دو مطلب از فرهاد شیخی و محمدعلی جداری فروغی: به یاد جعفر عظیم زاده و پروین محمدی موکلین زندانی

محمدعلی جداری فروغی – وکیل پایه یک دادگستری – ساعت نه بامداد ١٦/١١/٩٧
* من به عنوان یک وکیل دادگستری خود را یک “کارگر” می دانم ! یک کارگر فکری …
به همین خاطر من سالهاست از حقوق کارگران وفعالین صنفی کارگری به صورت افتخاری و رایگان دفاع می کنم ، البته تا جایی که بتوانم ، وبه اندازه توانم حرکت می کنم … و ادعایی هم ندارم …
دیشب حین کار سرم گیج رفت و دست به میز و صندلی که نیافتم …
* دستگیری غیرمترقبه ” جعفر عظیم زاده ” موکلی که پس از اعتصاب غذای ٦٣ روزه اش در تیرماه نود و پنج وکالتش را گرفتم و وکالت پروین محمدی را که ناگزیر در هفته گذشته پذیرفتم ؛ انجام وظیفه وکالتی سنگینی را طلب می کرد و من دهه ها قبل قسم خورده ام که از حقوق موکلین دفاع کنم و دفاع می کنم با جان و دل …
وقتی امروز صبح در آزمایشگاه خون می دادم در اندیشه جعفر عظیم زاده و پروین محمدی دو فعال کارگری بودم که با اتهام اقدام علیه امنیت ملی و تبلیغ علیه نظام در پشت میله های زندان اوین در اندیشه یاری حقوقی من هستند …
خون من رنگین تر از خون کارگرانی نیست که به امید دریافت مزد زحمات سنگین می کشند … بله من کارگر فکری هستم و آنها کارگر جسمی و فکری . از حقوق مدافعین کارگران دفاع می کنم و امید آن دارم به جایی برسیم که کارگر تا عرقش خشک نشده به حق و حقوقش برسد و نیاز به اعتراض واعتصاب و شرمندگی در برابر خانواده اش نباشد و مدافعین حقوق کارگر بیکار شوند و سر از زندان در نیآورند ! می گویند شکم گرسنه ایمان ندارد و من در عمل دیده ام که مدعیان ایمان با کارگر چه می کند …
روزهای سخت سپری خواهد شد ، به هرقیمت …اما آنچه می ماند :
وجدان بیدار است … پس از حق “کارگر “و حقل مدافع کارگران ” دفاع کنیم …
+ ای که دستت می رسد ، کاری بکن ، پیش از آن کز تو نیآید هیچ کار …

………………………

فرهاد شیخی
حاکمان” سرمایه” ،حاکمان اختلاس،حاکمانی که فقر و گرسنگی و بیکاری و اعتیاد و تخریب محیط زیست را بر زندگی هشتاد میلیون نفر تحمیل کردند در یک اتحاد همیشه مقدسشان از دستگاه عدل و قضا گرفته تا وزارت اطلاعات و نیروی انتظامی و لباس شخصی ارگانهای دیگر دست بدست هم داده، ١٧ نفر مسلح را به خانه ای گسیل داشتند که جعفر عظیم زاده و پروین محمدی دبیر و نائب رییس “اتحادیه آزاد کارگران ایران” را باز داشت کنند.؛ اتحادیه ای که تمام همّ و غمش نان و سفره کارگر و دغدغه ی طبقه تولید کننده ی ثروت اجتماعی را دارد که به حاشیه رانده شده اند و جعفر عظیم زاده ها،پروین محمدی ها و سایر فعالین دلسوز کارگری صدای رسای این طبقه ی عظیم اجتماعی بوده اند
جمله ی معروف ” با له کردن یک گل بهاری نمیشود مانع از آمدن بهار شد” داستان همین بازداشت کردن رهبران کارگری از جمله جعفر عظیم زاده و پروین محمدی است که فکر کرده اند با دستبند زدن به آنها میتوانند حرکت جنبش کارگری و خیزش بر حق کارگران به پیش را مانع شوند
حرکتی که بر اساس معیشتشان، بسیار پایین تر از حقوق یک برده ی قرون وسطایی است و اعتصابات و اعتراضات گسترده ای را در مراکز مهم تولیدی همچون گروه صنعت ملی فولاد و مجتمع بزرگ نیشکر هفت تپه و حمایت شهرهای مختلف ، دانشگاه و مدرسه و بازاریان را از کارگران جان به لب رسیده در پی داشت
خیر آقایان! خیال باطلی است
به “لبخند” پروین محمدی و “نشان اتحاد “دست جعفر عظیم زاده بنگرید که چگونه این اقدام سراسر غیر انسانی شما مبنی بر بازداشتشان را به سخره گرفته اند و بر پیمان همیشگیشان مبنی بر “صدای کارگر” بودن و مصرانه پیگیر مطالبات کارگران بودن تاکید دارند
دقت کنید که سیصد نفر نماینده مجلس و هزاران دکترین اقتصادی و موعظه گو و….عوام فریبانه از کارگر تعریف و تمجید کردند،قانون تصویب کردند و…. و از دسترنج کارگر بالا رفتند و در کاخ نشستند که نتیجه اش فراتر از قربانی کردن کارگر (جمال چراغ ویسی )، تیر اندازی از هلیکوپتر و بر فراز به کارگر( خاتون آباد شهر بابک)،شلاق زدن در ملا عام به کارگر(معدن اق دره تکاب) ،کتک زدن خانواده های کارگری (ایضا در معدن آق دره)و زندان و سرکوب و باتوم و هفت تیر کشی علیه کارگر نرفت!
خوشبختانه یک مورد دیگر به انواع دستمزد کارگر در ایران پر از معادن طلا و منابع گسترده ی نفت و گاز که دسترسی به آبهای آزاد هم دارد جدای از شلاق و زندان و باتوم و خون سر سفره بردن هم اضافه شده است و آنهم اعتراض و اعتصابات شکوهمند کارگران فولاد اهواز و نیشکر هفت تپه بود که با بگیر و ببند و زندان و ضرب و شتم دهها کارگر و تحمیل شورای اسلامی ضد کارگری سعی در سرکوب جنبش اعتراضی و مطالباتی کارگران کنند،
اما جعفر ها و پروینها و هر انسان آزاده ای این پایمالی حقوق را بر نمیتابد و علیه این ستمها میایستد ، صدایش میشود چرا که خود از این طبقه اند و برای آزادی این طبقه مبارزه میکنند
ما کارگران به جدّ خواستار آزادی این عزیزان هستیم و این اقدامهای ضد انسانی علیه این عزیزان را یورشی به نان و سفره ی کارگر و نیز در ادامه سرکوب های سبعانه ی اعتراضات و اعتصابات ترجمه میکنیم و از تمامی اقشار زحمتکش جامعه،معلمان ،زنان،دانشجویان،تشکلات کارگری ، نهادهای بین المللی کارگری و هر انسان آزادیخواهی میخواهیم فریاد آزادی برای کارگران زندانی جعفر عظیم زاده ،پروین محمدی و سایر کارگران زندانی باشند
از آنجا که دستگاه دولتی پاسخگوی مطالبات کارگران نیست از فعالیتهای صنفی “اتحادیه آزاد کارگران ایران” و هر تشکل کارگری دیگر (بخصوص در این دو ماه از سال که مساله ی تعیین دستمزد برای طبقه ی کارگر حیاتی است) بعنوان حق حیاتی کارگران برای دستیابی به مطالباتش باید قاطعانه دفاع کرد چیزی که متاسفانه در قوانین سرمایه دارانه تحت عنوان ” تبلیغ علیه نظام” و ” اقدام علیه امنیت ملی” میخواهند بعنوان سدی مقابل کارگران بگذارند
جعفر عظیم زاده و پروین محمدی خواهان معیشت و منزلت کارگران و البته مخل مناسبات و روابط سرمایه داری و عملکرد غارتگران، اختلاسگران و رانتخوارانی هستند که خون طبقه مزدبگیر را در شیشه کرده و سرنوشت میلیونها انسان را به تباهی و ویرانی کشانده اند
فرهاد شیخی

 

اینرا هم بخوانید

یک اشتباه دولتی زنده- شهین شهری

من سال ها پیش آرزو کردم که نویسنده بشوم.نویسندگان در نظرم قهرمان هایی واقعی بودند …