همگام با پیشروی های جنبش کارگری و عرصه های مختلف مبارزه در سطح جامعه، جنبش برای آزادی زندانیان سیاسی هر روز قدرتمند تر به جلو گام بر میدارد. در یکسال اخیر شعار کارگر زندانی، زندانی سیاسی آزاد باید گردد بیش از هر وقت به شعار خیابان تبدیل شده است. نمونه های درخشانی از آن تجمعات اعتراضی معلمان، بازنشستگان و اعتراض قدرتمند کارگران نیشکر هفت تپه و فولاد اهواز است که در همه آنها این شعار رسا و کوبنده بر فضای خیابانها طنین انداخت.
مساله آزادی زندانیان سیاسی طبعا به مساله آزادیهای بی قید و شرط سیاسی در جامعه گره خورده و پیوند ناگسستنی دارد. از همین رو مردمی که انزجار خود را از خفقان و سرکوب و دستگیری و شکنجه به اشکال مختلف بیان میکنند، امروز روشنتر و شفافتر از هر وقت مدافع آزادی بی قید و شرط سیاسی هستند. از جمله قطعنامه های روز جهانی کارگر تاکید صریحی بر آزادی های پایه ای سیاسی همچون حق تجمع، حق اعتصاب، آزادی بیان و عقیده، آزادی مطبوعات و آزادی احزاب داشت. این خود نشانی از خصلت رادیکال و چپ جنبش برای آزادی زندانیان سیاسی است که ابعادش اجتماعی شده و دارد کل بسط سرکوب و جنایت سرمایه داری وحشی حاکم را به چالش میکشد. کارزارهایی چون کارزار علیه شکنجه و زندان که اسماعیل بخشی رهبر محبوب کارگران هفت تپه کیفرخواستش را داد و سپیده قلیان با سخن گفتن از شکنجه های خود بر آن صحه گذاشت و به جنبشی در سطح جامعه تبدیل شد، کارزار علیه وثیقه، این شکل آشکار اخاذی و چپاولگری رژیم و ادامه سرکوبگری هایش که ناهید خداجو چهره شناخته شده دیگر کارگری با اعتراضش به آن گفتمانش را به جلو آورد و کارزار علیه امنیتی کردن مبارزات که جعفر عظیم زاده از چهره های سرشناس کارگری و اسماعیل عبدی از معلمان معترض سه سال قبل از درون زندان اعلامش کردند، همه و همه در این راستا قرار دارند. این کارزارها بطور واقعی نقطه عطف های مهمی در مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی هستند که با تاکید بر آزادیهای بدون قید و شرط سیاسی، کل دستگاه سرکوب و جنایت رژیم اسلامی را که آشکارا در خدمت منافع و حفظ نظام سرمایه داری حاکم است به چالش می کشند.
این چنین است که مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی با گامهای استوار به جلو گام برداشته و هر روز دامنه گسترده تری پیدا میکند و این خود انعکاسی از فضای پر تلاطم جامعه است. با اتکاء به پیشروی های این جنبش میتوان و باید قدرتمند تر به میدان آمد و در زندانها را گشود.
به وجوه قابل توجهی از مبارزه همین امروز جامعه برای آزادی زندانیان سیاسی نگاه کنیم.
برگزاری تجمعات با خواست آزادی دستگیر شدگان
قرار گرفتن خواست آزادی دستگیر شدگان به عنوان محور اول اعتراض در تجمعات مختلفی از سوی معلمان، بازنشستگان و کارگران در یک ساله اخیر قدم مهمی در مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی بوده است. از جمله خواست اول اعتصاب مهر ماه و آبانماه معلمان و تحصن آنها در مدارس و تجمعات سراسری روز دوازده اردیبهشت امسال آنان، خواست آزادی معلمان دربند بود. ضمن اینکه در خیابان با شعارهایی چون کارگر زندانی آزاد باید گردد، معلم زندانی آزاد باید گردد، زندانی سیاسی آزادی باید گردد خواستار آزادی زندانیان سیاسی شدند. این تجمعات در عین حال واکنش جامعه به سرکوبگری های حکومت بوده است. یک نمونه درخشانش واکنش جامعه با شعار “مستند، شکنجه، دیگر اثر ندارد”، در پاسخ به نمایش مفتضحانه مستند “طراحی سوخته” در صدا و سیمای جمهوری اسلامی بود که با هدف پرونده سازی های کذایی برای اسماعیل بخشی و سپیده قلیان و فعالین دیگر براه انداخته شده بود. نمونه دیگر از همین دست فراخوان اخیر معلمان در شهر ارومیه به تجمع در دوم خرداد ماه در اعتراض به دستگیری یاسر امینی آذر معلم بازداشت شده در مهاباد بود. جالب اینجاست که در حالیکه معلمان در تدارک این تجمع بودند و طی کارزاری گسترده در حمایت از یاسر طوماری اعتراضی به راه افتاده بود. همچنین کلیپ های بسیاری در حمایت از وی از سوی معلمان و دانش اموزان در مدیای اجتماعی پخش شده بود، یاسر امینی در سی ام اردیبهشت با قرار وثیقه ٥٠ میلیونی آزاد شد. این کارزار نمونه درخشانی از مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی است که قدرت متحد مبارزات ما را به نمایش میگذارد و به کل جامعه راه نشان میدهد.
خانواده ها در صف جلوی مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی
یک پیشروی مهم در مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی، قرار گرفتن مادران، همسران و اعضای خانواده های بازداشت شدگان درصف جلوی این مبارزه است. امروز خانواده ها نه فقط به دستگیری عزیزان خود اعتراض دارند، بلکه صدای اعتراضشان به کل بساط زندان و سرکوبگری حکومت است. یک نمونه درخشان آن، نقش خانواده ها در مبارزات قدرتمند کارگران گروه ملی و نیشکر هفت تپه است. همچنین در مبارزه برای آزادی دستگیرشدگان شماری از مادران و همسران کارگران و فعالین اجتماعی بازداشت شده با نقش ارزنده ای که ایفاء کرده اند امروز به چهره های شناخته شده ای در سطح جامعه تبدیل شده و یک الگو هستند. نکته قابل توجه اینجاست که در این مبارزه خانواده ها خود در امر مبارزه ای که عزیزانشان به خاطر آن دستگیر و زندانی میشوند، شریک بوده و به عنوان مدافع مبارزت کارگران، معلمان و بخش های معترض جامعه قد علم میکنند. از جمله هنگامیکه پروین محمدی از چهره های شناخته شده کارگری در بازداشت بود، مادر وی خانم شرف الدین طی سخنانی زیبا و شورانگیز با گفتن اینکه پروین محمدی ها بسیارند، اظهار امیدواری کرد که روزی برسد که هیچ زندانی سیاسی نباشد. بعد نیز در پیامی دیگر روز جهانی کارگر را گرامی داشت. نمونه شایان ذکر دیگرش خانم احترام شکوری مادر ناهید خداجو یکی دیگر از اعضای هیات مدیره اتحادیه آزاد کارگران ایران است. او با گفتن اینکه که دخترش خطایی نکرده است، بلکه روز ١١ اردیبهشت به مقابل مجلس اسلامی رفته است برای اینکه از حق کارگر و از حق خودش دفاع کند، از همه مردم تقاضا میکند که بیایند و دستگیر شدگان اول مه را حمایت کنند. او در سخنانش بطور واقعی کیفرخواستش را علیه ٤٠ سرکوب اعلام میکند. خانم سارا شقاقی، مادر ناهید شقاقی فعال ندای زنان ایران نیز صدای اعتراضش را بلند کرده و میگوید:”کجای دنیا دفاع از حقوق زنان و سواد اموزی و کمک به زلزله زده و سیل زده جرم است؟”. در همین راستا خانم منیر عبدی همسر اسماعیل عبدی مثال برجسته دیگری است. او همواره در سخنانش از مبارزات اسماعیل عبدی به عنوان معلم معترضی که یک خواست مهمش تحصیل رایگان برای همه کودکان و تاکید بر معیشت و کرامت معلم بوده است، یاد کرده و مبارزات او را ارج گذاشته است. منیزه عبدی در سخنرانی اش در مراسم ٨ مارس امسال این روز را از طرف خودش و همسرش عبدی به همگان شادباش گفت و بعنوان زنی که همسرش در بازداشت است از مشکلات اجتماعی و اقتصادی این که این دستگیری ها برای خانواده ها ایجاد میکند، صحبت کرد و سخنانش را با این جمله خاتمه داد:” به اميد آن که جامعه ای در ايران بسازيم که عاری از هرگونه سرکوب و سانسور، ستم و تبعيض و بهره کشی باشد.“. در نمونه ای نیز فرزندان اکرم نصیریان فعال ندای زنان ایران را می بینیم که با نواختن موزیک و و با گفتمان اینکه “مادر بیش از همیشه به تو افتخار میکنیم”، مرتبا آخرین اخبار از وضع مادرشان را رسانه ای میکنند. این لیست طولانی است و این چنین است که در جریان حضور درخشان خانواده ها در مبارزه برای آزادی دستگیرشدگان، دهها چهره مبارز و سخنگوی معترض در جلوی صحنه جامعه قرار میگیرند.
کارزار # نه به وثیقه، کارزاری برای آزادی بدون قید و شرط
کارزار نه به وثیقه تاکیدی بر آزادیهای سیاسی در سطح جامعه و کارزاری در راستای مبارزه برای آزادی بدون قیدو شرط سیاسی است. مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی امروز در جامعه با این کارزار گامی مهم به جلو برداشته است. ناهید خداجو از اعضای هیات مدیره اتحادیه آزاد کارگران ایران و از دستگیر شدگان روز جهانی کارگر پرچم این کارزار را برافراشت. اکنون معلمان در تدارک آخرین تجمع سراسری خود در سال تحصیلی جاری در خرداد ماه هشتک # نه به وثیقه را به راه انداخته اند. تجمع سراسری معلمان در ادامه تجمعات اعتراضی قبلی آنها و برای پیگیری خواستهایشان است. اما یک محور مهم آن اعتراض به دستگیری ها و امنیتی کردن مبارزات است. این چنین است که معلمان در صف جلوی مبارزه برای آزادی بدون قید و شرط زندانیان سیاسی قرار گرفته اند.
طومارهای اعتراضی در حمایت از زندانیان سیاسی
یک شکل مهم از مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی به راه افتادن طومار های اعتراضی است. یک نمونه مهم آن طومار اعتراضی کارگران نیشکر هفت تپه در حمایت از رهبر محبوبشان اسماعیل بخشی در اسفند ماه و در اعتراض به ادامه بازداشت وی با خواست آزادی بدون قید و شرط او بود. طوماری که بخش بزرگی از کارگران این مجتمع کارگری آنرا امضا کردند و با این کار با رهبری که برای مردم سمبل آزادیخواهی، برابری طلبی و گفتمان اداره شورایی است، تجدید عهد دوباره ای کردند. نمونه های اخیرتر ای این شکل اعتراض یکی نامه سرگشاده حدود ۹۰۰ اهل قلم ایران با خواست لغو حکم ٦ سال زندان سه عضو کانون نویسندگان رضا خندان (مهابادی)، بکتاش آبتین و کیوان باژن به اتهامهایی نظیر “تبلیغ علیه نظام” است. و مورد دیگر طوماری است که هم اکنون جاری است و در حمایت از ٨ نفر از دستگیرشدگان روزجهانی کارگر که هنوز در بازداشت بسر میبرند، به راه افتاده است. این طومارها ابعاد دیگری از اجتماعی بودن مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی را به نمایش میگذارد.
واقعیت اینست که در فضای پر تلاطم جامعه و در حالیکه اعتراضات کارگری و بخش های مختلف جامعه هر روز سازمانیافته تر و تعرضی تر به جلو می آید، حکومت اسلامی میکوشد با دستگیری و احضار فعالین کارگری و اجتماعی، این مبارزات را عقب زدند. اما واقعیت شورانگیز دیگر قدعلم کردن جنبشی چپ و رادیکال و انسانی با خواستهای آزادیخواهانه و برابری طلبانی برای آزادی بدون قید و شرط زندانیان سیاسی است که و کل بساط سرکوب و جنایت سرمایه داری وحشی حاکم را به چالش میکشد.
کارزاری بین المللی برای آزادی زندانیان سیاسی
یک نقطه قدرت جنبش برای آزادی زندانیان سیاسی، حمایت های بین المللی از کارگران زندانی و زندانیان سیاسی است. این حمایت ها در طول یکسال اخبر همگام با اجتماعی تر شدن مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی ابعاد گسترده تری پیدا کرده است و ما شاهد اعلام کارزاری های قدرتمند از سوی بزرگترین کنفدراسیون های کارگری جهانی در حمایت از مبارزات کارگران و مردم ایران و در محکومیت سرکوبگری های حکومت اسلامی هستیم. آخرین نمونه اش بیانیه مشترک دهها تشکل کارگری بین المللی در همبستگی با جنبش و فعالان کارگری ایران در پنجاه و دومین کنگره کنفدراسیون عمومی کار – س ژ ت، دیژون فرانسه است که در آن ضمن محکوم کردن سرکوبگری های جمهوری اسلامی خواستار آزادی فوری بازداشت شدگان روز جهانی کارگر و اسماعیل بخشی و سپیده قلیان شده بودند. در همین راستا اجلاس سازمان جهانی کار به زودی برگزار میشود و ما با گفتمان اخراج جمهوری اسلامی از این سازمان و انزوای آن در سطح جهانی به تدارک حضور اعتراض در مقابل آن هستیم. نکته مهم در این میان اینست که جلب حمایت جهانی از مبارزات کارگری امروز جایگاه برجسته ای در مبارزات کارگری در ایران پیدا کرده و یک تلاش مهم کارگران انعکاس جهانی صدای اعتراضشان است.
خلاصه کلام اینکه آزادی فوری و بدون قید و شرط بازداشت شدگان اول ماه مه و دستگیرشدگان اخیر، آزادی اسماعیل بخشی، سپیده قلیان، جعفر عظیم زاده، معلمان دربند و تمامی زندانیان سیاسی، پایان دادن به امنیتی کردن مبارزات و لغو تمامی احکام امنیتی صادر شده برای فعالین کارگری، معلمان و فعالین اجتماعی خواستهای همین امروز مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی هستند. با اتکاء به جنبش اجتماعی و بالنده مبارزه برای آزادی زندانی سیاسی برای عملی کردن فوری این خواستها باید قدرتمند به جلو آمد و در زندانها را گشود. در ادامه این مبارزه و با سرنگونی جمهوری اسلامی است که میتوان و باید به دوره زندانهای سیاسی و سرکوب و خفقان را نیز یک بار برای همیشه پایان داد و جامعه ای سازمان داد که یک بند مهم قانون اساسی آن آزادی بی قید و شرط سیاسی است.*
انترناسیونال 817
شهلا دانشفر