رسانه های آلمانی روز چهارشنبه ٢٨ نوامبرگزارش دادند که چهارمین دوره “کنفرانس اسلام در آلمان” با میزبانی دولت آلمان و با شرکت زیهوفر وزیر کشور آلمان در برلین آغاز به کار کرد. سابقه برگزاری “کنفرانس اسلامی” به ١٢ سال پیش که وولفگانگ شویبله وزیر داخله آلمان بود برمی گردد. از آن موقع به بعد هر سال یک بار دولت آلمان این معرکه گری را راه می اندازد.
رادیو آلمان در باره این کنفرانس گزارش داده که :”موضوع همپیوندی مسلمانان و تامین مالی مساجد از محورهای اصلی این کنفرانس است.هورست زهوفر، وزیر کشور آلمان که وابسته به حزب سوسیال مسیحی این کشور است، خواستار همپیوندی بهتر مسلمانان در جامعه آلمان شده است.افزون بر آن، وزیر کشور آلمان خواستار تربیت و آموزش امامان در خود آلمان شده است. از اینرو قرار است به رشته تحصیلی الهیات اسلامی در دانشگاههای آلمان توجه بیشتری بشود. افزون بر آن بر کمکهای کلان مالی از خارج نظارت و کنترل بیشتری اعمال گردد.”
هر ساله دولت آلمان با دعوت از انجمن ها و دار و دسته ای اسلامی اقدام به برگزاری این کنفرانس می نماید. “شورای مرکزی مسلمان” که وابسته به دولت اردوغان است به همراه دهها انجمن اسلامی و باندهای مذهبی در آلمان و چهره های مذهبی و آخوند و خواهر زینب فعالیت می کنند، از جمله شرکت کنندگان در این کنفرانس می باشند. سیاست رسمی دولت آلمان تا آنجایی که به موضوع دین اسلام و فعالیتهای مذهبی بر می گردد، تلاش برای “اینتگره کردن اسلام در جامعه آلمان” می باشد. دولت آلمان با زدن مهر مسلمان بر پیشانی بیش از ٤ میلیون مهاجر در این کشور و در همکاری با جریانات اسلامی سیاست به غایت ارتجاعی و بخشا راسیستی را به پیش می برد.
دار و دسته های رنگارنگ اسلامی که اکثرا وابسته به رژیم های ترکیه، عربستان، بخشا ایران می باشند رسما توسط دولت آلمان تقویت شده، بهشان امکانات مالی گزاف داده تا این باندها پروسه “اینتگره کردن خارجیان در جامعه آلمان” را پیش ببرند. اینها شرکای رسمی دولت آلمان در پیش برد این سیاستهای ارتجاعی می باشند.
نتیجه بیش از یک دهه حمایت دولت آلمان از این دار و دسته ها، همکاری های مشترکشان با دولت این شده که این جریانات در زندگی میلیونها مهاجر دخالت کرده، قوانین ضد انسانی اسلام و شریعه، بویژه در مورد زنان را به رسمیت شناخته و دست این باندها را در تحمیل قوانین اسلامی با این توجیه بی شرمانه که ” سنت و آئین دین اسلام” می باشد، باز گذاشته است. رواج ازدواج اسلامی، تحمیل حجاب اسلامی به کودکان، تقلا برای تدریس قرآن و اسلام در مدارس از جمله توافقات دولت آلمان و این دار و دسته ها بر گسترش نفوذشان در میان جمعیت مهاجر می باشد.
از طرف دیگر همه این جریانات در سال ٢٠١٤ با قدرت گیری جریان تروریستی اسلامی داعش، رسما پشت سیاستهای این جریان تروریستی رفته و به اعتراف سازمان اطلاعات و امنیت آلمان توانستند نزدیک به هزار نفر را برای جنگیدن در صفوف داعش از آلمان، روانه سوریه و عراق بکنند. مساجد و انجمن ها و کتابخانه هایی که جریانات اسلامی راه انداخته یک مرکز جلب و تربیت تروریست اسلامی برای داعش شده بود.
زیر فشار افکارعمومی و بخشا با تلاش بخش هایی از نمایندگان پارلمان موضوع حمایت این جریانات از داعش در دستور دولت و پارلمان قرار گرفت. دهها مسجد و کلوپ و کتابخانه اینها که در فعالیتهای تروریستی نقش داشتند، بسته شد. شورای مرکزی مسلمان که تشکل سراسری و در برگیرند بیشترین دار و دسته های اسلامی می باشد، تا به امروز درمورد فعالیتهای تروریستی هواداران داعش و سایر جریانات تروریستی در صفوف تشکیلات این باند؛ عملا ساکت بوده است.
اماعلیرغم همه شواهد وقرائنی که دال برحمایت از فعالیتهای تروریستی اسلامی ازطرف این جریانات برای دولت آلمان هم محرز شده است، بازهم این دولت تلاش و تقلا دارد اینها را در جامعه آلمان “اینتگره” بکند.سیاستی که به اعتراف بخش هایی از دولت و سیاستمداران دولت آلمان خطرناک می باشد.
وزیر کشور دولت آلمان ادعا می کند که برای جلوگیری از “سوء استفاده تروریستها” از جریانات اسلامی و برای مهار نفوذ افکار وعقاید تروریستی در نظر دارد روایت آلمانی از اسلامی را ارائه داده و به عبارتی “اسلام آلمانی” را رواج بدهد. این هم سیاست ارتجاعی دیگر این دولت می باشد.
زیهوفر وزیر کشور آلمان امروز در سخنرانی اش در برلین” خواستار تربیت و آموزش امامان در خود آلمان شده است. از اینرو قرار است به رشته تحصیلی الهیات اسلامی در دانشگاههای آلمان توجه بیشتری بشود. افزون بر آن بر کمکهای کلان مالی از خارج نظارت و کنترل بیشتری اعمال گردد”.
سیاست مماشات و به رسمیت شناختن اسلام و جریانات اسلامی توسط دولت آلمان یک سیاست ارتجاعی و بخشا راسیستی میباشد. این دولت باززدن مهر مسلمان بر پیشانی بیش از ٤ میلیون مهاجر، رسما و عملا این جمعیت را به دامن دار و دسته های اسلامی رانده و از این باندها برای پیش برد سیاستهایش بهره میگرد.
سیاستهای این جریانات برای همه آشناست. ایجاد جوامع موازی در مخالفات با فرهنگ و آداب و زندگی آلمانی، ایزوله کردن این جمعیت، باز گذاشتن دست این جریانات در دخالت در امورات زندگی این جمعیت، رواج و جاری کردن قوانین ارتجاعی و ضد زن اسلامی توسط این باندها، همه و همه مورد تائید دولت آلمان می باشد. موضوع ازدواج کودکان؛ جاری کردن “طلاق اسلامی؛ موضوع ارث و میراث زنان، تبلیغ حجاب، بکینی اسلامی و موضوع شنای اسلامی و… همه و همه مواردی هستند که این دار و دسته های درسایه حمایت رسمی دولت آلمان موفق شده اند به اجرا بگذارند. سیاستهایی که بشدت ضد کودک، شد زن و ضد آزاد زیستن و حق انتخاب انساتها می باشد.
مضحکه کنفرانس آلمان و وزیر کشور دولت آلمان با سران باندها و دار و دسته های اسلامی در برلین قرار است این سیاستها را ادامه داده و در مسیر “اینتگره کردن اسلام” در آلمان به پیش ببرند. روایت آلمانی از اسلامی، چه توسط دولت این کشور و چه توسط عده ای که هفته گذشته به میدان آمده و بیانیه “اسلام سکولار” را صادر کردند، دو وجه یک سیاست بی نهایت ارتجاعی و راسیستی می باشد که دولت و به ظاهر “منتقدان اسلام تندرو ” به پیش می برند.
سیاست ارتجاعی نسبیت فرهنگی و مولتی کولتی که هواداران این نظریه بیش از دو دهه است جار می زنند، رسما و عملا شکست خورده است. اکنون در یک طرف دولت و روایتش از “اسلام آلمانی” به همراه دارو دسته های اسلامی و از طرف دیگر هواداران “اسلام سکولار” به صرافت و تقلا برای بزک کردن اسلام در آلمان افتاده اند. سیاست هر دو طرف؛ از لاس زدن با جریانات اسلامی تا تلاششان برای دادن روایت دیگر از اسلام و… ارتجاعی و ضد ارزش های برابر و حقوق برابرانسانها می باشد. سیاستی که تبعیض مذهبی و جنسیتی و فرهنگی را رسمیت می بخشد و آن را جزعی از “فرهنگ” جامعه مهاجران اطلاق کرده و دست دار و دسته های اسلامی را در تعرض به پایه ای ترین حقوق انسانی مهاجران باز می گذارد. این سیاست به همان اندازه راسیستی و ژاد پرستانه است.
سیاستهای دولت آلمان در کنار آمدن با احزاب و جریانات اسلامی بشدت محکوم است. تلاش و تقلای برای جا انداختن”اسلام آلمانی” توسط دولت و شرکایش به مهان اندازه ارتجاعی بوده وباید بشدت محکوم گردد.
جمعیت میلیونی مهاجران و خارجیان مقیم آلمان در برابر این سیاستهای ارتجاعی دولت آلمان و دست اندازیهای احزاب و جریانات اسلامی به زندگی روزمره شان نباید ساکت بنشینند.در برابر این سیاستهای ارتجاعی دولت آلمان و جریانات اسلامی همکارش، باید جبهه آزادی وبرابریی طلبی، حقوق برابربرای همه انسانها صرف نظر از اعتقادات مذهبی و قومی و.. را تقویت کرد. جدایی مذهب از دولت و قطع کردن دست وپای اسلام و مذهب از دخالت در زندگی میلیونها مهاجر، قطع کمک های مالی دولت آلمان به جریانات اسلامی؛ در کنار دفاع از ارزش های جهانشمول حقوق انسانی وبرابر و.. آن خواستهایی می باشند که امروز باید رساتر ازهمیشه و با صدای بلند همه جا جار زد. باید برعلیه این سیاستهای ارتجاعی و راسیستی، همگام با مردم مترقی و آزادیخواه آلمان، دست به افشاگری و مبارزه اجتماعی زد و تقلاهای جریانات اسلامی و سیاستهای ارتجاعی دولت آلما ن را شکست داد.
محمد شکوهی
28 نوامبر 2018