کارگران در سال ٩٦

https://www.facebook.com/shahla.daneshfar.9/videos/10213258515352229/

انترناسیونال 756

ستون ویژه این هفته را با شادباش نوروزی آغار میکنم. سال ٩٦ را پشت سر گذاشتم. سالی که تا آخرین روزهایش جدال بی وقفه کارگران برای نقد کردن دستمزدهای به سرقت رفته شان و  برای داشتن یک زندگی انسانی ادامه داشت و کارگران با اولتیماتوم به ادامه اعتراضاتشان به تعطیلات نوروزی رفتند. به بهانه شروع سال جدید، نگاهی بسیار گذرا به سال گذشته بیندازیم.

سال ٩٦، سال سربلند کردن دوباره جنبش سرنگونی بود که با خیزش انقلابی مردم در دیماه خود را نشان داد. خیزشی که با شعارهایی چون  مرگ بر گرانی، مرگ بر بیکاری سربلند کرد و روز دومش مردم با شعار جمهوری اسلامی نمیخواهیم به خیابان آمدند.

یک فاکتور مهم در وقوع چنین اتفاق شورانگیزی  پیشروی های جنبش کارگری در سالهای اخیر و شتاب این پیشروی ها در سال ٩٦ است. اعتراضات دیماه مردم در خیابان ادامه نیافت، اما سیر رو به جلو و قدرتمند جنبش کارگری از یکسو و از سوی دیگر به میدان آمدن دختران انقلاب با برافراشتن حجابهایشان و نه گفتن به بساط آپارتاید جنسی جمهوری اسلامی، اعتراضات مردم در کل جامعه را وارد دور جدیدی کرد. بویژه اعتراضات هر روزه کارگری، تجمعات اعتراضی هر روزه کارگران در مقابل مراکز دولتی و راهپیمایی های اعتراضی آنان نقش مهمی در به تحرک در آوردن فضای سیاسی جامعه داشته است.

از همین رو سال ٩٦ یک نقطه عطف در جنبش کارگری و در واقع در اعتراضات کل جامعه است. نگاهی گذرا به جنبش کارگری در سال ٩٦ به روشنی جایگاه آنرا در سیر تحوالات جامعه نشان میدهد.

سال ٩٦ ، سال گسترده ترین اعتراضات کارگری بود. اعتراضاتی که نه تنها به لحاظ کمی بلکه به لحاظ کیفی متفاوت از هر سال بود.

سال ٩٦ با اعتراضات قدرتمند کارگران در کارخانجاتی چون گروه ملی فولاد اهواز، نیشکر هفت تپه، هپکو و آذر آب اراک در کنار مبارزات بی وقفه کارگران در کارخانجات مختلف در سراسر کشور و تجمعات سراسری بازنشستگان و صدها نمونه دیگر از این دست سالی فراموش نشدنی است.

در سال ٩٦ کارگران هپکو بی وقفه جنگیدند و با سردادن سرود آزادگی، سرود زیر بار ستم نمیکنیم زندگی، جان فدا میکنیم در ره آزادگی، صدای اعتراض کل جامعه را فریاد زدند. از جمله این کارگران در اعتراضاتی که در مهرماه ٩٦ همدوش با کارگران آذرآب داشتند، پیگیر مطالباتشان شدند و وقتی رژیم اسلامی با نیروی سرکوبش وارد میدان شد، جانانه در برابر سرکوبگران حکومت ایستادند. اعتراضات قدرتمند کارگران این دو کارخانه در آن مقطع در شهر اراک توانست موجی از همبستگی کارگری را همراه داشته باشد و  این اتفاق خود به اتفاق مهمی در جنبش کارگری در سال گذشته تبدیل شد.

سال ٩٦ ، سال درخشش بازنشستگان با تجمعات سراسری هزاران نفره شان از جمله  تجمع ١٥ هزار نفره آنان در نوزده آذر ماه در مقابل مجلس اسلامی بود. روزی که  طنین شعارهای کوبنده  آنان در مقابل مجلس، این روز را به عنوان روزی تاریخی در مبارزات بازنشستگان به ثبت رساند.

سال ٩٦ سال مبارزات بی وقفه کارگران گروه ملی فولاد اهواز بود که دور آخرش در اسفند ماه بیست و شش روز طول کشید و کارگران با مارش هر روزه قدرتمندشان در خیابان های اهواز، فضای دیگری به این شهر دادند. یکی از صحنه های با شکوه اعتراضات این کارگران مارش آنان در روز ١٢ اسفند همراه با خانواده ها بود که در صفی هزاران نفره در وسط شهر حرکت کردند و با  شعارهایی چون حساب ما پر نشه، اهواز قیامت میشه، مرگ بر ستمگر، زنده باد کارگر،  کارگر زندانی، زندانی سیاسی آزاد باید گردد صحنه پرشوری از مبارزه را خلق کردند.

سال ٩٦، سال  به میدان آمدن قویتر خانواده ها در مبارزات کارگری بود ا زجمله در جایی چون نیشکر هفت تپه همسر یکی از کارگران همچون رهبری کارگری پشت تریبون قرار گرفت و از خواستهای کارگران سخن گفت.

سال ٩٦ ، سال  به چالش کشیدن نیروی سرکوب حکومت دراعتراضات کارگری  با شعار نه تهدید، نه سرکوب، دیگر فایده ندارد و بلند شدن شعار زندانی سیاسی آزاد باید گردد، کارگر زندانی آزاد باید گردد، در اعتراضات کارگران، معلمان، بازنشستگان و مردم معترض بود. از جمله در سال گذشته ما شاهد نمونه هایی بودیم که وقتی کارگر را دستگیر میکردند، همه کارگران با اعتصاب متحدانه خود می ایستادند و دستگیرشدگان را از چنگ حکومت خارج میکردند. نمونه هایش را در هفته تپه، گروه ملی، و بسیاری از دیگر مراکز کارگری شاهد بودیم.

سال ٩٦، سال وارد عمل مستقیم شدن کارگران در برابر قلدری های صاحبان سرمایه و دولت حامی آنان و بساط دزدسالاری حاکم بود. در جاهایی چون کمباین سازی تبریز، هپکو، گروه ملی فولاد اهواز، نیشکر هفت تپه و مواردی دیگر از این دست کارگران دیگر منتظر وعده و وعید نشده و با گرفتن جلوی خروج تولید و اقدام به فروش ضایعات و یا ماشین آلات کارخانه تلاش میکردند، خودشان طلبهایشان را نقد کنند. زیر این فشار بود که در بسیاری جاها دیدیم که چگونه  قدم به قدم مقامات مسئول عقب رانده شده و کارگران موفق به نقد کردن دستمزدهای به سرقت رفته شان میشدند. آخرین نمونه آن گروه ملی فولاد اهواز بود که بعد از بیست و شش روز اعتراض کارگران موفق شدند دو ماه دستمزد و عیدی خود را بگیرند.

سال ٩٦ ، سال جلو آمدن بیشتر رهبران کارگری در صف جلوی مبارزات کارگری و مقابل چشم جامعه بود. یک نمونه درخشانش سخنرانی تاریخی اسمائیل بخشی از رهبران کارگران در نیشکر هفت تپه است. او از دردهای کارگران سخن گفت. مقامات مسئول را زیر سوال برده و اعلام کرد که اگر نمیتوانید کارخانه را اداره کنید، بروید کنار، خودمان اداره اش میکنیم و بعد هم گفت که از طرف ٥ هزار کارگر شاغل در این کارخانه سخن میگوید و اگر جواب نگیرند، اعتصاب ادامه خواهد داشت و اعتصاب ادامه پیدا میکند.

سال ٩٦ همچین سال فراخوان دادنهای بی وقفه از پیشی کارگران به اعتراضات سراسری بود. نمونه های درخشانش را در اعتراضات سراسری بازنشستگان، مخابرات، راه آهن، کیان تایر، صنایع فولاد، معلمان، کارگران فشار برق قوی، گروه فولاد ملی اهواز و صدها مورد دیگر دیدیم. این کار به یمن متشکل شدن کارگران در گروههای تلگرام در مدیای اجتماعی و اتحاد آنها بر سر خواستهای مبارزاتی شان در این گروهها صورت گرفته و به کارگران امکان داده است که سازمانیافته و قدرتمند به تدارک اعتراضات گسترده و سراسری خود بروند.

سال ٩٦ ، سال به میدان آمدن بیشتر نیروی جوان بیکار در اعتراض به بیکاری و جلو آمدن با خواست کار یا بیمه بیکاری بود.  نمونه های قابل توجه آنرا در شهرهای آبادان، اسلامشهر، خرمشهر، بجنورد شاهد بودیم. انعکاس این اعتراضات در خیزش انقلابی مردم در دیماه با شعار مرگ بر گرانی، مرگ بر بیکاری خود را به نمایش گذاشت.

سال ٩٦ ، سال همبستگی گسترده تر کارگری و قرار گرفتن بیشتر کارگران، معلمان، بازنشستگان، دانشجویان، پرستاران در مبارزاتشان در کنار یکدیگر  بود. نمونه هایی از آن  اعلام همبستگی با قربانیان معدن زمستان یورت، موج وسیع کمک رسانی مردم از شهرهای مختلف به مردم زلزله زده غرب کشور، حمایت از مبارزات کارگران هپکو و  آذرآب هنگامیکه مورد تعرض نیروی سرکوب رژیم قرار گرفتند و حمایت از مبارزات کارگران نیشکر هفت  تپه است. نمونه های دیگرش بیانیه های جمعی تشکلهای کارگری در رابطه با خواست افزایش دستمزدها ،  در رابطه با اعتراضات مردمی در دیماه، بیانیه های کارگری در حمایت از دختران انقلاب، بیانیه هایی در حمایت از دستگیر شدگان اعتراضات مردمی در دیماه با خواست آزادی آنان و نمونه های دیگری از این دست است.

سال ٩٦ سال سر بلند کردن قدرتمند تر  جنبش بر سر خواست افزایش دستمزدها بود. از جمله  ٩ تشکل کارگری چون انحمن صنفی برق و فلز کرمانشاه، اتحادیه آزاد کارگران ایران، کانون مدافعان حقوق کارگر، کمیته پیگیری برای ایجاد تشکلهای کارگری و اتحادیه نقاشان استان البرز در یک بیانیه و کارگران سندیکای شرکت واحد، سندیکای نیشکر هفت تپه و گروه اتحاد بازنشستگان در بیانیه مشترک دیگری بر این خواست تاکید کردند. همچنین یک بند  قطعنامه بازنشستگان در تجمع اعتراضی سوم اسفند آنان در مقابل مجلس نیز به این خواست اختصاص داشت. قبلا نیز جمع هایی از کارگران همچون کارگران پروژه های پارس جنوبی، جمعی از کارگران پتروشیمی های منطقه ماهشهر و بندر امام، فعالان کارگری جنوب، فعالان کارگری شوش و اندیمشک، جمعی از کارگران محور تهران  -کرج  از  این خواست اعلام حمایت کرده بودند. در آخرین روزهای سال نیز ٧٠ انجمن و کانون صنفی کارگران ساختمانی طی بیانیه ای  به دستمزدهای زیر خط فقر اعتراض کرده و اعلام کردند که اگر خط فقر ٤ میلیون است، دستمزدها باید بالاتر از این رقم باشد و دیگر حاضر به ادامه وضعیت برده وار کنونی نیستند. قبلا نیز شورای هماهنگی تشکلهای صنفی معلمان در همین رابطه بیانیه داده بود. زیر فشار این کارزار قدرتمند که انعکاسی از اعتراض کلی جامعه به فقر از یکسو و حقوقهای نجومی از سوی دیگر است، مخمصه و استیصال حکومتیان را در تعیین میزان حداقل دستمزد سال آتی شاهد بودیم. .

و خلاصه کلام اینکه کارگران  در سال ٩٦ با شعارهایی چون حقوقهای نجومی، فلاکت عمومی، اختلاسا کم بشه، مشکل ما حل میشه، توپ، تانک ، فشفشه، اهواز قیامت میشه، ملک نجومی تو، ما را بی مسکن کرده، کارگر می میرد، ذلت نمیپذیرد، همش میگن، آمریکا، دشمن ما همین جاست، ما کارگریم، نه برده، حقوق میخوایم نه وعده، تا حقمون رو نگیریم، از پا نمی نشینیم، نه تهدید، نه سرکوب، دیگر فایده ندارد، مرگ بر ستمگر، درود بر کارگر،  کارگر زندانی آزاد باید گردد، دزدا بیرونن، کارگران زندانن، ما کارگریم، نون می خوایم، دوا و درمون می خوایم، اعتراض خود را علیه فقر، تبعیض، نابرابری، سرکوب و زندان، اختلاس ها اعلام کرده و کل توحش سرمایه داری حاکم را به چالش کشیدند.

نگاهی به این تصویر مختصر، اما شورانگیر از آنچه که در سال ٩٦ در جنبش کارگری گذشت، جایگاه واقعی آن را در روند سیاسی اوضاع کل جامعه به روشنی نشان میدهد .

اما اجازه بدهید اشاره ای هم به وجه تاسف بار اتفاقات سال ٩٦ داشته باشم. یک مورد دردناکش   قتل و جنایتی است که هر روزه در محیط های کار شاهدش هستیم. مورد دیگرش جنایاتی چون قتل کولبران بدست جانیان اسلامی است. از جمله در سال گذشته نیز همچون سالهای قبل  شمار زیادی از کارگران در محیط های کار به خاطر تبدیل شدن آنها به قتلگاه کارگران و بخاطر بربریت و توحش سرمایه داری حاکم جانباختند. یک نمونه فاجعه بارش در اردیبهشت ٩٦ در معدن زمستان یورت اتفاق افتاد. یاد جانباختگان معدن زمستان یورت، یاد جانباختگان انفجار در کارخانه فولاد بویر احمد، یاد جانباختگان در پتروشیمی ها و عسلویه و  یاد همه کسانی که قربانیان این جنایت آشکار هر روزه در محیط های کارند، گرامی باد.

همچنین یاد کولبرانی که در مرزهای کشور بدست جانیان اسلامی به قتل رسیده اند، یاد مظفر عباسی دستفروشی که در مرداد ماه سال گذشته به دست پنجه بکس بدستان شهرداری کشته شد گرامی باد. در این شروع سال جدید به خانواده های این عزیزان بار دیگر تسلیت میگویم.

و بالاخره یک اتفاق ناگوار دیگر در سال گذشته جانباختن عزیز محمد جراحی کارگر رزمنده، کمونیست و چهره محبوب کارگری و از کادرهای برجسته حزب کمونیست کارگری ایران است. او در ١٣ مهر ماه به دلیل ابتلاء به بیماری سرطان جان خود را از دست داد. او در همان دورانی که در زندان بود به بیماری سرطان مبتلا شده و از هرگونه درمانی محروم بود و در واقع بدست حکومت اسلامی به قتل رسید. در گذشت محمد جراحی به راستی ضایعه بزرگی برای جنبش کارگری و برای حزب ما بود. یادش گرامی باد . محمد جراحی جانباخت اما تا روز آخر زندگیش نقش ارزشمند خود را به عنوان یک رهبر کمونیست کارگری ایفا کرد. او اعلام کرد که برای پیروزی سوسیالیسم حزب لازمست و خودش به حزب کمونیست کارگری ایران پیوست. او با این کارش تابویی را شکست و گفتمان بر سر حزبیت را به گفتمانی فعال در جنبش کارگری تبدیل کرد. زنده باد محمد جراحی.

 

اینرا هم بخوانید

جنبش علیه اعدام در ایران را می‌توان گسترده‌تر کرد– شهلا دانشفر

مندرج در ژورنال شماره ۹۱۴ (لینک به فایل پی دی اف نشریه ژورنال برای پیاده …