شهر گچساران با جمعیت ۱۲۰۰۰۰ نفری در جنوب ایران قرار دارد. جمعیت تشکیل دهنده این شهر ترکهای قشقایی و لُرهای کهگیلویه و بویراحمد هستند. شهری است صنعتی و شرکت نفت بیش از صدها چاه نفت و گاز در منطقه دارد. گچساران توسط خیابان شیراز به دو قسمت تقسیم شده است. قسمت مرکزی شهر که بیشتر مردم شهر و ادارات دولتی و بازار را در برمیگیرد، و قسمت دیگر که کارمندان و کارگران شرکت نفت زندگی میکنند.
شهر گچساران در انقلاب ۱۳۵۷ از همان اوایل بدلیل اینکه تنها شهر بزرگ منطقه بود و با توجه به وجود کارگران شرکت نفت و همچنین کارگران پروژه ای از تمام مناطق ایران در شرکت های حفاری چاه نفت، نقش مهمی را در منطقه برای به پیروزی رساندن انقلاب ۵۷ ایفا کرد .
بعد از انقلاب، مردم گچساران شورای کارگران و شورای دیپلمه های شهر و شورای محلات را تشکیل دادند و شعار دانشجو کارگر اتحاد اتحاد، کارگر نفت ما رهبر سرسخت ما در هر کوچه و برزن شنیده میشد. مردم شهر اسامی خیابانها را به نام مبارزین علیه حکومت پهلوی مثل خسرو گلسرخی و غیره نامگذاری کردند .
مرکز شهر مملو از میز کتاب و نشریات و بحث های خیابانی از مجموعه سازمانهای مختلف چپ و کمونیست بود و هر روز تا شب میزکتابها و بحث برگزار میشد و عصرها گروه گروه انسانها بعد از پایان کار به مباحثات خیابانی شرکت میکردند. شور و شوق در چهره تک تک انسان ها به امید یک زندگی راحت تر و بهتر را موج میزد.
من خودم شخصا ۱۹ سالم بود و بسیار امیدوار بودم که دوران جوانی خوبی خواهم داشت. آزادی بیان و آزادی احزاب که در دوره حکومت شاه و ساواک ممنوع بودند در این مقطع همه جا جاری بود.
مشاهده این جّو آزادی در شهر به همه مردم یک قوت قلب داده بود و باورشان به قدرت خودشان خیلی زیاد شده بود. زیرا رژیم شاه تا دندان مسلح را (ژاندارم منطقه) در عرض کمتر از یکسال و نیم فقط با تظاهرات توده ای و میلیونی سرنگون کرده بودند. مبارزه مردم گچساران و گرفتن دستاوردهای انقلاب از آنها برای جمهوری اسلامی بسیار سخت بود .
گچساران کمونیست های برجسته ای داشت و دارد. غلام کشاورز یکی از آنها بود. تمامی احزاب و سازمانهای چپ آنزمان در گچساران دارای تشکیلات وسیع و نقش بسزایی در پیشبرد و در دفاع از دستاوردهای انقلاب داشتند. جمهوری اسلامی با شروع جنگ ارتجاعی ایران و عراق توانست در شهر تا حدود زیادی مسلط شود .
آبان ماه ۹۸ بر شهر من چه گذشت؟
با اعلام شبانه گرانی بنزین از طرف سران جمهوری اسلامی، گچساران من با تمام وجودش به خیابان آمد. روز اول بمدت پنچ ساعت مردم در خیابان بودند. روز دوم و سوم از ساعت ۱۰ صبح تا ۱۲ شب تمام خیابانها دست مردم بود. سپاه و بسیجی ها شهامت رو در رو شدن با مردم را نداشتند و بیشتر تیراندازی هوایی و با گلوله های پلاستیکی شلیک میکردند. بیش از ۳۰۰۰ نفر درتظاهرات شرکت کردند و بی وقفه شعار مرگ بر خامنهای، مرگ بر روحانی، مرگ بر گرانی، روحانی حیا کن مملکت را رها کن سر دادند. بسیجی ها و سپاه حسابی با سنگ و چوب از طرف مردم معترض کتک خوردند. بنابه گزارش از محل تظاهرات بین مردم معترض و نیروهای سرکوبگر در خیابان های اصلی شهر (خیابان بلادیان و فلکه ساعت) یک جنگ تن به تن جریان پیدا کرد. پمپ بنزین فولادی در مرکز شهر و همچنین پنج بانک توسط جوانان و مردم معترض علیه حکومت اسلامی به آتش کشیده شد.
بیش از ۵۰۰ نفر دستگیر شدند و همه آنها را به شهرهای بهبهان و اندیمشک جهت تصمیم گیری نهایی انتقال دادند. بعد از ۱۵ روز اکثرا آزاد شدند. ولی از میان دستگیر شدگان حدود ۱۰ نفر را که گفته میشد اعتراضات را رهبری میکردند، شناسایی و به تهران زندان اوین انتقال دادند. تعدادی زخمی ولی خوشبختانه کسی کشته نشد. دستگیر کردن معترضین آنهم در مقیاس زیاد توسط اوباشان سپاه اسلام یک حربه ای برای ترساندن مردم است. در آینده شهر من گچساران دیگر ترسی نخواهد داشت.
از جمله دو برادر به نام امیر مکارین و حسین مکارین هنوز در زندان اوین بسر میبرند، که امیدوارم بزودی به آغوش گرم مردم برگردند، چون ما هنوز فعالیت های پرشوری در پیش داریم و تا سرنگونی کل رژیم جهل و سرمایه و علیه تمامی نهادهای سرکوبگرش، دولتی، مذهبی یکقدم عقب نخواهیم نشست.
زنده باد مردم گچساران!
زنده باد همه مردم پیشرو و سرنگونی طلب!
انترناسیونال ۸۴۶
ناصر کشکولی