخص است که جویندگان کار در ایران رقابتی نفسگیر با هم دارند. تقاضا برای کار باعث میشود شانسهای کمتری برای اشتغال وجود داشته باشد و علاوه بر اینکه بیکاران را درگیر میکند، شاغلان را نیز نگران از دست دادن شغلشان میکند. این نگرانی وقتی با عدم امنیت شغلی گره میخورد، وضعیت سختی را برای برخی از افراد به وجود میآورد. شاغلان در جاهای مختلف تلاش میکنند مدام به کارفرمای خود ثابت کنند که بهترین گزینه برای تصدی شغلی هستند که به آن مشغولند. با این وجود، در مواردی فارغ از اینکه یک کارگر چقدر مهارت دارد و بدون توجه به اخلاق کاری و میزان بهرهوری، فردی از کار بیکار میشود؛ واقعیت این است که کارفرما به مشکل خورده و دیگر کاری ندارد که کارگرش انجام دهد.
وضعیت کارگران پروژهای به صورت کلی وضعیت مناسبی نیست. آنها بسیار بیشتر از کارگران قراردادی موقت که شغلی مستمر دارند، در معرض تعدیل نیرو قرار میگیرند. کار کردن آنها منوط به ادامه پروژه است و اگر پروژه به پایان رسید، آنها امیدوارند کارفرمایشان موفق به گرفتن پروژه تازهای شود و آنها را دعوت به کار کند. عدم تخصیص بودجههای عمرانی، نوسانات قیمتی و به صورت کلی رکودی که منجر به نیمهتمام ماندن پروژههای عمرانی میشود به بیکاری کارگرانی میانجامد که سالها از طریق کار در کارهای پروژهای معیشت خود را تامین کردهاند. امسال باتوجه به رشد ناچیز بودجه عمرانی و در شرایطی که پیشبینی میشود فشارهای ناشی از تحریم بر درآمدهای دولت تاثیر سوء گذاشته و دولت را بار دیگر مجبور به کم کردن بودجه عمرانی به نفع بودجه جاری کند، نه تنها چشمانداز روشنی برای آغاز پروژههای جدید عمرانی نیست، بلکه پیشبینی میشود برخی پروژهای در حال اجرا نیز متوقف شوند و در نتیجه تعداد بیشتری از نیروی فعال کشور به جمع بیکاران بپیوندند.
اگر فرض کنیم حداقل ۷۵ هزار پروژه ناتمام در کشور وجود دارد، با این فرض که در هر پروژه ۱۰ نفر مشغول به کار شوند، از سرگیری فعالیت در این پروژهها میتواند به اشتغال ۷۵۰ هزار نفر منجر شود.
تعلیق ۷۵۰ هزار شغل
یک کارشناس اقتصادی با بیان اینکه وقتی درآمدهای پیشبینی شده در بودجه محقق نمیشود، دولت نمیتواند بودجه جاری را کم کند، میگوید: بودجه جاری مربوط به امور جاری کشور است. برای مثال حقوق کارکنان دولت از طریق بودجه جاری پرداخت میشود. دولت برای جبران این کسری درآمد و برای اینکه بتواند حقوق کارکنانش را بپردازد، بودجه عمرانی را کم میکند.
مسعود دانشمند در گفتگو با ایلنا ادامه میدهد: کاهش بودجه عمرانی بر تولید ناخالص ملی و اشتغال تاثیر میگذارد، یعنی با کاهش بودجه عمرانی کشور هم تولید ناخالص ملی و هم ایجاد اشتغال کاهش مییابد.
او با بیان اینکه وقتی ما نتوانیم برای پروژهای عمرانی سرمایهگذاری کنیم، طبیعتا شغلی هم ایجاد نمیشود، بیان میکند: بر این اساس در زمان تصویب بودجه باید نسبت به واقعی بودن اعداد حساسیت داشته باشیم. وقتی اعداد واقعی نیستند، طبیعی است که مشکل پروژههای نیمه تمام به وجود میآید. سالهاست در ایران این اتفاق رخ میدهد، یعنی اعداد بودجه دقیق و واقعی نیستند و به دنبال کسری بودجه، بودجه عمرانی کسر میشود.
این کارشناس اقتصادی با بیان اینکه بیش از ۷۵ هزار پروژه عمرانی نیمه تمام در کشور وجود دارد، میگوید: سال ۹۲ برآورد کردیم که برای اتمام این پروژهها ۴۰۰ هزار میلیارد تومان پول نیاز است. این رقم اکنون بیشتر شده است. پیشنهاد ما در سال ۹۲ این بود که پروژههای ناتمام را تحت شرایطی واگذار کنند. پیشنهاد ما این بود که پروژههایی که کمتر از ۵۰ درصد پیشرفت داشتهاند مجانی به بخش خصوصی واگذار شوند با این شرط که در یک بازه زمانی تعریف شده به پایان برسند و تحویل داده شوند.
او ادامه میدهد: ما همچنین پیشنهاد کردیم پروژههایی که بین ۵۰ تا ۸۰ درصد پیشرفت فیزیکی داشتهاند با دریافت درصدی برای مثال ۵۰ درصد، واگذار شوند. بعد از شش سال تازه اکنون این طرح مورد توجه قرار گرفته و البته هنوز هم معلوم نیست اجرا میشود یا نه.
دانشمند همچنین عنوان میکند: اگر فرض کنیم حداقل ۷۵ هزار پروژه ناتمام در کشور وجود دارد، با این فرض که در هر پروژه ۱۰ نفر مشغول به کار شوند، از سرگیری فعالیت در این پروژهها میتواند به اشتغال ۷۵۰ هزار نفر منجر شود.